یحیی آلاسحاق- رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق: تثبیت را اگر صرفا لغوی معنی کنیم، به معنی میخکوب کردن است، اما آنچه مدنظر فعالان اقتصادی و بانک مرکزی است، تثبیت به معنی میخکوب نیست و تفسیر آن به معنی میخکوب در موضوع ارز معنا ندارد. آنچه که از تثبیت مدنظر بانک مرکزی و رییس کل است، به معنی مدیریت نرخ ارز در یک دامنه است. با توجه به این تعریفی که از تثبیت داریم، واقعیت این است که در این مدت آثار مثبت خود را نشان داده است. برخی جریانهای فکری معتقد بودند که بانک مرکزی نخواهد توانست نرخ ارز را حفظ کند، بنابراین پیشبینی میکردند در مدت کوتاهی نرخ دلار به ۷۰ هزار تومان خواهد رسید و در جامعه تشتتی بین فعالان اقتصادی وجود داشت که این این حرف درست است؟ در اقتصاد امنیت و آرامش نسبی قابل اعتماد باید وجود داشته باشد، تا فعالان اقتصادی بتوانند یک فاصله زمانی قابل قبول (یکسال)، را پیشبینی کنند تا فعالیت کنند. تولیدکننده برای تامین مواد اولیه، فروش محصولاتش و قیمتگذاری و همینطور صادرکنندگان، واردکنندگان و فعالان بخش خدمات باید دورنمای قابل قبولی برای خود داشته باشند تا بتوانند تصمیمگیری کنند. امنیت بزرگترین عامل در نظام تصمیمگیری اقتصادی است. بخش زیادی از فضای اقتصادی ما روانی و ناشی از انتظارات است. فضایی که فعالان اقتصادی، تصمیمگیران و تصمیمسازان ایجاد میکنند، نقش پُررنگی در انتظارات دارد.
کاری که بانک مرکزی انجام داد و توانست آرامش نسبی را در یک محیط متلاطم ایجاد کند، کار ارزشمندی بود و این آرامش نتیجه سیاست تثبیت است. اگر سیاست تثبیت را به عنوان محور تصمیمگیری بانک مرکزی نداشتیم، در مقابل دیدگاههایی مانند تعیین نرخ ارز در فضای عرضه و تقاضا مطرح بود. اما مطرحکنندگان توجه ندارند که عرضه و تقاضا شرایطی دارد و در شرایط انحصاری نمیشود این قائده را رعایت کرد. در فضای جنگ اقتصادی نمیتوانیم راحت بگوییم عرضه و تقاضا به هر نحوی باید دنبال شود.
تثبیت به معنی حفظ شرایط در یک دامنه است و آرامش حاصل از اقدامات صورت گرفته قابل کتمان نیست و دستکم در حوزه ارزی نیمسال، نرخ در دامنه مشخصی باقی ماند این موفقیت محسوب میشود.
در بحث مربوط به تورم، عوامل مختلفی وجود دارد. آنچه که بیشتر محسوس است رابطه تورم و نرخ ارز، تورم و حجم نقدینگی، تورم و پایه پولی، تورم و انتظارات است. نرخ ارز در تورم نقش کلیدی دارد و به نسبتی که بانک مرکزی توانسته در یک دامنهای، نرخ را حفظ کند به همان نسبت در کنترل تورم نقش مثبت دارد. اگر سیاستهای بانک مرکزی نبود و دلار به ۷۰ یا ۸۰ هزار تومان میرسید، تورم نیز افزایش مییافت.
در رابطه با اثر حجم نقدینگی بر رشد تورم، باید دید عوامل موثر چیست که حجم نقدینگی بالا میرود و آیا بانک مرکزی نظام کنترلی داشته است؟ یک بخش رشد حجم نقدینگی به عملکرد بانکها و بانک مرکزی و خلق پول ارتباط دارد. در این حوزه بانک مرکزی با سیاستی که داشته توانست تا رشد نقدینگی را کنترل کند و رابطه بین بانکها و بانک مرکزی با سیاستهای اعمالی کنترل شده و مقداری جلوی خلق پول را گرفته است.
مورد دیگر رشد حجم نقدینگی مربوط به وامها و بدهی دولت به بانکهاست. وقتی تا ۸۰ درصد بودجه دولت مربوط به هزینههای جاری است، برای جبران کسری بودجه باید نسبت به چاپ اوراق اقدام شود و یا اینکه وام بگیرد. همچنین میتواند دارایی خود را بفروشد و به نحوی کسری بودجه را تامین کند که فشار آن به نظام بانکی وارد نشود. با وجود پیچیدگی امور، بانک مرکزی اوضاع را تحت کنترل دارد که این موضوع امری مثبت است.
در بحث ارز باید گفت که رابطه موثری بین سیاستهای تجاری و سیاستهای ارزی کشور وجود دارد. اگر بین سیاستهای ارزی و تجاری هماهنگی کامل و وحدت نظر باشد، بسیاری از مسائل قابل حل است.
در بحث تامین ارز نیز، تجربه اربعین امسال، بسیار خوب بود. تقاضایی که حدس زده میشد که نرخ ارز را بالا خواهد برد، اتفاق نیفتاد و هم زوار به راحتی ارز خود را دریافت کردند و هم بانک مرکزی بازار را کنترل کرد و تجربه کاملا موفقی بود. تجربه موفق قابل تسری به موارد دیگر حتی با افغانستان، ترکیه و سوریه که مسافر گردشگر و سلامت داریم، نیز وجود دارد. غیر از بحث گردشگری، رابطه اقتصادی بر اساس پولهای ملی نیز در دنیا مورد توجه قرار دارد. چین با ۶۰ کشور با این سیاست عمل میکند. در بریکس، شانگهای و اکو به دنبال این هستند که این کار را انجام دهند و بازارها و اتحادیههای دیگر در دنیا میخواهند از زیر فشار دلار خارج شوند. مسئله تسلط آمریکا از طریق دلار تنها بحث اقتصادی نیست و مسائل سیاسی هم وجود دارد، از اینرو دنیا متوجه شده که این کار را باید انجام دهد.
سالی ۳ میلیون نفر غیر از مراسم اربعین، گردشگر بین ایران و عراق وجود دارد. هر کدام اگر هزار دلار نیز هزینه کنند، حجم زیادی از مبادلات را خواهیم داشت که میتوانیم تنظیم کنیم. اگر بتوانیم ترانزیت کالا را فعال کنیم، میتوانیم مقدار زیادی از نیاز به کالاهای اساسی کشور، حدود ۶ ملیارد دلار را از طریق عراق بدون واسطه تامین کنیم.
نظر شما