شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۸
انگیزه‌های سوداگری ارزی با کاهش التهابات سیاسی فروکش کرد

یک کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است که کاهش التهابات سیاسی و امنیتی روی کاهش تقاضای ارز و انگیزه سوداگری، کاملا اثر خواهد داشت.

مصطفی صفاری - کارشناس مسائل اقتصادی: تقاضای ارز از سه بخش تشکیل می‌شود. بخش اول واردات کالا و خدمات است که به صورت رسمی و غیررسمی انجام می‌شود، دوم خروج سرمایه است که مشاهده می‌کنیم افراد در کشورهای همسایه خانه خریداری می‌کنند و ارزهای صادراتی به کشور باز نمی‌گردد و بخش سوم هم انگیزه سوداگری و سفته‌بازی است که وقتی تورم به وجود می‌آید مردم برای حفظ ارزش پول خود معمولاً به سمت طلا یا ارز می‌روند. این گروه نه می‌خواهند پول از کشور خارج کنند و نه می‌خواهند جنسی وارد کنند، یا مسافرت بروند، بلکه فقط برای حفظ ارزش پول خود به سمت خرید ارز کشیده می‌شوند. یکی از دلایلی که نرخ ارز در کشور ما خیلی مهم شده، تورم‌های بالایی بوده که در این چند سال اخیر داشته‌ایم و این باعث شده مردم حس کنند هر چقدر هم تلاش می‌کنند باز هم ارزش پولشان کم می‌شود، به خاطر همین بخشی از نقدینگی جامعه ما به سمت تقاضای ارز خارجی برای حفظ ارزش پول می‌رود. برای اینکه ما بتوانیم ارززدایی کنیم، باید تورم را مهار کنیم، چرا که وقتی اقتصاد و قیمت‌ها ثبات پیدا کند، انگیزه سوداگری هم به شدت کم می‌شود. برآورد می‌کنند بعضاً تا ۲۰ میلیارد دلار ارز خانگی در دست مردم است، در صورتی که این مقدار ارز می‌تواند نصف نیاز یک سال کشور باشد و این ریشه‌های تورم داخلی است که موجب شده این اتفاق بیفتد.

به نظر من مقابله با این مسئله در اختیار بانک مرکزی نیست که بگوییم بانک مرکزی چه کار انجام دهد. در هر اقتصادی، شوک‌های سیاسی و اقتصادی بر انتظارات اثر دارد. در حال حاضر، التهاب در جامعه وجود دارد و این تقاضا طبیعی است که یک بخش از نقدینگی را به سمت ارز می‌برد و نمی‌توانیم بگوییم بانک مرکزی باید انتظارات را مهار کند.

یادم می‌آید دولت قبلی می‌گفت اینقدر تورم بالاست و انتظارات تورمی بالا رفته که حتی کل ذخایر بانک مرکزی را هم به مردم می‌دادیم باز هم تقاضا وجود داشت. در این موارد بهتر است تقاضا را هدفمند کنیم. مثلا برای کسانی که می‌خواهد به کشورهای همسایه مسافرت کنند، ارز کشور مقصد را بدهیم تا فشار روی دلار کم شود. برخی به پرداخت ارز به مسافران در ایام نوروز انتقاد کردند، اما به نظر من کار درستی بود، چون اگر بانک مرکزی این تقاضا را جواب نمی‌داد، تقاضای تامین ارز وارد بازار آزاد می‌شد و التهاب بازار را بیشتر می‌کرد، اما نوساناتی که در این چند وقت می‌بینیم بیشتر ناشی از شرایط سیاسی و نظامی است و در اختیار بانک مرکزی نیست.

در مورد راه‌اندازی مرکز مبادله ارز و طلا، با اقدام بانک مرکزی در حوزه ارز موافق هستم و زمانی موفق است که تمام عرضه و تقاضا به بازار بیاید و بتوانند قیمت‌ها را کنترل کنند، اما وقتی شکاف بین قیمت بازار مبادله و قیمت بازار آزاد زیاد شود، این نشان‌دهنده بسته بودن اقتصاد است و معمولاً انگیزه سوداگری را در این مراحل بیشتر می‌کند. باید این شکاف‌ها را به نحوی کم کنیم و یا نرخ موثر ارز را به گونه‌ای تعیین کنیم که انگیزه سوداگری بیدار نشود.

در مورد طلا به نظرم بانک مرکزی می‌تواند از امکانات بورس کالا استفاده کند، حتی به جای اینکه مردم را به صف کند و به آنها سکه بفروشد، کاغذ بفروشد، کاری که در دنیا انجام می‌دهند. یعنی وقتی این بحران‌ها به وجود می‌آید، مردم به جای اینکه طلا خریداری کنند، می‌بینیم بعضاً تا ۲۰ برابر طلایی که اکتشاف می‌شود، به صورت کاغذی معامله می‌شود، چون انتظارات تورمی وجود دارد، کسی که طلا را دنبال می‌کند، فقط می‌خواهد از تورم مصون باشد و این ابزار را باید بانک مرکزی استفاده کند.

این رفتار انسان‌ها است که در ترس سعی می‌کنند به دارایی پناه ببرند که نقدشوندگی آن بالاست و طلا و ارز هم یکی از آنها است. برای نمونه به نرخ اونس نگاه کنید، در مدت اخیر چقدر بالا رفته است، یعنی لزوماً ربطی به بانک مرکزی ما ندارد، بحث بی‌ثباتی در اقتصاد دنیاست که این تقاضا را به سمت طلا در دنیا برده است.

واقعیت این است که وقتی شکاف نرخ مرکز مبادله و بازار آزاد زیاد می‌شود، معمولا سوداگری افزایش می‌یابد. به نظر من کاهش التهابات سیاسی و امنیتی روی کاهش تقاضای ارز و انگیزه سوداگری کاملا اثر خواهد داشت.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha