یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶
باید سایه سوداگری را از سر اقتصاد کم کنیم

رییس دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز گفت: تا زمانی که سوداگری در اقتصاد کنترل نشود، در مهار تورم با مشکل مواجه خواهیم بود.

اقتصاد ایران در چند دهه اخیر با چالش‌هایی مواجه بوده است که یکی از بارزترین آنها تورم پایدار و رو به افزایش است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که عواملی چون نفتی بودن اقتصاد، کسری بودجه و بی‌انضباطی مالی دولت‌ها از جمله دلایل اصلی این بحران اقتصادی هستند. در این راستا، بررسی ریشه‌های تورم و ارائه راهکارهای مؤثر برای کنترل آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در گفت‌وگو با زهرا کریمی، رییس دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز به بررسی علل و راهکارهای مقابله با تورم، سیاست‌های بانک مرکزی و تأثیرات سیاسی و اقتصادی بر وضعیت کنونی کشور پرداختیم. کریمی در این گفت‌وگو بر لزوم همکاری میان نهادهای مختلف اقتصادی و دولتی تأکید و به اهمیت اعتماد به بخش خصوصی و نیاز به اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی و بانکی کشور اشاره کرد. در ادامه، متن مصاحبه و نظرات این کارشناس به تفصیل بررسی می‌شود.

اقتصاد ایران چند دهه است که درگیر تورم است و نتوانسته از این وضعیت خارج شود. نظر شما در این خصوص چیست و چه راهکاری به نظر شما می‌رسد؟

به نظر من، کشور ما در دور باطلی افتاده است. وقتی نرخ تورم بالا است، در نتیجه نرخ سود بانکی و سایر نرخ‌ها نیز باید افزایش یابند. این افزایش نرخ‌ها خود به افزایش تورم دامن می‌زند. همچنین، نبود یک ساختار مالیاتی منظم و بدون درز نیز به این وضعیت دامن می‌زند. این عوامل دست به دست هم داده و ما را در این دور باطل گرفتار کرده‌اند. به نظر من، هیچ یک از این عوامل به تنهایی سبب‌ساز این وضعیت نیست، بلکه در حوزه‌های قانونگذاری، اجرایی و آموزشی، خلاءهایی وجود دارد که به این وضعیت دامن می‌زند.

چه راهکاری در این زمینه می‌شود ارائه داد؟

راهکار اصلی این است که تا زمانی که سوداگری در اقتصاد کنترل نشود، مردم آزادانه می‌توانند طلا، زمین و سایر کالاهای بادوام را به عنوان سرمایه‌گذاری خریداری کنند. هیچ سیستمی برای کنترل این وضعیت وجود ندارد و این خود به افزایش تورم منجر می‌شود. اگر حساب‌های بانکی شفاف باشد و به کارت‌های شناسایی افراد متصل شود، ورود و خروج پول و گردش مالی آنها مشخص خواهد شد. همچنین، باید راه‌های فرار مالیاتی بسته شود. این حلقه‌ها باید به طور همزمان اصلاح شوند تا بتوانیم تورم را کنترل کنیم. در واقع، باید یک سیستم مالیاتی کارآمد و شفاف ایجاد کنیم که بتواند به دولت کمک کند تا درآمدهای خود را به درستی مدیریت کند.

جزیره‌ای عمل کردن سیاست‌ها در بخش‌های تجاری، مالی و پولی چقدر به تورم ایران دامن زده است؟

جزیره‌ای عمل کردن سیاست‌های پولی و مالی و تجاری نه تنها بر تورم، بلکه بر همه عوامل اقتصادی کشور تأثیر می‌گذارد. این نوع عمل هزینه‌ها را بالا می‌برد و به جامعه فشار می‌آورد. اگر سیاست‌های قانونگذاری و اجرایی هماهنگ نباشند، نتیجه‌ای نخواهیم گرفت. به‌ عنوان مثال، اگر بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در زمینه نرخ بهره و سیاست‌های پولی همسو نباشند، این عدم هماهنگی می‌تواند به افزایش تورم و بی‌ثباتی اقتصادی منجر شود.

