نوشتار حاضر خلاصهای از مقاله "رابطه اقتصاد غیررسمی و سرعت گردش پول در ایران" است که در نشریه مطالعات اقتصاد کاربردی منتشر شده است. اقتصاد غیررسمی به مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی اطلاق میشود که به دلایل مختلف از نظارت نهادهای رسمی و چارچوبهای قانونی خارج است. این فعالیتها که با عناوینی نظیر اقتصاد زیرزمینی یا اقتصاد سایه نیز شناخته میشوند، معمولاً شامل خوداشتغالی، فعالیتهای بدون مجوز، فرار مالیاتی و اجتناب از رعایت مقررات بوروکراتیک هستند. اقتصاد غیررسمی به دلیل فقدان شفافیت و نظارتهای لازم، تأثیرات گستردهای بر عملکرد اقتصاد کلان دارد و میتواند موجب انحراف متغیرهای کلان از مقادیر واقعی خود شود. این موضوع، به ویژه در کشورهایی با سیستمهای اقتصادی نسبتاً ناپایدار، نقش بسزایی دارد. عوامل متعدد اقتصادی و سیاسی در شکلگیری و گسترش اقتصاد غیررسمی نقش بسزایی دارند. افزایش اندازه بخش عمومی، پیچیدگی و حجم مقررات اقتصادی، رشد بیکاری و افزایش نرخ تورم ازجمله مهمترین عواملی هستند که افراد و کسبوکارها را به سوی فعالیت در بخش غیررسمی سوق میدهند. این عوامل با تأثیر بر تصمیمگیری شرکتها در خصوص ثبت رسمی فعالیتها و تصمیمگیری کارگران برای پذیرش مشاغل رسمی، بر اندازه و ساختار اقتصاد غیررسمی اثرگذار هستند.
در ایران، به دلیل ویژگیهای خاص اقتصادی نظیر کسری بودجه، استقراضهای مکرر از بانک مرکزی، محدودیتهای تجاری، نرخ بالای بیکاری، ضعف در سیستم مالیاتی و وجود درآمدهای نفتی که میتواند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم اقتصاد غیررسمی را تقویت کند، این نوع از اقتصاد به شکل قابلتوجهی گسترش یافته است. در نتیجه، بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور در خارج از نظارت مستقیم دولت و نظام مالیاتی قرار دارد که نه تنها جریان پولی را دچار تغییر میکند، بلکه به شکل چشمگیری کارایی سیاستهای پولی را تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از مهمترین متغیرهای پولی که از اقتصاد غیررسمی تأثیر میپذیرد، سرعت گردش پول است. این متغیر نشاندهنده تعداد دفعاتی است که پول در طول یک دوره زمانی مشخص در اقتصاد دستبهدست میشود. به عبارت دیگر، سرعت گردش پول معیاری برای سنجش میزان فعال بودن بخش پولی در اقتصاد است و به صورت مستقیم بر اثربخشی سیاستهای پولی اثرگذار است. افزایش سرعت گردش پول به معنای افزایش فعالیتهای اقتصادی و جریان پولی سریعتر در اقتصاد است، در حالی که کاهش سرعت گردش پول میتواند به رکود و کاهش فعالیتهای اقتصادی منجر شود. نکته مهم در تحلیل سرعت گردش پول، رویکردهای مختلف مکاتب اقتصادی نسبت به این مفهوم است. از دیدگاه کلاسیکها، سرعت گردش پول به عنوان یک متغیر ثابت در نظر گرفته میشود. این رویکرد به این معناست که تغییرات در عرضه پول به طور مستقیم بر سطح قیمتها تأثیر میگذارد، در حالی که سرعت گردش پول تغییری نکند. با این حال، در مکاتب نئوکلاسیک و کینزی، این فرض مورد بازنگری قرار گرفته و سرعت گردش پول به شرایط اقتصادی و رفتار عوامل اقتصادی وابسته دانسته شده است. از دیدگاه فریدمن، سرعت گردش پول تابعی از تولید واقعی و نرخهای بهره داراییهای رقیب است. این وابستگی به شرایط اقتصادی به این معناست که سرعت گردش پول میتواند با تغییر در شرایط اقتصادی دستخوش نوسانات شود. در این تحقیق، استدلال اصلی این است که اقتصاد غیررسمی به دلیل افزایش تقاضا برای پول نقد، باعث افزایش سرعت گردش پول در اقتصاد میشود. دلیل این افزایش، تمایل بیشتر عوامل فعال در اقتصاد غیررسمی به استفاده از پول نقد به جای سیستمهای بانکی رسمی است. فعالیتهای غیررسمی، به دلیل ماهیت غیرقانونی یا نیمهقانونی خود، اغلب تمایلی به استفاده از سیستمهای مالی رسمی ندارند و ترجیح میدهند که مبادلات خود را به صورت نقدی انجام دهند. این موضوع باعث افزایش تقاضای پول نقد و در نتیجه افزایش سرعت گردش پول میشود. به عبارت دیگر دیگر، هرچه اندازه اقتصاد غیررسمی بزرگتر شود، تعداد مبادلات نقدی نیز افزایش مییابد و در نتیجه پول با سرعت بیشتری در اقتصاد جابهجا میشود. این افزایش در سرعت گردش پول ممکن است به کاهش اثربخشی سیاستهای پولی منجر شود، زیرا سیاستهای پولی عمدتاً از طریق کانالهای رسمی نظیر سیستم بانکی عمل میکنند و اقتصاد غیررسمی که کمتر تحت نظارت سیستم بانکی و سیاستهای پولی قرار دارد، از این کانالها تأثیرپذیری کمتری دارد.
علاوه بر این، اقتصاد غیررسمی میتواند باعث شود که روابط میان بنگاههای اقتصادی و بازارهای پول و سرمایه نیز دچار تغییر شود. این موضوع به ویژه در کشورهایی که سهم اقتصاد غیررسمی در آنها زیاد است، موجب کاهش کارایی سیاستهای پولی میشود. برای مثال، در ایران که اقتصاد غیررسمی بخش بزرگی از اقتصاد را تشکیل میدهد، استفاده گسترده از پول نقد در معاملات غیررسمی باعث میشود که سیاستهای کنترل نقدینگی توسط بانک مرکزی تأثیر کمتری داشته باشند. این امر به تضعیف اثربخشی سیاستهای پولی منجر میشود و میتواند موجب ایجاد بیثباتیهای اقتصادی در بلندمدت شود. همچنین سایر متغیرهای اقتصادی مانند نرخ تورم، رشد اقتصادی و تسهیلات اعطایی بانکها نیز به طور معنیداری بر سرعت گردش پول اثرگذار هستند. به طور خاص، نرخ تورم و رشد اقتصادی اثر مثبتی بر سرعت گردش پول دارند. این به این معناست که با افزایش این دو متغیر، سطح فعالیتهای اقتصادی و سرعت گردش پول نیز افزایش مییابد. این یافته با انتظارات نظری مطابقت دارد، زیرا افزایش تورم و رشد اقتصادی معمولاً به معنای افزایش سطح مبادلات اقتصادی و درنتیجه افزایش سرعت جریان پول است. از سوی دیگر، تسهیلات اعطایی بانکها اثر منفی بر سرعت گردش پول دارد، چرا که افزایش تسهیلات بانکی باعث میشود افراد تمایل بیشتری به نگهداری پول در بانکها پیدا کنند که این امر به کاهش سرعت گردش پول در اقتصاد منجر میشود. به عبارت دیگر، افزایش تسهیلات بانکی ممکن است به طور غیرمستقیم منجر به کاهش تعداد دفعات جابهجایی پول در اقتصاد شود. همچنین تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که تغییرات در اندازه اقتصاد غیررسمی میتواند به تغییرات نامتقارن در سرعت گردش پول منجر شود. این به این معناست که تأثیر تغییرات مثبت و منفی در اندازه اقتصاد غیررسمی بر سرعت گردش پول به یک شکل نیست و میتواند متفاوت باشد. این موضوع حاکی از آن است که اقتصاد غیررسمی، با توجه به پیچیدگیها و ویژگیهای خاص خود، اثرات پیچیده و نامتقارنی بر اقتصاد رسمی دارد.
در این مقاله، با استفاده از دادههای سالانه اقتصاد ایران طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۷ و به کارگیری مدل خودتوضیح با وقفههای توزیعی (ARDL)، رابطه میان اقتصاد غیررسمی و سرعت گردش پول بررسی شده است. بررسیهای آماری نشان میدهد که رابطه معنادار و مثبتی میان اندازه اقتصاد غیررسمی و سرعت گردش پول وجود دارد. به این معنی که هر چه اندازه اقتصاد غیررسمی بزرگتر شود، سرعت گردش پول نیز افزایش مییابد. این موضوع نشان میدهد که فعالیتهای اقتصاد غیررسمی که بیشتر بر پایه معاملات نقدی انجام میشوند، باعث افزایش تقاضای پول نقد و در نتیجه افزایش سرعت گردش پول میشوند. به این ترتیب، اقتصاد غیررسمی از طریق کانال تقاضای پول، به افزایش سرعت گردش پول منجر میشود و این امر اثرات مثبتی بر جریان پول در اقتصاد دارد. فرای تأکید بر اهمیت توجه به نقش اقتصاد غیررسمی در تدوین سیاستهای پولی و اقتصادی، فعالیتهای اقتصاد غیررسمی میتوانند تأثیر مستقیمی بر عملکرد بازار پول و کارایی سیاستهای پولی داشته باشند و این تأثیرات باید در تحلیل و ارزیابی سیاستهای اقتصادی مدنظر قرار گیرند. به منظور بهبود کارایی سیاستهای پولی و کنترل سرعت گردش پول، سیاستگذاران میتوانند اقداماتی نظیر کنترل تورم، محدود کردن فعالیتهای اقتصاد غیررسمی و افزایش تسهیلات بانکی را مدنظر قرار دهند. همچنین، کاهش فعالیتهای اقتصاد غیررسمی میتواند به کاهش سرعت گردش پول و افزایش اثربخشی سیاستهای پولی منجر شود.
نویسنده مقاله: ملیحه آشنا، استادیار اقتصاد، گروه حسابداری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بزرگمهر قائنات
نظر شما