تعیین تکلیف بانکهای ناتراز در راستای برنامه اصلاح و سالمسازی نظام بانکی، یکی از برنامههای جدی بانک مرکزی در دوره جدید بوده است. بر همین اساس، در سال گذشته سه موسسه اعتباری توسعه، نور و کاسپین منحل شدند و رییس کل بانک مرکزی نیز از تعیین تکلیف ۸ بانک دیگر در سال ۱۴۰۳ خبر داده است. این در حالی است که برخلاف ادغام بانکها و موسسات اعتباری در دورههای قبلی که حواشی و دردسرهای زیادی را به دنبال داشت و منجر به بالا رفتن پایه پولی نیز شد، در انحلال سه موسسه اخیر شاهد واکنشهای منفی در سطح جامعه نبودیم و با برنامهریزی بانک مرکزی این ادغام و انحلالها بدون هیچگونه مشکلی انجام شد. درباره برنامههای بانک مرکزی برای اصلاح نظام بانکی گفت وگویی را با عیسی رضایی، مدیرعامل سابق موسسه کوثر انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
یکی از مهمترین اقدامات بانک مرکزی در دولت سیزدهم، تعیین تکلیف موسسات ناتراز و انحلال سه موسسه بود، به نظر شما این اقدامات در راستای رفع ناترازی بانکها و موسسات میتواند به سالمسازی محیط بانکی کشور کمک کند و تا چه اندازه موثر بوده است؟
این اقدام از دوره قبل شروع شده بود و نهایتا این سه موسسه در این دوره تعیین تکلیف شدند، شرایط بانکها و موسسات خصوصی در کشور آنچنان رو به راه نیست و معمولا قانونگریزی میشود و تلاطم و آشفتگی در بازار پولی کشور ایجاد میکنند. باید نظارت بانک مرکزی بر این موسسات بیشتر باشد و به طور مستمر این موسسات را رصد کند و اگر اصلاحپذیر نبودند، به سمت انحلال آنها برود.
یکی از اقدامات در این راستا کنترل ترازنامه بانکها بود که به گواه بسیاری از کارشناسان یک اقدام مناسب در راستای اصلاح کلهای پولی کشور و کنترل تورم شناخته شد، دیدگاه شما چیست؟
این اقدامات برای کنترل بانکها خوب است، اما بانک مرکزی هنوز از همه ابزارهایش استفاده نمیکند. اگر بانکی متخلف است و به خط قرمز بانک مرکزی وارد شد، سیاستگذار ابتدا میتواند شبکه شتاب را برای بانک محدود کند و در گام بعدی نیز شماره تسهیلات به بانک ندهد. کنترل ترازنامه معمولاً اقدامی گذشتهنگر است، در حالی که باید حال و آیندهنگر باشیم و بانک مرکزی باید کارهای اینچنینی انجام دهد. حدود ۸۵ درصد اقتصاد کشور ما بانکمحور است و زمانی بانک مرکزی به عنوان یک بانک بزرگ عمل میکرد، اما در دوره اخیر بانک مرکزی به نقش اصلی خودش بازگشته و به جای اینکه با دیگر بانکها رقابت کند، نقش رهبری را ایفا میکند که باید از این نگاه تقویت شود.
یکی دیگر از اقدامات بانک مرکزی در دولت سیزدهم، فعالسازی دیپلماسی بانکی بود که با کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه خلیجفارس صورت گرفت، به نظر شما این اقدامات تا چه اندازه به اقتصاد کشور کمک کرد؟
هر چقدر بتوانیم برای تسهیل مراودات بانکی گشایش ایجاد کنیم، کار پسندیده و قابل تحسینی است. متاسفانه فعالیتهای اقتصادی کشور و سایر امور در ایران پیشبینیپذیر نیست و در چنین شرایطی باید مدیریت اقتضایی کرد و به نظرم بانک مرکزی در زمینه مدیریت اقتضایی موفق بوده است، از این جهت که در این شرایط آشفته بازار توانست جلوی تلاطمهای ارزی را بگیرد. ممکن است یک روزهایی شوکهایی وارد شود، اما توانست ثبات نسبی را حاکم کند. بنابراین در مدیریت اقتضایی که برای کشور ما در بخش پولی و بانکی بسیار ضروری است، بانک مرکزی موفق بوده است.
اگر این اقدامات در دوره اخیر انجام نمیشد، امروز بازار ارز و تورم چه وضعیتی داشت؟
به مقطعی که موسسات غیرمجاز وجود داشتند، رجوع کنید. موسسه غیرمجاز دو درصد بالاتر سود سپرده میداد و سپردههای سایر موسسات مجاز را خارج میکرد، در نتیجه موسسات مجاز هم مجبور به شرکت در رقابت نرخ سود میشدند. مسابقه افزایش نرخ در بخش ریالی همه را تخریب کرده بود و آنقدر بازار آشفته شده بود که طبعاً به مسائل ارزی و تورم و بازار مسکن و ... هم دامن میزد. این مسائل بسیار خوب شده و جا برای بهتر شدن وجود دارد و باید گفت آقای فرزین و تیم بانک مرکزی خوب عمل کردهاند.
کدام اقدامات بانکی و اقتصادی دولت سیزدهم باید در آینده هم پیگیری شود؟
باید هزینه تامین مالی را پایین بیاوریم و تامین مالی را برای اشخاص حقوقی و شرکتها به سمت بورس ببریم و بورس هم در هماهنگی با بانک مرکزی باشد که اوراق با نرخ خارج از ضوابط بانک مرکزی منتشر نکنند. همچنین کنترل نرخ ارز و ساماندهی بانکها باید تداوم داشته باشد. باید به تدریج فرهنگسازی کنیم که اگر یک بانک ورشکست شد، دولت نباید پاسخگو باشد. مردم باید دقت کنند کجا سپردهگذاری میکنند. البته همه این اقدامات در اختیار بانک مرکزی نیست و سیاسیون اجازه نمیدهند بانک مرکزی مستقل کار کند، وگرنه کارشناسان و افراد دلسوزی در بانک مرکزی هستند که میتوانند کارها را پیش ببرند. به دکتر فرزین پیشنهاد میکنم تا جایی که میتواند نرخ سود سپرده و نرخ تسهیلات را پایین بیاورد. ۲۸۰ همت اوراق ۳۰ درصد منتشر کردیم که منجر شد تمام سپرده به ۳۰ درصد تبدیل شود و این هزینه تامین مالی را ۴۰ درصد کرد، در خصوص این کارها باید پختهتر عمل کرد. نمیتوانیم بگوییم بانک مرکزی ۱۰۰ درصد کارها را درست انجام بدهد، اما در کل نمره خوبی به تیم آقای فرزین میدهم.
در راستای پیشگیری از ناترازیها برای بانک مرکزی چه پیشنهادی دارید؟ استانداردهای نظارتی باید کجا قرار بگیرد؟
استانداردها باید منطبق با واقعیت اقتصادی کشور خودمان بومی شود. باید خط و نشان سفت و سخت برای بانکها بکشیم. به جای اینکه پول داغ را گران کنیم و به آنها بدهیم و مسابقه افزایش قیمت و رقابت بین بانکها صورت بگیرد، بانک مرکزی با ابزارهایی که دارد باید با بانک به نحوی برخورد کند که نیاز به جریمه پولی نباشد. بانک وقتی میبیند منابعش را از دست میدهد، تخلف نمیکند. امیدوارم با اجرایی شدن قانون جدید، بانک مرکزی بتواند بهتر و قویتر عمل کند.
نظر شما