یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۲
عرضه و تقاضای ارز باید زیر چتر بانک مرکزی باشد

یک کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است که برای ایجاد مدیریت کامل بانک مرکزی در بازار ارز، تمام مبادلات باید زیر چتر بانک مرکزی انجام شود.

موسی شهبازی- کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه: در موضوع جهش تولید در کنار ملاحظات کنترل تورمی با یک دوگانه جدی مواجهیم که بحث کنترل تورم از یک سو و نقدینه‌خواهی بخش تولید از سوی دیگر است. برنامه کنترل نقدینگی در سطح خودش به نتایج مناسبی از حیث کنترل رشدهای بالای نقدینگی در یکی دو سال اخیر رسید، ولی به نظر می‌رسد به لحاظ اثرگذاری در کوتاه‌مدت فشار زیادی به رشد آورده است. در واقع در سال‌های گذشته هزینه تولید افزایش پیدا کرده و بخش عرضه نیاز به سرمایه در گردش و تامین مالی برای فعالیت‌های ایجادی دارد، بنابراین معتقدم رشد ۲۴ درصدی نقدینگی برای شرایط اقتصاد ایران سخت‌گیرانه است. در کنار موضوع میزان و کمیت نقدینگی یکی از مهم‌ترین نقطه ضعف‌های سیاست‌گذاری اعتباری این است که صرفاً روی کمیت نقدینگی تمرکز داریم و از کیفیت توزیع نقدینگی غفلت داریم، در حالی که وضعیت ایران با شرایط اقتصادهای متعارف که پول مسیر بهینه خودش را پیدا می‌کند، متفاوت است و مسئله تخصیص اعتبارات به مولد و نامولد در عموم کشورها دغدغه نیست، اما در شرایطی که بی‌ثباتی پولی و ارزی داریم و تورم به صورت ساختاری در اقتصاد وجود دارد، علی‌القاعده نقدینگی بیشتر جهت خود را به سمتی می‌برد که حفظ ارزش کند و در بازارهای دارایی مانند مسکن و خودرو و طلا تلاطم ایجاد می‌کند. در این شرایط صرفاً صحبت از کمیت نقدینگی خطاست و اینکه رشد نقدینگی به ۲۴ درصد برسد و دیگر کاری به این نداشته باشیم که این نقدینگی مقصدش کجاست و کدام نیازهای ما را تامین مالی می‌کند، اشتباه است. به نظر باید روی کیفیت توزیع نقدینگی بیشتر فکر کنیم.

یکی از محورهای کیفیت توزیع نقدینگی، وجود بانک‌های ناتراز است. بانکی که ۲۰۰ همت ناترازی دارد و اضافه برداشت می‌کند، این نقدینگی را برای کجا تولید می‌کند؟ آیا به بخش تولید و مولد می‌دهد؟ خیر. این بانک ناترازی خودش را پوشش می‌دهد و خرج سپرده‌های کلانش می‌کند، چون عدد ۲۴ درصد عملاً سمت چپ ترازنامه را تامین می‌کند و سود سپرده می‌پردازد، بخش مولد یا کارخانه و تولیدکننده وجود ندارد که سمت راست ترازنامه بیاید و دارایی از آن قسمت رشد کند. بعضی بانک‌ها وجود دارند که اشخاص مرتبط و وابسته به آنها عمده نقدینگی را جذب می‌کنند که این مسائل اهمیت توجه به کیفیت نقدینگی را بیشتر می‌کند.

نرخ سود و نرخ ارز به عنوان دو متغیر اقتصاد کلانی، مسئله جدی امسال ما هستند. در یک وضعیت ایده‌آل حتما اگر تمام تلاش‌مان را بکنیم که نرخ ارز افزایش نیابد و با سایر متغیرها متناسب باشد، ایده‌آل اقتصاد ایران است، اما واقعیت بازار و اقتصاد چه می‌گوید؟ برخی از جبهه‌های کارشناسی انتقاد می‌کنند که چرا نرخ ارز افزایش پیدا می‌کند، ارز که دست دولت است، شرکت‌ها را تحت کنترل بگیرید و اجازه افزایش نرخ را ندهد، اما اینکارها فارغ از اینکه در بلندمدت چقدر به نفع کشور است، آیا شدنی است؟ حداقل در سال‌های گذشته بخش‌های دولتی زیادی از جمله پتروشیمی‌ها خارج از اراده مستقیم دولت هستند. لذا واقعیت تلخی وجود دارد که به لحاظ شرایط بی‌ثباتی در یک مسیر تورم متوسط رو به بالا افتاده‌ایم. تورم متوسط حدود ۲۰ درصدی داشتیم که با ناترازی‌های اقتصادی و وضعیت اقتصادی که در بانک و بودجه و صندوق بازنشستگی داشتیم می‌خواند، اما معتقدم ۱۵ تا ۲۰ درصد بالاتر از متوسطی که این چند سال با آن مواجه هستیم، قطعا به واسطه نرخ ارز است و نرخ رشد نقدینگی نیست که آن را نگه داریم و معتقد باشیم با کنترل رشد نقدینگی، تورم را کنترل می‌کنیم.

اینجا یک افتراق کارشناسی به وجود آمده، برخی دوستان می‌گویند نرخ ارز بالا می‌رود تورم ایجاد می‌شود، پس نرخ ارز ثابت شود. اما آن چیزی که در کف اقتصاد اتفاق می‌افتد، نرخ ارزی است که خواه ناخواه از وضعیت بازار به ما سیگنال می‌دهد، اگر بانک مرکزی می‌خواهد هدایت قیمت پیدا کند، باید وسط بازی بازار برود، نه اینکه جدا قرار بگیرد. لذا باید بتوانیم تمامی تقاضاها و عرضه‌ها را در بازار ارز زیر چتر بانک مرکزی بیاوریم. چندگانگی موجب شده بازار و فعالان اقتصادی خودشان را در زمین بازی بانک مرکزی نبینند و این در بلندمدت مضر است که بانک مرکزی در زمین اقتصاد نرخ ارز نباشد.

در مورد نرخ سود نیز اتفاقی افتاد که برای اقتصاد ایران مناسب نبود و یکباره تصمیم گرفتیم نرخی را به واسطه انتشار اوراق گواهی خاص معرفی کنیم که مردم سراغ بازار دارایی‌ها و ارز و طلا نروند و نقدینگی جذب سپرده شود. اما آمارها موجود است که به جای جذب سپرده تبدیل سپرده اتفاق افتاد و این نرخ، نرخ پایه تامین مالی را برای امسال بالا برد و در سالی که می‌خواهیم جهش تولید داشته باشیم، تنگنا به وجود آمده است.

به نظر می‌رسد در سال جهش تولید با مشارکت مردم باید در کنار توجه به راهکارهای سیاستی از جمله توجه بیشتر به ابزارهای غیربانکی تامین مالی، ایجاد ثبات و پیش‌بینی پذیری در مقررات، بر تعدادی طرح پیشران در اقتصاد که بتوانند برای کشور درآمد ارزی ایجاد کنند تمرکز نماییم و در کنار سایر حمایت‌ها، به طور ویژه تامین مالی کنیم که این مهم می‌تواند از طریق روش‌هایی با مشارکت مردم نیز صورت گیرد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha