بازار ارز تجاری در مرکز مبادله ارز و طلا با هدف ایجاد شفافیت و کارآمدی بیشتر در نظام ارزی کشور راهاندازی شده است. این بازار که جایگزین و تکمیلکننده سامانه نیما محسوب میشود، بستری برای تعیین نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا فراهم کرده و به دنبال کاهش نوسانات و حذف رانت در بازار ارز است.
از جمله مهمترین مزایای این بازار، واقعیتر شدن قیمت ارز و کاهش اختلاف نرخ رسمی و بازار آزاد است. این امر میتواند انگیزه عرضه ارز را در میان صادرکنندگان افزایش داده و دسترسی واردکنندگان به منابع ارزی را تسهیل کند. همچنین، حضور بانکها و صرافیهای مجاز در این بازار، امکان مدیریت بهتر جریانهای ارزی را فراهم کرده و باعث افزایش نقدشوندگی میشود.
علاوه بر این، ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا به بانک مرکزی امکان میدهد که با ابزارهای دقیقتری بازار را رصد و تنظیم کند. این اقدام میتواند به ثبات بیشتر در سیاستهای ارزی و کاهش هیجانات کوتاهمدت منجر شود. در مجموع، این بازار میتواند با ایجاد شفافیت و مدیریت مؤثرتر عرضه و تقاضا، گامی اساسی در جهت بهبود عملکرد نظام ارزی کشور باشد. در همین زمینه با هادی اخلاقی، مدیرعامل بانک تجارت به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
بانک مرکزی اخیراً اقدام به راهاندازی بازار ارز تجاری در مرکز مبادله طلا و ارز کرده است. این اقدام را چگونه ارزیابی میکنید؟
راهاندازی بازار ارز تجاری، به نظر من یکی از اقدامات بسیار مثبت و بنیادی است که باید اتفاق میافتاد. شاید اگر ظرفیتها و امکانات آن از قبل فراهم شده بود، این اقدام سریعتر انجام میشد، ولی در حال حاضر به طور قطع، الزامات تحقق آن به لحاظ بستر نرمافزاری آماده شده است. شکلگیری نهادی که قرار است به صورت بورس عمل کند، توانسته گرهگشاییهای جدی در وضعیت بازار ارز ایجاد کند. حُسن این بازار این است که قیمت ارز به طور واقعی از تلاقی عرضه و تقاضا به دست میآید. در گذشته، ممکن بود خرید و فروشها به نحوی صورت گیرد که خریداران و فروشندگان به طور ضمنی با هم در تعامل باشند. اما با تشکیل این بازار، این امکان برای تعاملات غیررسمی از بین رفته است. کارگزاران در این بازار هر کدام به صورت مستقل عمل میکنند و نمیدانند که از چه کسی میخرند یا به چه کسی میفروشند، که این موضوع بسیاری از دغدغهها و نگرانیهایی که ممکن بود انحرافات یا ذهنیتهای منفی ایجاد کند، حذف کرده است.
نکته دوم این است که با تشکیل این بازار، یک مقدار آزادسازی نیز اتفاق میافتد. یعنی پیش از این، نرخهای ارز در سامانههای مختلف به صورت سرکوبشده تعیین میشدند و این نرخها واقعی نبودند. در نتیجه، برخی از افراد و نهادها در خارج از این بازارها با توافقاتی که داشتند، اجازه نمیدادند که تمام ارزهای حاصل از واردات و صادرات در این بازار معامله شود. شاید اکنون هم تمام ارزها در این بازار معامله نمیشود، ولی با شکلگیری بازار تجاری، بانک مرکزی تلاش کرده که واردکنندگان و صادرکنندگان بیشتری را جذب کند تا در این بازار به عرضه و تقاضا بپردازند. به نظر من، این بازار باعث واقعی شدن قیمت ارز شده و اکنون قیمت ارز واقعبینانهتر است. انگیزه عرضه در این بازار افزایش یافته زیرا صنایع مختلف که پیشتر مجبور بودند در بازار نیمایی عرضه کنند، اکنون در بازاری که به نرخهای واقعیتر نزدیک است، فعالیت میکنند و این بازار به طور رسمی و قانونی در حال اجراست. این موضوع به نظر من انگیزههای لازم برای فعالیت در این بازار را فراهم میآورد. البته ممکن است برخی هنوز تصور کنند که این نرخ ارز با نرخ واقعی که در ذهن دارند، فاصله داشته باشد، ولی با پیشرفت تدریجی بازار و با وارد شدن بیشتر عرضهکنندگان و متقاضیان، این بازار به یک تعادل منطقی و مطلوب خواهد رسید.
در نهایت، تشکیل این بازار برای تسهیل مبادلات ارز و طلا را قدمی بسیار بلند و رو به جلو میدانم که به دو هدف مهم خواهد انجامید: اول شفافسازی بازار ارز و دوم کاراتر کردن بازار برای تخصیص بهینه ارز به مصرفکنندگان و عرضهکنندگان، به طوری که ارزهای خود را در بازار عرضه کرده و از منابع آن به صورت ریالی بهرهمند شوند.
با توجه به اقدامات انجامشده و تحولات بینالمللی، وضعیت ارزی کشور را در سال آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
حقیقت امر این است که ارتباط ما با دنیا در حال حاضر بیشتر از طریق شبکههای غیررسمی نقل و انتقال وجوه و تعاملات بینالمللی صورت میگیرد، نه به صورت رسمی و بانکی. بنابراین، نمیتوانم به طور دقیق بگویم که تشکیل بازار ارز تجاری در سطح بینالمللی چه تأثیری خواهد داشت. فعلاً این بازار بیشتر در داخل کشور فعال است و در زمینه تخصیص بهینه منابع ارزی به طور خاص در داخل کشور و ایجاد شرایطی که قیمتها به سمت واقعیتر شدن حرکت کند، مفید بوده است. این بازار به گونهای طراحی شده که هم برای عرضهکننده انگیزه ایجاد کند و هم خریدار بتواند خرید خود را با نرخهای واقعی انجام دهد. این به معنای آن است که دیگر در شرایطی قرار نخواهیم گرفت که نرخهای غیرواقعی باعث تخصیص غیر بهینه منابع ارزی شوند، موضوعی که در واردات و صادرات نیز تأثیرگذار است.
به نظر میرسد که این بازار تا حد زیادی توانسته بخش زیادی از مشکلات را حل کند. اما اینکه در حال حاضر بتوان گفت بازار ارز تجاری در نقطه ایدهآل خود قرار گرفته، باید بگویم که به طور قطع بازار تازه شکل گرفته است و هنوز قدمهای اولیه خود را برمیدارد. این بازار قطعاً با یکسری کاستیها و چالشها مواجه است که باید به تدریج اصلاح و بازنگری شوند. من خیلی امیدوارم که این بازار در آینده به عنوان تنها بازار رسمی و اصلی در حوزه فعالیتهای ارزی و نقل و انتقال وجوه بتواند تأثیر بسزایی بگذارد.
در مورد وضعیت ارزی در آینده و تأثیرات بینالمللی باید بگویم که متغیرهای زیادی از جمله مسائل سیاسی در این زمینه دخالت دارند و پیشبینی دقیق در این زمینه دشوار است. ولی در عین حال، یکی از اقدامات بسیار مفید و سازندهای که بانک مرکزی در سالهای اخیر انجام داده، تشکیل بازار مبادله طلا و ارز است که به نظر من در حال حاضر استقبال از آن افزایش یافته است. دلیل این استقبال هم این است که با شکلگیری این بازار، سایر بازارهای ارزی دیگر نمیتوانند جایگاه و معنا داشته باشند. البته اگر بگوییم این بازار در شرایط حداکثری و ایدهآل در حال فعالیت است، باید بگویم که هنوز فرصتهایی برای بهبود و ارتقا در آن وجود دارد.
طبق گزارش بانک مرکزی، بانک تجارت در بحث مبادلات بینالمللی رتبه اول را داشته است. بانکهای ما چگونه باید بتوانند فعالیتهای ارزی خود را افزایش دهند؟
بله، همانطور که اشاره کردید، بانک تجارت طی سه سال گذشته به عنوان بانک اول در حوزه فعالیتهای ارزی بر اساس گزارشهای ماهانه بانک مرکزی، رتبه اول را در اختیار داشته است. در این زمینه، معتقدم که بانک تجارت مزیتهای قابل توجهی دارد. اگر نگاهی به تاریخچه تشکیل این بانک داشته باشیم، میتوانیم متوجه شویم که پتانسیل این بانک در حوزه فعالیتهای ارزی از گذشته وجود داشته و در سه سال اخیر به طور مشهودتری فعال شده است. در این مدت، ما توانستهایم این پتانسیل را به فعلیت درآوریم و رتبه اول را کسب کنیم.
