سیدمحمدرضا موسوی- کارشناس مسائل پولی و بانکی: بحرانهای سیاسی معمولاً تأثیرات سریعی بر اقتصاد و بازار ارز کشور ما دارند. در یک سال و نیم اخیر، تحولات سیاسی در منطقه و همچنین در داخل کشور به ویژه در زمینههای امنیتی و اقتصادی، به طور قابل توجهی مدیریت بازار ارز را دشوار کرده است. به نظر میرسد که این بحرانها، به ویژه در شرایطی که بازار ارز ما به عنوان یک بازار شوکپذیر شناخته میشود، به طور مستقیم بر نوسانات نرخ ارز و انتظارات اقتصادی تأثیر میگذارند.
بازار ارز ایران به دلیل وابستگی به منابع خاص، مانند نفت و نوسانات جهانی آن، به شدت تحت تأثیر عوامل خارجی قرار دارد. در این بازار، منابع و مصارف به طور نسبی پایدار هستند، اما این پایداری به معنای عدم وجود شوک نیست. به عبارت دیگر، بازار ارز ما قابلیت دریافت شوکها از منابع مختلف را دارد. این شوکها معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند:
- شوکهای ناشی از عوامل حقیقی: این نوع شوکها معمولاً به دلیل تغییرات در سطح تجارت و وابستگیهای اقتصادی کشور به وجود میآیند. به عنوان مثال، وابستگی ما به نفت میتواند تأثیرات قابل توجهی بر قیمت ارز داشته باشد. تغییرات قیمت نفت یا نوسانات در فروش نفت، میتواند به طور مستقیم بر بازار ارز تأثیر بگذارد. همچنین، اختلالات در کانالهای تجاری و سیالیت آنها نیز میتواند بر بازار ارز اثر بگذارد. مناسبتهای تقویمی، مانند پایان سال میلادی یا سال نو چینی، نیز میتوانند اختلالاتی در تجارت ایجاد کنند که بر بازار ارز تأثیرگذار است.
- شوکهای ناشی از انتظارات تورمی: این نوع شوکها معمولاً در اثر اخبار سیاسی، تحولات نظامی و مسائل امنیتی به وجود میآیند. این عوامل میتوانند انتظارات تورمی را نسبت به آینده منفی کنند و پیشبینیپذیری بازار را برای فعالان اقتصادی و مردم دشوار سازند. در این شرایط، رفتارهای فعالان اقتصادی و مردم در بازار تغییر پیدا میکند و خریدهایی در بازار شکل میگیرد که عموماً منشأهای غیرحقیقی دارند. به عنوان مثال، معاملات سفتهبازانه، ذخیره ارزش و خروج سرمایه از جمله رفتارهایی هستند که تحت تأثیر انتظارات تورمی شکل میگیرند و اثرات شوکهای ارزی را تشدید میکنند.
در یک سال و نیم اخیر، تحولات سیاسی در منطقه و کشور به طور همزمان با شوکهای نوع اول، تأثیرات غیرقابل انکاری بر بازار ارز داشته است. این تحولات، به ویژه زمانی که انتظارات تحریک میشود، باعث تغییر رفتار فعالان اقتصادی و مردم میشود و بازار ارز را به سمت و سوی متفاوتی سوق میدهد.
برای سیاستگذاران، مهم است که بتوانند هر دو نوع شوک را در نظر بگیرند. به عنوان مثال، وقتی میدانیم که هر سال در پایان سال میلادی، مازاد تقاضایی در بازار تجارت شکل میگیرد، سیاستگذار میتواند این را پیشبینی کند و آمادگیهای لازم را فراهم آورد. این آمادگی شامل ایجاد کانالهای جدید عرضه است که میتواند به مدیریت این بازه کمک کند. یکی از مسائل بسیار مهم در مدیریت بازار ارز، حکمرانی ریال است. بسیاری از معاملات غیرحقیقی که در بازار غیررسمی اتفاق میافتند و به نوعی بر موج انتظارات و افزایش قیمت تأثیر میگذارند، عمدتاً از طریق کانالهای ریالی و تراکنشهای بانکی صورت میگیرند. بنابراین، سیاستگذاران باید با استفاده از الگوهای کشف تقلب در سیستم بانکی، شناسایی کنند که کدام حسابها مستعد ایجاد التهاب در بازار هستند.
