حدود یک سال است که بانک مرکزی با هدف ایجاد ثبات قیمتی در بازار ارز، سیاست تثبت نرخ ارز را اجرا میکند، امری که به نظر میرسد تاثیرات خود را بر سایر بازارها نیز گذاشته و هم اکنون نه تنها بر نوسان شدید قیمت خودرو، مسکن، طلا و ارز اثرگذاشته، در برخی از اوقات نیز شاهد کاهش قیمتها هم در این بازارها بودهایم.
سیاست صحیح دولت سیزدهم و بانک مرکزی در شیوه کنترل نرخ ارز و اجرای بسته سیاستی تثبیت اقتصادی، باعث کاهش شدید سفتهبازی و واقعی شدن نسبی نرخها شده است. در عین حال، برخی تلاشها به منظور برهم زدن آرامش بازارها و به ویژه نرخ ارز صورت میگیرد و در ماههای اخیر دو سه مرحله تلاش نافرجام نیز در تحریک نرخها رخ داده است. بانک مرکزی قصد دارد با ادامه روند اجرای تثبیت اقتصادی، آرامش و ثبات را به اقتصاد ایران بازگرداند، نرخ ارز را تحت کنترل داشته باشد و از آنسو نیز از سوداگری و دلالی در بازارها جلوگیری به عمل آورد. در همین خصوص یحیی آلاسحاق، رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق در گفتگو با هفتهنامه "تازههای اقتصاد"، این اقدام بانک مرکزی را سیاستی درست ارزیابی میکند که در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی، بهترین تصمیمی است که بانک مرکزی اتخاذ کرده است. مشروح گفتگو با یحیی آل اسحاق به شرح زیر است:
اجرای سیاست تثبیت اقتصادی بانک مرکزی به حدود یکسال رسیده است. تحلیل شما از نتایج اجرای این سیاست چیست؟
اگر بخواهیم اجرای سیاست تثبیت اقتصادی را بررسی کنیم، سوال این است که اجرای سیاست ثبیت نرخ ارز و مدیریت دامنه نرخها، در برابر این تفکر که عرضه و تقاضا باید نرخ ارز را تعیین کند و نرخ ارز باید آزاد باشد، سیاستی درست است؟ قبل از پاسخ به این سوال، ابتدا باید این مسئله را توضیح داد که عرضه و تقاضای آزادانه نرخ ارز، یعنی تمام بازیگران قانونی و غیر قانونی و موثر در بازار اجازه داشته باشند که با نرخ ارز که در تمام شئون اقتصادی و تعادل اقتصادی کشور نقش دارد، تحت عنوان آزادی عرضه و تقاضا عمل کنند.
این تعریف درستی نیست، چرا که وقتی ما میگوییم قانون عرضه و تقاضا برقرار باشد، یعنی انحصار، احتکار و بازیگر موثری که بقیه بازیگران را کنار بزند، در این بازار نباشد. تئوری پیدا کردن قیمت ارز بر اساس عرضه و تقاضا، مربوط به شرایط آزاد است، نه شرایط انحصاری و غیر عادی.
فضای بازار ارز، در حال حاضر، به نحوی نیست که بگوییم عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند. به دلایل متعدد این فضا در حوزه ارزی نیست. نخستین علت، این است که ما در جنگ اقتصادی هستیم، در این شرایط، تحریم کنندگان به دنبال ایجاد محدودیت در مبادلات ارزی هستند، بازیگران دیگری در حوزه عرضه و تقاضای ارز هستند که در بازارهای هرات، عمان، امارات، کردستان عراق و .. تحت تاثیر عوامل دیگری، در حوزه عرضه و تقاضای ارز فعالیت میکنند.
در داخل نیز یک تقاضای رسمی برای ارز در حوزه تجارت داریم، بحث دیگر تقاضای ارز برای سوداگری و نقل و انتقال آن به قصد افزایش قیمت است، این تقاضا، تقاضای رسمی و قانونی نیست، این عده اجازه نمیدهند بازار ارز به تعادل برسد، عدهای نیز برای خروج دارایی خود از کشور متقاضی ارز هستند، عدهای هم عوامل بیگانگان در داخل هستند که قصد ضربه زدن به امنیت کشور را دارند و در بازار ارز مداخله میکنند، به این ترتیب بازار ارز تحت تاثیر سواداگری، عوامل داخلی و خارجی، سوء استفاده و ... قرار دارد و این فضا مردم عادی را هم تحت تاثیر قرار میدهد و مردم برای حفظ دارایی، سرمایه خود را به ارز تبدیل میکند و تقاضای خرید ارز دارند، از طرفی یک بازار رسمی تجارت داریم که ارز نیمایی و .. دریافت میکنند و عدهای نیز در بازار غیر رسمی، ارز تجاری را تامین میکنند. به این ترتیب، بازیگران متعددی بازار ارز را در اختیار خود قرار دادهاند، بنابراین با این شرایط بازار ارز، بازاری انحصاری و در انحصار است.
در حوزه عرضه نیز انحصار وجود دارد و به دلایل مختلف عرضه ارز به صورت عادی نداریم، بنابراین تئوری عرضه و تقاضا، در بازار انحصاری ارز، نمیتواند تئوری درستی باشد.
شما معتقدید با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران و همچنین فضای سیاسی، در حال حاضر سیاست تثبیت اقتصادی مناسب است؟
نرخ ارز در تمام حوزههای اقتصادی نقش جدی دارد، بنابراین با شرایطی که توضیح داده شد، نمیشود سیاست تثبیت نرخ ارز را مورد اعتراض قرار داد. واقعیت این است که سیاست بانک مرکزی برای حفظ یک دامنه قیمتی برای ارز، سیاست کاملا درستی است و اگر غیر از این باشد خطرناک است، یعنی آزادانه اجازه میدهیم مخالفان در جنگ اقتصادی، فضای اقتصادی کشور را بهم بزنند.
برنامهای که بانک مرکزی در سیاست تثبیت ارز اجرا میکند درست است و آثار آن را نیز میبینیم. کسانی که تاکید دارند ارز باید بر اساس عرضه و تقاضا باشد، پیشبینی میکردند قیمت ارز تا ۷۰ هزار تومان نیز برسد، اما با سیاست تثبیت بانک مرکزی، با وجود تمام مسائل بینالمللی مانند جنگ غزه، جنگ روسیه و اوکراین و بسیاری مسائل دیگر، باعث شده قیمت ارز دامنه قیمتی مشخصی داشته باشد و بانک مرکزی توانست تا فضای بازار ازر را آرام نگه دارد.
بانک مرکزی معتقد است که از طریق سیاست تثبیت اقتصادی، بازار ارز را نیز مدیریت خواهد کرد و از آنسو نیز با رگولاتور بازارها، می تواند نرخ تورم را کنترل کند. پیشبینی شما از روند نرخ تورم در ماههای پیش رو چیست؟
نکته دیگر در رابطه با نرخ ارز، ارتباط قیمت ارز و نرخ تورم است که با تثبیت نرخ ارز، نرخ تورم نیز کنترل شده است. به روشنی مشخص است بین نرخ ارز و نرخ تورم رابطه مستقیمی وجود دارد و اگر اجازه بدهیم نرخ ارز غیر کنترل شده بالا برود، یعنی اجازه میدهیم نرخ تورم نیز بالا برود، در حالیکه سیاست اصلی نظام کنترل نرخ تورم است که در چند ماه اخیر با حفظ دامنه قیمتی برای ارز، نرخ تورم نیز تغییرات زیادی نداشته است.
با سیاست تثبیت نرخ ارز بانک مرکزی، رشد نقدینگی کاهش یافته و تصمیم بانک مرکزی نیز کاهش سرعت رشد نقدینگی به سطح ۲۵ درصد است. اثر کاهش رشد پایه پولی و رشد تورم در بازار مشخص است، البته در خصوص تورم تاکید میکنم که آهنگ رشد تورم کُند شده و رشد آن کنترل شده است، نه اینکه قیمتها کاهش یابد، اما اثر کنُد شدن آهنگ رشد تورم، در بازار هم نمایان است.
برخی سیاست تثبیت را مساوی با میخکوب کردن نرخ ارز ارزیابی کردهاند. شما این دیدگاه را درست ارزیابی میکنید؟
سیاست تثبیت نرخ ارز به معنی میخکوب کردن نرخ نیست، تاکید دارم که تثبیت نرخ یعنی ایجاد دامنه برای قیمت ارز، تا شاهد تغییرات یکباره در نرخ نباشیم.
در صورت ادامه تثبیت نرخ ارز، چه فضایی بر بازار حاکم خواهد شد؟
بحث دیگر در خصوص نرخ ارز، ارتباط آن با تولید است. اگر نرخ ارز، غیر منظم باشد به همان نسبت آهنگ تولید کاهش مییابد و رشد تولید تحت تاثیر قرار میگیرد، بنابراین برای حفظ رشد تولید باید نرخ ارز کنترل شده باشد. چنانچه نرخ ارز در شرایط کنونی آزاد باشد، تولید را تضعیف و تورم را افزایشی میکند که مسائل اجتماعی ایجاد میکند. باید اجازه بدهیم سیاست تثبیت نرخ ارز بانک مرکزی به پیش برود، به دلایل مختلف این سیاست، سیاست درستی است. مخالفان این سیاست باید صبور باشند، چون با وجود شرایط بحرانی سیاسی و اقتصادی در منطقه، با اجرای سیاست تثبیت، آرامش در بازار حاکم شده است.
نظر شما