اما سوال این است که بانک تجارت چطور توانسته این مسیر را طی کند؟ باید بگویم که یکی از عوامل مهم، آموزش نزدیک به هزار نفر پرسنل در حوزه ارز و بینالملل بوده است. همچنین سازماندهی ما در بانک تجارت به گونهای است که واحدهای متمرکز ارزی در سراسر کشور ایجاد کردهایم، به طوری که هر شعبه به طور جداگانه یک واحد ارزی مختص به خود دارد و در سطح استانی و منطقهای به طور سازماندهیشده و منظم هدایت میشوند. یکی دیگر از دلایل موفقیت ما این است که در سه سال گذشته، حجم عملیات ارزی بانک تجارت از حدود ۳.۸ میلیارد دلار در سالهای گذشته به حدود ۱۲ میلیارد دلار در سالجاری رسید. این افزایش چشمگیر ناشی از تمرکز بیشتر بانک در حوزه فعالیتهای ارزی بوده است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که بانک تجارت تنها بانک ایرانی است که دفتر نمایندگی در چین دارد. با توجه به حجم بالای تعاملات تجاریمان با چین، توانستهایم تسهیلگریهای مهمی برای بازیگران عرصه بینالمللی ایجاد کنیم. به عنوان مثال، اخیرا در سازمان تجارت جهانی دیجیتال که در چین تشکیل شده بود، بانک تجارت به عنوان تنها بانک ایرانی حضور پیدا کرد و به عضویت این سازمان درآمد. این سازمان به دنبال ایجاد تعاملات تجاری بدون اعمال سیاستهای تعرفهای و تبعیضآمیز میان کشورهای عضو است و در حال حاضر ۵۰ کشور عضو دارد. بانک تجارت به عنوان یکی از اعضای مجموعه هفت نفره مسئول در حوزه مالی و بانکی این سازمان انتخاب شده است. هدف ما این است که در این زمینه تسهیلگری را به بالاترین شکل ممکن انجام دهیم.
در نهایت، امیدواریم که با بسترهایی که فراهم کردهایم، سهم بانک تجارت در فعالیتهای ارزی از حدود ۶ درصد در سال ۱۳۹۹ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۳ افزایش یابد. هدف ما این است که این سهم را در سال آینده ۱۰ درصد دیگر رشد داده و به سهم ۲۲ درصد برسانیم. این امر به ویژه در شرایطی که شرکتها و بازیگران اقتصادی ایران از طریق ارتباطات بینالمللی در تلاش هستند که در بخش تولید و توزیع محصولات و خدمات بهطور مؤثر عمل کنند، میتواند نقشی سازنده و تعیینکننده ایفا کند.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده است، لطفاً بفرمایید.
بله، نکتهای که میخواهم در پایان مطرح کنم این است که مجموعههای فاخر مانند تازههای اقتصاد، که از جمله امکانات انتشاراتی اعم از فضای مجازی یا غیرمجازی هستند، ظرفیتهای بسیار بزرگی برای نظام بانکی به شمار میآیند. معتقدم که بانکها و متولیان موسسه و هفتهنامه تازههای اقتصاد باید سعی کنند ارتباطات خود را تقویت کنند. این ارتباطات میتواند به تازههای اقتصاد برای تبدیل شدن به یک تریبون مؤثر برای نظام بانکی کشور کمک کند. از این تریبون، هم میتوان دغدغهها و نگرانیهای نظام بانکی را به جامعه منتقل کرد و هم این که میتوان از آن به عنوان یک ظرفیت برای آموزش و نشر مطالبی مفید برای کارکنان نظام بانکی استفاده کرد. اینطور نیست که هر بانک باید به تنهایی چنین امکاناتی را تدارک ببیند. بلکه اگر توانمندیها و تجربیات خود را در بانکها در این مجموعه به اشتراک بگذاریم، میتوانیم یک گنجینه ارزشمند از انرژی و اطلاعات ایجاد کنیم که همه از آن بهرهمند شوند. به همین دلیل، پیشنهاد من این است که در این مجموعه، ظرفیت تازههای اقتصاد به عنوان یک پایگاه اطلاعاتی و آموزشی، برای کمک به تقویت دانش و تجارب مشترک بانکها استفاده شود. طبیعی است که ما به عنوان بانکها هم میتوانیم تأمینکننده مواد و خوراک این مجموعه باشیم و هم از تولیدات فاخری که در آن صورت میگیرد بهرهبرداری کنیم. با این رویکرد، نه تنها میتوانیم از ظرفیتهای این مجموعه استفاده کنیم، بلکه به هم افزایی ارزشمندی دست پیدا خواهیم کرد که میتواند نظام بانکی کشور را در مسیر رشد و پیشرفت بیشتر یاری رساند.
نظر شما