در راستای ساماندهی بازار ارز و کاهش نوسانات قیمتی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اقدام به راهاندازی بازار توافقی ارز و یا بازار ارز آزاد تجاری کرده است. این بازار به منظور تسهیل مبادلات ارزی و کاهش دخالتهای غیرضروری در معاملات، فضایی را فراهم میآورد که خریداران و فروشندگان میتوانند به طور مستقیم و بدون مداخله بانک مرکزی، ارز مورد نیاز خود را خرید و فروش کنند. بازار توافقی ارز به عنوان یک ابزار جدید، هدف اصلی خود را ایجاد شفافیت و تعادل در قیمتها قرار داده است. در این بازار، نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و به همین دلیل انتظار میرود که قیمتها به طور طبیعی و منطقی شکل بگیرند. این اقدام به کاهش نرخگذاریهای کاذب و ناپایدار در بازار غیررسمی کمک خواهد کرد و به تجار و فعالان اقتصادی این امکان را میدهد که با اطمینان بیشتری به فعالیتهای خود ادامه دهند. یکی از مزایای کلیدی این بازار، افزایش رقابت میان عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان است که میتواند به بهبود کیفیت خدمات ارزی و کاهش هزینههای معاملاتی منجر شود. همچنین، با ایجاد یک بستر قانونی و شفاف، اعتماد عمومی به سیستم بانکی و ارزی کشور افزایش خواهد یافت. با این حال، موفقیت بازار توافقی ارز به نحوه عملکرد و نظارت بانک مرکزی بستگی دارد. این نهاد باید با نظارت مستمر و دقیق، شرایطی را فراهم کند که بازیگران بازار احساس امنیت کنند و از نوسانات شدید قیمتی در امان بمانند. در همین زمینه با شاهین شایان آرانی، تحلیلگر مسائل مالی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
طی دو سال اخیر، اتفاقات سیاسی و چالشهای متعددی در منطقه و کشور وجود داشته است. این اتفاقات چه تأثیری بر بازار ارز ایران گذاشته و تا چه اندازه کنترل بازار ارز را دشوار کرده است؟
وقتی از بازار ارز صحبت میکنیم، منظور فضایی است که در آن عرضه و تقاضای ارز صورت میگیرد و قیمتها کشف میشوند. ما دو نوع بازار ارز داریم: بازار آزاد، که عمدتاً معاملهگران خُرد در آن به طور آزاد معامله میکنند و قیمتها در آنجا تعیین میشود، و بازار کنترلشده یا یارانهای که برای صنایع و فعالیتهای اقتصادی دیگر مورد حمایت دولت قرار دارد. در این بازار، چسبندگی قیمتها بالا است و نرخها با نرخ واقعی عرضه و تقاضا همخوانی ندارد. با این حال، به تدریج این بازار به سمت تکنرخی شدن حرکت میکند. هم در بازار آزاد و هم در بازار حمایتشده، قیمتها به شدت تحت تأثیر اخبار و وقایع بیرونی قرار دارند. در نظریههای اقتصادی، پدیدهای به نام "انتظارات آینده" وجود دارد که تأثیر زیادی بر رفتار عرضهکنندگان و متقاضیان ارز دارد و میتواند منجر به شوکهایی شود. این شوکها معمولاً ناشی از توقعات و انتظاراتی هستند که از اخبار و وقایع مختلف، چه در داخل و چه خارج از کشور، ناشی میشوند. در چند سال گذشته، به دلیل مسائل بینالمللی و تحریمها، بازار ارز به شدت تحت تأثیر این شوکها قرار داشته است. عوامل داخلی نیز به نوبه خود انتظارات عرضهکنندگان و متقاضیان ارز را دچار تلاطم کردهاند. این عوامل شامل کسری بودجه، عدم توانایی در کنترل و مهار تورم، هزینههای بسیار زیاد در سیستم و مسائل دیگر است. این موارد همگی بر ذهنیت کنشگران بازار ارز، چه در بازار آزاد و چه در بازار حمایتشده، تأثیر میگذارد. به نظر من، فضای معاملات ارز در هر دو بازار به شدت تحت فشارهای بیرونی و درونی قرار داشته و این موضوع مدیریت بازار ارز را بسیار دشوار کرده است. با این حال، با وجود افزایش ۴۰ درصدی نرخ ارز در فضای تورمی، بانک مرکزی توانسته است به طور نسبی این نرخ را مهار و کنترل کند. این کار بسیار سخت و پُرچالش بوده و باید به عملکرد بانک مرکزی در این زمینه نمره مثبت داد.
