جواد آقاجری - استاد اقتصاد دانشگاه اهواز: بودجه در ایران به شدت دولتمحور و متمرکز است. این تمرکزگرایی نه تنها به کاهش کارایی بودجه منجر شده، بلکه دخالتهای دولت در امور اقتصادی را نیز تشدید کرده است. بر این باورم که اگر بتوانیم تمرکزگرایی را کاهش دهیم و به دولت تنها نقش نظارتی بدهیم، میتوانیم به بهبود عملکرد بودجه کمک کنیم. این بهترین گزینه برای مدیریت بودجه خواهد بود. علاوه بر این، باید به این نکته توجه کنیم که برای مهار تورم، استفاده از اهرمهای پولی و سیاستهای کلان حکمرانی ضروری است. سیاستهای مالی به تنهایی نمیتوانند در این زمینه مؤثر باشند و در بسیاری از موارد، دخالتهای دولت دست استانها و بخشهای اقتصادی را میبندد. بنابراین، پیشنهاد میکنم که دولت به جای افزایش مالیاتها، بیشتر بر روی سیاستهای پولی تمرکز کند و حکمرانی را بهبود بخشد.
از سویی نیز برای جبران کسری بودجه، ابتدا باید منبع این کسری را شناسایی کنیم. واقعیت این است که دولت به طور مداوم در حال دخالت در امور مختلف است و این دخالتها به کسری بودجه منجر میشود. دولت باید از حمایت مالی از نهادهای عمومی که در بودجه جایی ندارند، خودداری کند. این نهادها باید به طور مستقل مسائل مالی خود را حل کنند و نباید از بودجه عمومی برای حمایت از آنها استفاده شود. متأسفانه، این دخالتها در نهایت، به عدم وجود راهحلهای اساسی برای کسری بودجه منجر میشود. اگرچه ممکن است بتوانیم به طور موقت کسری را کاهش دهیم، اما این سیکل دوباره تکرار خواهد شد.
سیاستهای مالی باید به گونهای تنظیم شوند که تأثیر منفی بر سیاستهای پولی نداشته باشند. باید توجه داشته باشیم که دولت در هزینهکردها استقلال کافی ندارد و این موضوع به دلیل دخالتهای سیاسی و سفارشهای کلان است. همچنین، بانک مرکزی نیز به طور کامل مستقل نیست و این مسئله باعث میشود که تصمیمگیریها تحت تأثیر سیاستهای حکومتی قرار گیرد. برای حل این مشکل، باید به استقلال دولت از بخش حاکمیت کلان توجه کنیم. همچنین، دولت باید اندازه و حجم دخالتهای خود را کاهش دهد و در سیاستگذاریها به طور قوی عمل کند. این رویکرد میتواند به بهبود عملکرد مالی و کاهش دخالتهای سیاسی در امور اقتصادی کمک کند.
ناترازیهای بانکها یکی دیگر از چالشهای جدی است که باید به آن توجه شود. این ناترازیها عمدتاً ناشی از سیاستهای تکلیفی دولت هستند که به بانکها تحمیل میشود. برای حل این مشکل، باید به حرفهای تخصصی عمل شود و سیاستهای کلان به گونهای تنظیم شوند که این ناترازیها را کاهش دهند. اگرچه ممکن است این ناترازیها از طریق بانک مرکزی حل شوند، اما باید توجه داشت که این سیکل دوباره تکرار خواهد شد. برای آرامش جامعه، باید فشارها بر بانکها کاهش یابد و به جای راهحلهای موقت، تصمیمات نهایی اتخاذ شود.
در ایران، تأمین مالی به شدت به منابع بانکی وابسته است. اقتصاد ما به سمت بانکها گرایش دارد و این موضوع باید تغییر کند. برای این کار، باید ظرفیتهای موجود در بودجه را فعال کنیم و به سمت تنوع در شیوههای تأمین مالی حرکت کنیم. تجارت، به ویژه تجارت خارجی، نقش بسیار مهمی در تحریک تولید دارد. اگر نتوانیم تجارت کنیم، تولید بیمعنا خواهد بود. بنابراین، باید به تسهیل تجارت داخلی و خارجی توجه کنیم و اطمینان حاصل کنیم که سرمایهگذاری و جذب نیروی متخصص داخلی و خارجی به درستی انجام شود. برخی از کارشناسان بودجه ۱۴۰۴ را تورمی میدانند و معتقدند که این بودجه میتواند انتظارات تورمی را تشدید کند. در این زمینه، باید به افزایش هزینهها توجه کنیم. بخشی از این هزینهها ناشی از حقوق و دستمزدهاست و بخشی دیگر به پولپاشیها مربوط میشود که باید برای رضایت نهادها و بخشها ایجاد شود.
اگر دولت بتواند تحمل کند و جامعه را به دورهای از تحمل و همراهی ترغیب کند، ممکن است بتوانیم به یک وضعیت پایدار دست یابیم. اما متأسفانه، سرمایه اجتماعی لازم برای این کار وجود ندارد و این مسئله باید مورد توجه قرار گیرد. انتشار اوراق به عنوان یکی از روشهای تأمین مالی میتواند مفید باشد، اما باید توجه داشت که این روش تنها در صورتی مؤثر است که هزینهها و دیرکردها به درستی مدیریت شوند. همچنین، باید اطمینان حاصل کنیم که جامعه اوراق را قبول دارد و نهادهای عمومی به جای خرید اوراق، به خرید و فروش واقعی بپردازند. در نهایت، برای بهبود وضعیت بودجه و اقتصاد ایران، نیاز به اصلاحات جدی و ساختاری داریم. این اصلاحات باید به گونهای انجام شوند که به استقلال بانک مرکزی و دولت کمک کنند و از دخالتهای غیرضروری جلوگیری کنند. با این رویکرد، میتوانیم به بهبود وضعیت اقتصادی کشور امیدوار باشیم.
نظر شما