سیاستگذاران باید بتوانند پیشبینی کنند که شوکهای ارزی ناشی از انتظارات تورمی و اخبار سیاسی از چه مرحلهای شروع میشوند و از کجا میتوانند زمزمههای آن را تشخیص دهند. در این راستا، اقدامات لازم برای کاهش سیالیت و رشد گردش پول در بازار غیررسمی باید انجام شود، به طوری که اگر سیالیت گردش پول و ریال در بازار غیررسمی کاهش یابد، التهابهای قیمتی ناشی از معاملات غیرحقیقی نیز کاهش خواهد یافت. این امر به سیاستگذاران کمک میکند که بتوانند دامنه نوسان نرخ ارز در بازار غیررسمی را کنترل کنند.
با توجه به اینکه بسیاری از افراد انتظار داشتند با وقوع بحرانهای سیاسی در منطقه، بازار ارز دچار نوسانات بیشتری شود، اما مدیریت بانک مرکزی در راستای کاهش نوسانات نرخ ارز در این مدت قابل توجه بوده است. در خردادماه امسال، زمانی که برای انتخابات ریاستجمهوری آماده میشدیم، معاملهگران بر اساس سناریوهای مختلفی که بر اساس انتخابات ایران و آمریکا داشتند، انتظارات بسیار بالاتری نسبت به آنچه که در عمل اتفاق افتاد، داشتند.
با این حال، دامنه نوسان نرخ ارز در عمل کمتر از آنچه که انتظار میرفت، بوده است. این نشاندهنده این است که سیاستهای بانک مرکزی و سایر تحولات اقتصادی، در مجموع به کاهش دامنه نوسان و حرکت آرامتر بازار کمک کرده است.
برای اینکه بتوانیم این آرامش را در بازار حفظ کنیم و اطمینان را به معاملهگران و فعالان اقتصادی بدهیم، لازم است که اقدامات تکمیلی بیشتری انجام شود. به عنوان مثال، راهاندازی بازار ارز تجاری یک اقدام رو به جلو است، اما بانک مرکزی باید ملاحظات خود را در نظر داشته باشد و بازار غیررسمی را به طور مؤثری مدیریت و کنترل کند.
مدیریت بازار غیررسمی به معنای مداخله صرف نیست، بلکه استفاده از ابزارهای حکمرانی ریال و شناسایی رفتارهای غیرواقعی در بازار نیز اهمیت دارد. این اقدامات باید بهگونهای طراحی شوند که التهابات بازار غیررسمی به بازار ارز تجاری تسری پیدا نکند و هدفگذاریهای قیمتی بانک مرکزی را مختل نکند. سامانه ارز تجاری که به تازگی راهاندازی شده، اولین گام در ایجاد یک بازار رقابتی و کارا در حوزه ارز است. این سامانه به دنبال تجمیع معاملات حقیقی و کشف قیمت بر اساس عرضه و تقاضای واقعی است. این بازار به طور خاص به احراز هویت عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان واقعی کمک میکند و امکان تبانی را کاهش میدهد. با ایجاد بازار ارز تجاری، بانک مرکزی میتواند نظارت بیشتری بر سازوکارهای مبادلاتی داشته باشد و به نوعی به سمت رسمی شدن شبکه پرداخت حرکت کند. این اقدام نه تنها به کشف قیمت کمک میکند، بلکه به افزایش شفافیت و کاهش فساد در بازار ارز نیز منجر میشود. در نهایت، برای اینکه بانک مرکزی بتواند به هدفهای خود در مدیریت بازار ارز و ایجاد ثبات اقتصادی دست یابد، لازم است که اقدامات تکمیلی بیشتری انجام دهد. این اقدامات شامل کنترل نوسانات بازار غیررسمی، شناسایی و مدیریت انتظارات تورمی و بهبود حکمرانی ریال میشود. اگر بانک مرکزی بتواند این اقدامات را به خوبی پیادهسازی کند، میتواند به یک بازار ارز پایدار و منسجم دست یابد که به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک خواهد کرد.
نظر شما