ممکن است کسی بپرسد که چه اقداماتی میتوان انجام داد تا تلاطم و فشارهای بیرونی به حداقل برسد. به نظر من، پاسخ ساده است: باید کمربندها را سفت کنیم و انضباط مالی را در داخل کشور ایجاد کنیم. همچنین، باید تورم را مهار کرده و کسری بودجه را از بین ببریم. بهبود روابط بینالمللی و برقراری ارتباطات تجاری و مالی با صحنه بینالملل نیز ضروری است. این اقدامات میتواند نیروهای تأثیرگذار بر ذهن کنشگران بازار ارز که از بیرون و درون ایجاد تلاطم میکنند را کاهش دهد و به ایجاد یک روال آرام و متعادل منجر شود.
اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز که توسط بانک مرکزی صورت گرفت تا چه اندازه در جلوگیری از هیجانی شدن بازارها مؤثر بوده و اگر این سیاست اجرا نمیشد، بازار ارز ما امروز چه وضعیتی داشت؟
برای قضاوت در مورد تأثیرات سیاست تثبیت نرخ ارز هنوز زود است. به طور کلی، حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز سیاست درستی به نظر میرسد، اما نحوه اجرای آن و درایت در این فرآیند بسیار مهم است و باید در عمل نتایج آن را مشاهده کرد. به نظر میرسد که این حرکت مثبت است، اما زمان مشخص خواهد کرد که آیا واقعاً موفق خواهد بود یا خیر. تثبیت نرخ ارز و حرکت به سمت تکنرخی شدن به طور قطع تأثیراتی بر بازار آزاد داشته و این بازار را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، به نظر میرسد که این تأثیرات مقطعی هستند. همچنین، مسائل بینالمللی، مانند وضعیت سوریه و فشارهای خارجی، نیز بر انتظارات و روحیه کنشگران بازار اثرگذار بوده و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز میتواند به کاهش فساد، رانت و بازیهای سیاسی کمک کند. با این حال، ثبات و تعادل نرخ ارز به مهار و کنترل عوامل ایجاد تلاطم، چه از درون و چه از بیرون، بستگی دارد. چه در حالت تکنرخی و چه چند نرخی بودن، عوامل تأثیرگذار بر روح و روان کنشگران بازار ارز میتوانند موجب تلاطم و خروج بازار از حالت تعادل شوند و نوساناتی را ایجاد کنند. اثر مهم تکنرخی شدن این است که میتواند به حداقل رساندن لابیگریهای سیاسی و اقتصادی که بسیاری به دنبال آن هستند، کمک کند. بنابراین، اگر این سیاست بهدرستی و با دقت اجرا شود، میتواند به ایجاد یک بازار پایدارتر و متعادلتر منجر شود.
بانک مرکزی با راهاندازی مرکز مبادله و ایجاد سامانه ارز توافقی، فضایی را فراهم کرده است تا خریداران و فروشندگان بدون مداخله بانک مرکزی به طور مستقیم با یکدیگر مبادله داشته باشند. این اقدام تا چه اندازه مؤثر است؟
این حرکت در راستای بهبود وضعیت بازار ارز، اقدام درستی است، اما تأثیرگذاری آن زمانبر خواهد بود. به اعتقاد من، بازار آزاد همچنان وجود خواهد داشت و نمیتوان آن را به طور کامل از بین برد. اما اگر بازار آزاد مشاهده کند که در سامانه جدید بانک مرکزی، همه به راحتی میتوانند خرید و فروش کنند و قیمتها متعادل و نسبتا ثابت هستند، این میتواند به کاهش نگرانیها و دلهرهها کمک کند. در حال حاضر، در بازار آزاد، معاملات به صورت ناشناس انجام میشود و افراد میتوانند بدون نام و به راحتی حوالههای پولی را انجام دهند. با این حال، به محض رسمی شدن سامانه و بازار، ممکن است ترس و واهمهای ایجاد شود. بنابراین، زمان میبرد تا سامانهای که بانک مرکزی در راستای تکنرخی کردن ارز راهاندازی کرده، به طور مؤثر فعالیت کند و فعل و انفعالات آن به بازیگران بازار ارز این پیام را منتقل کند که نگران نباشند. اگر این حس منتقل شود که بازار متعادل و با قیمتهای معقول وجود دارد، احتمالاً پس از مدتی بازار آزاد در بازار سامانهای هضم خواهد شد، اما این فرایند به زمان نیاز دارد.
نظر شما