برخی کشورها با هدف‌گذاری تورمی توانسته‌اند تورم خود را کنترل کنند. چقدر در ایران می‌توان این هدف‌گذاری‌ها را انجام داد؟

اگر هدف‌گذاری کنیم، اما استراتژی‌های ما درست نباشد، این هدف‌گذاری‌ها بی‌فایده خواهد بود. باید انضباط در همه زمینه‌ها رعایت شود. به ‌عنوان مثال، اگر ما هدف‌گذاری تورم کنیم، اما همچنان سوداگری در حوزه زمین، طلا و سایر کالاها ادامه داشته باشد، این هدف‌گذاری‌ها به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین، باید به ‌دنبال ایجاد یک محیط اقتصادی پایدار و شفاف باشیم که در آن مردم بتوانند با اطمینان سرمایه‌گذاری کنند.

مشکلات اقتصادی کشور باعث می‌شود که برنامه‌های ضدتورمی بانک مرکزی با شکست مواجه شوند. برای کنترل انتظارات تورمی چه راهکاری باید در نظر گرفته شود؟

با نوشتن برنامه و بخشنامه نمی‌توان انتظارات تورمی را کنترل کرد. مردم از رفتار مسئولان نتیجه‌گیری می‌کنند. مسئولان باید به برنامه‌های خود پایبند باشند و آنها را به درستی اجرا کنند. این اعتمادسازی باید از طریق پایبندی به برنامه‌های کلان اقتصادی و شفاف‌سازی در تصمیم‌گیری‌ها انجام شود. اگر مردم احساس کنند که سیاست‌ها به ‌طور واقعی در حال اجرا هستند، احتمالاً انتظارات تورمی کاهش خواهد یافت.

مسائل سیاسی و چالش‌های منطقه‌ای چقدر به برنامه‌های کنترل تورمی بانک مرکزی ضربه می‌زند؟

این مسائل قطعاً تأثیرگذار هستند، زیرا بر ارز و قیمت‌ها تأثیر می‌گذارند. نااطمینانی‌های سیاسی می‌تواند به افزایش تقاضا برای خرید و انبار کردن کالاها منجر شود، که این خود به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زند. اما حتی اگر اوضاع سیاسی آرام باشد، سوءمدیریت‌های داخلی همچنان می‌تواند به تورم ادامه دهد.

بانک مرکزی در این مواقع چه سیاست‌گذاری‌هایی را باید انجام دهد؟

بانک مرکزی باید به‌ طور هدفمند و با قاعده‌مندی در بحث انتشار پول و کنترل عرضه پول عمل کند. همچنین، تسهیلات باید به واحدهای تولیدی و خانوارهای نیازمند هدایت شود. این سیاست‌ها باید به‌ گونه‌ای طراحی شوند که به تولید و اشتغال کمک و از افزایش تورم جلوگیری کنند. به‌ علاوه، بانک مرکزی باید بر روی نظارت و کنترل مؤسسات مالی و بانکی تأکید کند تا اطمینان حاصل شود که منابع مالی به درستی و به ‌طور مؤثر تخصیص داده می‌شوند.

تحریم‌ها چقدر به تورم‌های ایران دامن می‌زنند؟ آیا با کاهش تحریم‌ها انتظار کاهش نرخ تورم وجود دارد؟

تحریم‌ها قطعاً بر قیمت‌ها تأثیر می‌گذارند و ممکن است رانت‌هایی برای برخی افراد ایجاد کنند. به‌ عنوان مثال، مواد اولیه و تجهیزات گران‌تر می‌شوند و این خود به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زند. اما مشکل اصلی ما در حوزه ساختار مالیاتی و عدم شفافیت است. اگر مدیریت داخلی به‌ خوبی انجام شود، فشار تحریم‌ها کمتر خواهد بود. به‌ علاوه، اگر دولت بتواند از ظرفیت‌های داخلی و منابع انسانی خود به‌ خوبی استفاده کند، حتی در شرایط تحریم نیز می‌توانیم به سمت بهبود وضعیت اقتصادی حرکت کنیم.

