در شرایطی که ارتباطات و اطلاعات به سرعت در حال تبادل است، اخبار و فضای رسانهای، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به انتظارات و رفتارهای اقتصادی کارگزاران اقتصادی ایفا میکند. تحولات لحظهای در بازارهای مالی، ارزی و کالایی، گاهی نه صرفاً بر اساس متغیرهای بنیادی (Fundamentals) اقتصاد، بلکه تحت تأثیر عملیاتهای روانی، پمپاژ اطلاعات سوگیرانه و هدایت افکارعمومی شکل میگیرد. در این میان، شبکههای خارجی و برخی ذینفعان داخلی میتوانند با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای و شبکههای فضای مجازی، به کمک شایعهسازی و انتشار دادههای اریب، نوسانات بازار را تشدید و فضای روانی منفی کاذبی ایجاد کنند. با توجه به اقتضائات سیاسی و اقتصادی موجود، کشور به شدت در معرض عملیاتهای متعدد روانی است که با تحولات بخش حقیقی ایران همخوانی ندارد.
برای درک دقیقتر، عملیات روانی نوعی تلاش سازمانیافته برای تأثیرگذاری بر باورها، احساسات و در نهایت رفتار گروههای هدف است. این اقدام در سطح جامعه و اقتصاد به دنبال آن است که با القای ترس یا بیاعتمادی، رفتار خریداران و فروشندگان را به گونهای تغییر دهد که سودی برای طراحان این عملیات به همراه داشته باشد. در اقتصاد، انتظارات یکی از عوامل مهم در تعیین قیمتها و رفتار فعالان اقتصادی است. هرچه انتظارات از آینده یک بازار منفیتر باشد، احتمال خروج سرمایه و بیثباتی افزایش مییابد. عملیات روانی غالباً با هدف دستکاری انتظارات صورت میگیرد.
ابزارها و روشهای عملیات روانی در بازارها
در بازارهای مالی و بازار کالا به ویژه ارز، گاهی سفتهبازان داخلی یا شبکههای خارجی با ایجاد جو عمومی برای تغییر انتظارات آتی جامعه، روند قیمت را به صورت ساختگی تغییر میدهند. این اقدام حس طمع یا ترس را در سایر معاملهگران تحریک کرده و آنها را به ورود یا خروج هیجانی وادار میکند. پلتفرمهایی نظیر تلگرام، اینستاگرام، توییتر و سایر شبکههای اجتماعی، بستری مهم برای نشر سریع اخبار و شایعات هستند. انتشار پیوسته اخبار کذب یا اغراقآمیز میتواند به برهم خوردن نظم بازار و ایجاد جو هیجانی منجر شود. رویکردی که در بازار ارز، پیوسته توسط جریانات ذینفع افزایش نرخ ارز مشاهده میشود. انتشار مستمر شایعات در بازار ارز، طلا و بورس، تأثیر زیادی بر رفتار توده مردم و معاملهگران میگذارد. متقاضیان سفتهبازی یا بازیگران خارجی میتوانند با تولید و پخش شایعه در خصوص تحریمهای جدید، تورم افسارگسیخته و یا تغییرات ناگهانی در قوانین، رفتار هیجانی ایجاد کنند. در همین راستا در فضای مجازی، افراد یا کانالهای پُرمخاطب میتوانند با انتشار تحلیلهای به ظاهر تخصصی ولی با اهداف مغرضانه، انتظارات و جهتگیری فعالان بازار را تغییر دهند.
در چنین شرایطی کشورهای معاند یا رقبای بینالمللی نیز با هدف تضعیف اقتصاد داخلی، ایجاد نارضایتی در میان مردم و یا تغییر موازنه قدرت، به جنگ روانی در بازارها دست بزنند. سرمایهگذاری بر رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، یکی از مصادیق این اهداف است. این رسانهها عموما با بزرگنمایی مسائل اقتصادی و اجتماعی و یا پخش اخبار ناقص، به ایجاد فضای تنش یا التهاب در جامعه دامن میزنند. همچنین برخی مراکز و نهادهای خارجی با اجرای تحقیقات جهتدار و انتشار پیشبینیهای منفی، واقعیتهای اقتصاد داخلی را مخدوش سازند.
بازار ارز، نقطه تلاقی سودجویان داخلی و همافزایی با شبکههای خارجی
سودجویان داخلی که در پی کسب منفعت شخصی، رانتی یا گروهی هستند در بازار ارز با همراستا شدن با اهداف شبکههای خارجی، به التهابات بازار ارز دامن میزنند. به عنوان مثال، سفتهبازان ارز یا طلا که از نوسانات شدید این دو بازار عایدی کسب میکنند، میتوانند از شایعات یا اخبار منفی، لنگری برای فروش در قیمتهای بالاتر ایجاد کنند.
برآیند این گروهها با پمپاژ گسترده اطلاعات سوگیرانه، توده مردم را به سرمایهگذاری در داراییهای خاص (مثلاً سکه، خودرو و یا ارز) تحریک و با ایجاد تقاضای کاذب، قیمت را افزایش میدهند و در نقطه اوج خارج میشوند. انتشار اخبار غیرموثق درباره تحریمها، ذخایر ارزی یا توافقات بینالمللی میتواند شوکهای روانی شدیدی به بازار ارز وارد کند. این امر در کوتاهمدت باعث نوسان شدید نرخها و در بلندمدت منجر به بیثباتی و کاهش سرمایهگذاری میشود. وقتی مردم احساس کنند که شرایط بازار غیرقابل پیشبینی و پُرتنش است، به سمت بازارهای غیررسمی میروند که این روند در نهایت منجر به تضعیف ساختارهای رسمی و افزایش بیثباتی میشود. بازار طلا و سکه نیز به عنوان همسبتهترین بازار به دلار، به عنوان یک کلاس دارایی امن سرمایهگذاری در زمان بیثباتی شناخته میشود. در شرایط تشدید شایعات و فضای نااطمینانی، تقاضا برای طلا افزایش یافته و قیمتها به طور غیرعادی بالا میرود. این حباب قیمتی ممکن است پس از فروکش کردن جو روانی، خالی شود و عدهای را با زیانهای جدی مواجه سازد. برآیند تنش در بازارهای طلا و دلار، بازار کالا و خدمات را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در فضای ملتهب، انتظارات تورمی تشدید میشود و فروشندگان برای پیشگیری از زیان احتمالی آینده، اقدام به افزایش قیمت میکنند. این رفتار زنجیرهای، میتواند منجر به تورم انتظاری و در نهایت تورم واقعی شود.
آگاهی عمومی جامعه، مسیر مقابله با عملیات روانی
آگاهسازی عموم مردم نسبت به شایعهسازی و تشخیص اخبار جعلی یا بزرگنماییشده، میتواند قدرت تأثیر عملیات روانی را کاهش دهد. هرچه جامعه اطلاعات بیشتری از آخرین تحولات بخش حقیقی داشته باشد، کمتر دچار رفتار هیجانی خواهد شد. به موازات، نهادهای رسمی نظیر بانک مرکزی، وزارتخانههای اقتصادی و سازمان بورس با انتشار به موقع آمار و اطلاعات، فضای ابهام را کاهش خواهند داد. وجود آمار متقن و تحلیلهای واقعبینانه، قدرت شایعات را کاهش خواهد داد. همچنین ترویج فرهنگ سرمایهگذاری با نگاه بلندمدت میتواند، القای حس مستمر بزنگاه سرمایهگذاری را از بین میبرد و امکان تنشهای مقطعی را کمرنگ خواهد کرد. وقتی فرهنگ اقتصادی سرمایهگذاران بر پایه دیدگاه بلندمدت و اصولی باشد، کمتر در دام هیجانات زودگذر گرفتار میشوند. نهادهای دولتی و خصوصی باید آموزش و فرهنگسازی لازم در زمینه مدیریت ریسک، سبدگردانی و تفکر بلندمدت مالی را ترویج کنند.
اخلال در بازار ارز، انگیزه توسعه شبکههای عملیاتی روانی
عملیات روانی در بازارها پدیدهای نوظهور نیست، اما در شرایط امروز به کمک ابزارهای ارتباط جمعی، ابعاد آن گستردهتر شده است. اقتصاد ایران نیز در سالهای اخیر از این مسئله مستثنی نبوده و شواهد نشان میدهد که بخشی از نوسانات شدید در بازار ارز، طلا یا بورس، نه تنها ریشه در عوامل بنیادین ندارد، بلکه معلول فضاسازی و عملیات روانی است. در چنین شرایطی، همسویی منافع شبکههای خارجی که ممکن است به دنبال تضعیف اقتصاد کشور باشند، با سفتهبازان داخلی که به دنبال کسب منفعت از نوسانات هستند، برآیند آسیبزایی را ایجاد میکند. از منظر اقتصادی، راهکار مقابله با این پدیده، تنها در بُعد امنیتی خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند اصلاح ساختارها، ارتقای شفافیت، ترویج سواد رسانهای و تقویت نهادهای اقتصادی است. اگرچه نمیتوان تأثیر عملیات روانی را به طور کامل حذف کرد، اما میتوان با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و اطلاعرسانی دقیق، آسیبپذیری اقتصادی را به حداقل رساند و ظرفیت تابآوری بازارها را در برابر تحرکات روانی افزایش داد.
نظر شما