پروفسور نادر انتصار، رئیس دانشکده علوم سیاسی و استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه آلاباما آمریکا است. او درجه لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا، فوق لیسانس از دانشگاه میسوری و دکتری را از دانشگاه سنت لوئیس آمریکا اخذ کرده است. وی از کارشناسان به نام حوزه اقتصاد سیاسی بینالملل محسوب میشود. هفتهنامه تازههای اقتصاد، در گفتگویی با پرفسور انتصار از وی پرسید که رشد اقتصادی مثبت با چه وقفه زمانی در جامعه احساس و توسط مردم تایید میشود؟ وی ضمن تایید وجود وقفه در احساس رشد اقتصادی کشور از سوی مردم، حدود دو سال زمان بین وقوع رشد و بروز نشانههای آن در جامعه را منطقی دانست.
طبق جدیدترین گزارش رسمی بانک مرکزی، رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۱ به میزان مثبت ۴ درصد به ثبت رسید که در امتداد رشد اقتصادی ۴.۴ درصدی سال ۱۴۰۰، است و حکایت از تداوم رشد قابل قبول فعالیتهای اقتصادی در کشور دارد. همچنین رشد تولید ناخالص داخلی در تمام فصول سال ۱۴۰۱ از روندی صعودی برخوردار بوده، به نحوی که از فصل اول تا پایان فصل چهارم سال مزبور، میزان رشد اقتصادی کشور به ترتیب برابر با ۱.۹ درصد، ۳.۹ درصد، ۴.۹ درصد و ۵.۳ درصد بوده است.
متن زیر حاصل گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد با پرفسور نادر انتصار، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه آلاباما آمریکا است.
در مدلهای جهانی اگر یک اقتصاد پس از یک دوره چندساله رشد منفی یا صفر، شروع به رشد مثبت میکند، چقدر زمان لازم است تا آثار مثبت آن نمایان شود؟
این امر به عوامل متعددی از جمله ساختار و کارایی اقتصاد یک کشور و همچنین سلامت مالی کلی آن و سلامت زیرساختهای اقتصادی آن بستگی دارد. همچنین سرعت و ماهیت چگونگی رشد اقتصادی مهم است. تا زمانی که این نرخ رشد پایدار باشد، اقتصاد با رشد سریع همراه است. با این حال، گاهی اوقات اقتصاد میتواند خیلی سریع رشد کند. در علم اقتصاد به آن «گرمای بیش از حد» (overheating) می گویند. گرمای بیش از حد زمانی است که اقتصاد به محدودیتهای ظرفیت خود برای برآورده کردن تمام خواستههای افراد، شرکتها و دولت میرسد. به طور معمول، اگر اثرات مثبت رشد اقتصادی در حدود دو سال توسط شهروندان عادی احساس نشود، باید گلوگاهها یا موانعی وجود داشته باشد که در همه سطوح باید با آنها برخورد کرد.
اگر در همین اقتصاد، یک دهه رشد نزدیک به صفر تجربه شده باشد، از چه زمانی آثار مثبت رشد توسط مردم قابل لمس است؟
اگر کشوری دورهای طولانی و پایدار از رکود اقتصادی را تجربه کرده باشد که هیچ تغییر قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی (GDP) به سمت بالا نداشته باشد، و سپس اقتصاد آن پس از آن دوره طولانی نرخ رشد صفر یا نزدیک به صفر، نشانههای قابل توجهی از رشد را نشان دهد، مدت زمانی حدود ۴ تا ۵ سال طول میکشد تا شهروندان عادی بتوانند بهبود واقعی را در زندگی اقتصادی خود تجربه کنند.
پیشنهاد میکنید یک اقتصاد نفتی که به صورت تدریجی در حال کاهش سهم نفت از بودجه خود است، چه راهکارهایی را برای استمرار رشد مثبت به کار گیرد؟
باید بر دو جنبه از اقتصاد خود تمرکز کند. ابتدا باید کالاهای رقابتی داخلی تولید کند. در اینجا هم صنایع صنعتی و هم تولید کالاهای مصرفی اهمیت زیادی دارند. کشور باید به طور جدی از فعالیتهای اقتصادی سوداگرانه (غیر مولد) به ویژه در بورس و املاک جلوگیری کند. به عبارت دیگر، کشور باید فعالانه با انواع طرحهای سوداگرانه پولدار شدن سریع که چیزی به تولید داخلی اضافه نمیکند، مبارزه کند. متاسفانه این نوع تلاشهای سوداگرانه در دهههای گذشته در اقتصاد ایران غالب بوده است. ثانیاً، یک اقتصاد پُر جنب و جوش پس از دوران نفت، باید یک بخش صادراتی قوی ایجاد کند. این امر از جمله به درک کامل بازارهای بینالمللی و توانایی توسعه و حفظ یک رژیم تجاری قوی نیاز دارد. ایران باید در توسعه یک رژیم تجاری منطقهای حرفهای موفق عمل کند و صادرات خود را مطابق با نیازهای شرکای تجاری منطقهای خود توسعه داده و تنظیم کند.
چه اقداماتی میتواند روند شکل گرفته رشد مثبت اقتصادی پس از سالها رشد متفی و حدود صفر را دوباره متوقف و به سطوح منفی بازگرداند؟
همانطور که در پاسخ به سوال اول اشاره کردم، به دست آوردن یک شرایط اقتصادی مثبت و با سرعت مناسب در رشد که پس از سالها رشد منفی حاصل میشود، مطلوب است و میتواند تا زمانی که نرخ رشد در شرایط «گرم شدن بیش از حد» قرار نگیرد، نیز ادامه یابد. ما باید از این واقعیت آگاه باشیم که با ثابت باقی ماندن شرایط دیگر، رشد اقتصادی دچار اشکال خواهد شد. مزیت یک اقتصاد با رشد سریع، معمولاً بر عوارض جانبی منفی آن بیشتر است. برای مثال، رشد میتواند باعث چرخهای از سرمایهگذاری بالاتر شود که منجر به رشد بیشتر میشود که سرمایهگذاری بیشتر و بیکاری را کاهش میدهد. این به آن دلیل است که رشد اقتصادی بالاتر منجر به افزایش تقاضا برای نیروی کار میشود، زیرا شرکتها کالاهای بیشتری تولید میکنند و خدمات بیشتری نیز ارائه میشود.
چقدر زمان لازم است تا ریزش ارزش پول ملی یک کشور که به دلیل رشدهای مکرر منفی اتفاق افتاده، ترمیم و به حد قابل قبول بازگردد؟
ارزش پول ملی یک کشور به عوامل بیشماری مرتبط است که برخی از آنها ممکن است خارج از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی یک کشور باشد. اما رشد اقتصادی پایدار و سالم پیشنیاز تثبیت مالی است.
نظر شما