کسری بودجه چقدر بر افزایش تورم تأثیرگذار است؟

کسری بودجه تأثیرگذار است، زیرا اگر دخل و خرج دولت با هم متناسب نباشد، دولت ناچار به چاپ پول خواهد بود که این خود به تورم می‌انجامد. در واقع، کسری بودجه می‌تواند به ‌عنوان یک عامل کلیدی در افزایش نرخ تورم عمل کند. اگر دولت نتواند منابع مالی خود را به‌ درستی مدیریت کند و به تأمین مالی از طریق چاپ پول متوسل شود، این موضوع به‌ طور مستقیم بر تورم تأثیر می‌گذارد. همچنین، کسری بودجه می‌تواند به ناترازی در بخش‌های مختلف اقتصادی منجر شود که خود به بی‌ثباتی اقتصادی دامن می‌زند. مشکلات در حوزه قانونگذاری، اجرای قانون، آموزش و مالیات نیز وجود دارد. فقط کسری بودجه دولت مقصر نیست. باید به ‌دنبال اصلاحات جامع در تمامی این حوزه‌ها باشیم تا بتوانیم به‌ طور مؤثر با چالش‌های اقتصادی کشور مقابله کنیم. به‌ عبارت دیگر، ریشه‌های تورم در ایران پیچیده و چندبُعدی است و نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ برای حل این معضلات است.

برخی معتقدند که ریشه اصلی ناترازی بانک‌ها، کسری بودجه است. در این زمینه وظیفه سایر ارکان دولت به خصوص در حوزه سیاست‌های مالی چیست؟

واقعیت این است که خیلی بحث می‌شود در مورد اینکه حجم دولت بزرگ است و باید کوچک‌تر شود. اما از طرف دیگر، بخش خصوصی نیز گاهی توانایی لازم برای انجام برخی مسئولیت‌ها را ندارد. باید تعامل مؤثری بین بخش دولتی و خصوصی ایجاد شود و از پتانسیل‌های بازار سرمایه برای تأمین مالی پروژه‌ها استفاده شود. در این راستا، دولت باید به‌ جای تکیه صرف بر درآمدهای نفتی، به دنبال تنوع بخشی به منابع درآمدی خود باشد و از ابزارهای مالی جدید مانند اوراق بهادار اسلامی و صکوک استفاده کند. همچنین، باید فضای رقابتی در نظام بانکی ایجاد شود تا بانک‌ها بتوانند به ‌طور مؤثرتری عمل کرده و از منابع خود به بهترین نحو استفاده کنند.

نظر شما در خصوص ناترازی بانک‌ها چیست و چه اقداماتی باید برای رفع ناترازی انجام داد؟

ناترازی بانک‌ها به دلیل وابستگی آنها به دولت و عدم فضای رقابتی ایجاد شده است. بانک‌های دولتی معمولاً به‌ دلیل تسهیلات تکلیفی و فشارهای مالی دولت با مشکلاتی مواجه‌اند و این موضوع مانع از رقابت سالم در نظام بانکی می‌شود. برای رفع ناترازی، باید فضای رقابتی ایجاد شود و بانک‌ها به‌ جای تکیه بر دولت، از پتانسیل‌های بازار سرمایه بهره‌برداری کنند. همچنین، تسهیلات باید به‌گونه‌ای مدیریت شود که فشار کمتری بر دوش بانک‌ها باشد و به تولید و اشتغال کمک کند. به‌ علاوه، باید نظارت‌های مؤثری بر عملکرد بانک‌ها اعمال شود تا اطمینان حاصل شود که منابع مالی به درستی و به ‌طور مؤثر تخصیص داده می‌شوند. در نهایت، باید به‌ دنبال تقویت سیستم بانکی و اصلاح ساختار آن باشیم تا بتوانیم به‌ طور پایدار و مؤثر با چالش‌های اقتصادی کشور مقابله کنیم.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha