مهم ترین و اصلی ترین وظیفه بانک مرکزی، تقویت پول ملی است. ابزار تقویت پول ملی، کنترل رشد نقدینگی و همچنین کنترل و تنظیم نرخ بهره است. منظور از کنترل نرخ بهره، تثبیت آن توسط بانک مرکزی نیست، اتفاقی که در یکی دو سال گذشته در ترکیه افتاد و با کاهش دستوری نرخ بهره، تورم بیش از ۷۰ درصدی رقم خورد. لذا اگر بانک مرکزی بتواند سازوکاری را انتخاب کند تا دنباله روی سیاست های مالی و بودجه ای نباشد؛ بلکه سیاست مستقل پولی، با حفظ استقلال بانک مرکزی را انجام بدهد، بزرگترین خدمت به دولت و ملت خواهد بود و شاهد ثبات اقتصادی خواهیم بود. اگرچه افکار عمومی تورم را محصول عملکرد دولتها میدانند، اما اگر بانک مرکزی کارآمد و مستقل داشته باشیم، بخش قابل توجهی از تورم قابل کنترل است. لذا به نظر میرسد در دوره جدید بانک مرکزی به ریاست آقای فرزین، راهبرد و هدف کنترل نرخ تورم از طریق کنترل رشد نقدینگی است. در نتیجه این راهبرد خدمت بزرگی برای کشور خواهد بود. کنترل بازار ارز زمانی برای اعلام یک نرخ است و یک بار هم برای هدایت بازار به سمت تک نرخی شدن نرخ ارز است، این در حالی است که ما در چهار دهه گذشته، انواع سیاست های ارزی را شاهد بودیم و در این مدت، زمانی موفق بودند که به سراغ سیاست یکسانسازی نرخ ها رفتند. هر زمانی که تعداد نرخ ها کمتر بوده، بانک مرکزی نیز در سیاست گذاری ارزی موفق بوده است.
اگر بانک مرکزی به سراغ مدیریت شناور در بازار ارز برود و مانع از رها سازی نرخ ارز شود و برای یکسان سازی نرخ ارز حرکت کند، این میتواند دستاورد خوبی برای اقتصاد باشد. مدیریت شناور به معنای رها سازی نرخ ارز نیست. بانک مرکزی ضرورت دارد تا در بازار ارز مداخله کند، با این هدف که بازار به سمت تک نرخی شدن هدایت شود. نتیجه این میشود که اقتصاد پیش بینی پذیر میشود. همچنین دیگر کسی برای دریافت ارز دولتی صف نمیکشد، زیرا ارز دولتی منجر به فساد میشود. در بازار ارز وقتی نرخ واقعی میشود، اتلاف منابع نیز به حداقل میرسد و رانت از بین میرود و در نهایت به کنترل تورم و رشد تولید منجر خواهد شد.
در حقیقت هنگامی که بانک مرکزی با هدف حذف و کاهش نرخ های متعدد ارز در بازار مداخله میکند، یک علامت بزرگ برای بخش صادرات و واردات است تا مشخص شود که آن نرخ برای صادرات و واردات توجیه اقتصادی دارد یا خیر. در کنار این موارد باید توجه داشت که موضوع واردات و تامین کالا های اساسی، جدا از این بحث است و دولت ها متولی آن هستند. کنترل نرخ ارز و کنترل نقدینگی، جدا از یکدیگر نیستند و لازم و ملزوم هستند. در حقیقت هنگامی که نرخ ارز در بازار واقعی شود و خبری از نوسانات نباشد، تقاضا برای نقدینگی هم کاهش پیدا میکند. اگر تقاضا برای نقدینگی افزایشی باشد، به دلیل واقعی نبودن نرخ ارز است. به عنوان مثال در گذشته هنگامی که دلار ۴۲۰۰ تومانی آمد، تقاضا برای نقدینگی افزایش یافته بود. لذا اقتصاد مجموعه بهم پیوسته است و یک بسته سیاستگذاری باید ارائه کرد. نمیشود نرخ بهره دستوری تثبیت شود و بعد انتظار داشته باشیم که نرخ ارز نوسان نداشته باشد.
هادی حق شناس؛ کارشناس مسائل اقتصادی
نظر شما