ثبات بخشی به بازار ارز و تثبیت اقتصادی، از رویکردهای مهم بانک مرکزی در چند ماهه اخیر بوده است. بسیاری از صاحبنظران اقتصادی معتقدند در شرایط تورمی، بانک مرکزی در مقام سیاستگذار ارزی میبایست نقشآفرینی کند و با کنترل و تعدیل نرخ ارز، به مدیریت تورم کمک کند. این در شرایطی است که با گذشت بیش از هفت ماه از سال و با وجود فشارهای تحریمی و تحولات بینالمللی، نرخ ارز در بازار رسمی و غیررسمی کشور، در یک محدوده مشخصی نوسان داشته و بازارساز رصد هوشمندانهای بر تحولات بازار ارز دارد.
نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه در این باره معتقد است که در بازار رسمی به دلیل حجم معاملاتی گسترده آن، نرخ ارز از ثبات قابل قبولی برخوردار است و در بازار غیررسمی نیز با توجه به تقاضاهای سوداگرانه یا سفتهبازی، نرخ ارز آزاد دچار نوسان میشود که به دلیل حجم اندک معاملات ارزی در این بازار است و تاثیری بر تجارت کشور ندارد و بیشتر جنبه روانی و انتظاری دارد.
در ادامه مشروح گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد با کامبیز میرکریمی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه را میخوانید:
با توجه به جهشهای ارزی در ماههای پایانی سال گذشته، در ماههای اخیر شاهد موثر واقع شدن مدیریت بانک مرکزی بر بازار ارز کشور هستیم و تحلیلها حاکی از ادامه روند آرامش بازار تا پایان سال است. نظر شما در اینباره چیست؟
ثبات در بازار رسمی ارز قابل قبول است و وضعیت این بازار از بلاتکلیفی خارج شده است. به گونهای که شاهد یک ثبات نسبی در بازار ارز نیمایی هستیم و شرکتهای دولتی و نیمه خصوصی ارز صادراتی را در این بازار عرضه میکنند. این در شرایطی است که در بازار غیررسمی ارز، به دلیل حجم معاملات اندک و دادوستدهای غیرقانونی، قاچاق و تحت تاثیر اخبار منفی، بعضاً با نوساناتی مواجه است. این در حالی است که عمده حجم معاملات ارزی کشور در بازار رسمی و نیمایی با روند باثباتی در حال انجام است که بخش عمده از ارزهای صادراتی کشور نیز در این بازار عرضه و تزریق میشود. متاسفانه برخی از مردم نیز به بازار غیررسمی که البته حجم معاملاتی بسیار اندکی هم دارد، توجه میکنند و این مسئله باعث شده تا اثرگذاری روانی این بازار زیاد باشد و بر بازارهای موازی تاثیر بگذارد.
با اینکه در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی، برخی دلالان بازار ارز به دنبال دامن زدن به نرخها و ایجاد جو روانی کاذب بودهاند، اما بازار ارز در شرایط مناسب و پایداری قرار دارد. تا چه میزان مدیریت ارزی اخیر بانک مرکزی را در آرامش بازار موثر میدانید؟
معتقدم بازار غیررسمی که در شب عید ۱۴۰۲ با نرخ دلار ۶۰ هزار تومانی روبرو بود، بسیار تحت تاثیر فضای روانی و اخبار مجازی است. این در شرایطی است که در بازار ارز دو نوع معامله بر اساس تقاضاها انجام میشود، یکی تقاضای معاملاتی و دیگری تقاضای سوداگرانه یا سفتهبازی است. تقاضای معاملاتی در بازار رسمی ارز انجام میشود و تقاضای سوداگرانه، یعنی بخشی از کسانی که میخواهند ارزش پولشان حفظ شود و یا سرمایهگذاری انجام دهند، وارد بازار غیررسمی شده و دچار فضای سفتهبازی و نوسانگیری میشوند. به بیان دیگر، معاملات در بازار غیر رسمی، بر مبنای پیشبینیها شکل میگیرد، به گونهای که به یکباره همه خریدار و در زمانی دیگر، همه فروشنده میشوند و فضای نوسانگیری شکل میگیرد. بنابراین دیدگاه مردم در این بازار موثر است، اما باید توجه داشت که نوسانات ارزی در بازار غیررسمی، تابع شاخصهای اقتصادی کشور نیست، بلکه بیشتر تحت تاثیر احساسات و پیشبینیهای مردم نسبت به آینده است.
برای اینکه بازار غیررسمی، کمرنگتر و محدودتر شود، چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
ارز تک نرخی بهترین راه است و وقتی تک نرخی بودن ارز شکل بگیرد، نوسانات در بازار غیررسمی کمتر میشود. از سوی دیگر با ارز تک نرخی، تردید ندارم که جهش صادراتی خواهیم داشت.
به نظر میرسد که سیاستگذار هم به این راهکار توجه دارد، اما معتقد است که با توجه به شرایط تحریمی، امکان اجرایی شدن ارز تک نرخی نیست.
برای پاسخ به این سوال، یک مثال میزنم. الان دو گروه صادرات به کشور روسیه دارند. خب ۶۰ درصد کالاهای صادراتی به روسیه، موادغذایی است. یک شرکتی با کارت دیگران کار میکند و ارز صادراتی را هم در بازار غیررسمی و آزاد میفروشد و شرکت دیگری که به صورت رسمی فعالیت و صادرات دارد، با دلار رسمی نیمایی میخواهد بازگشت ارز داشته باشد. در نتیجه این روند باعث میشود که شرکت دوم توان رقابت با شرکت اول را نداشته باشد و رقابت را از دست میدهد. این مسئله مانع جدی در برابر صادرات به روسیه است. این در حالی است که زیرساختهای صادراتی به روسیه همچون قرارداد اوراسیا و روابط بانکی، کاملا فراهم است، ولی جهش صادراتی قابل توجه، محقق نشده است، زیرا شاهد ارز چند نرخی و بازار غیررسمی هستیم.
به نظر شما فعالیت مرکز مبادله ارز و طلای ایران، اقدام موثری در راستای ثبات بازار ارز و محدودتر شدن بازار غیررسمی بوده است؟
بله موثر بوده است. هر چند به نظرم در اقتصاد نباید هدفگذاری صرفاً نرخ ارز و نوسانات آن باشد. هدفگذاری در اقتصاد، بایستی بهبود فضای کسب و کار باشد. معتقدم در این شرایط ضرورت دارد که حساسیتها روی نرخ ارز را کاهش دهیم و بازارهای رسمی و معاملات آربیتراژ را گسترش دهیم. این مسیر به تعدیل نرخ ارز نیز کمک میکند. همچنین باید به این نکته نیز توجه شود که هر چقدر سیاستگذار به این سمت حرکت کند که حجم بازار نیمایی تقویت و گسترده شود، نوسان بازار غیررسمی نیز کمتر میشود.
موضوع آزادسازی منابع ارزی ایران در تحقق ثبات بازار ارز را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
ابتدا باید در نظر داشت که این منابع ارزی آزاد شده قرار نیست به بازار ارز تزریق شود، چرا که این ارزها طلب بانک مرکزی است و دولت در گذشته این ارزها را خرج کرده است، بنابراین در این شرایط بازگشت منابع ارزی به سبد ارزی بانک مرکزی، قطعاً در تامین کسری بودجه و مدیریت رشد نقدینگی و مهار پایه پولی، موثر است. هر چند خبر آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده باعث شد تا بازار ارز این مسئله تاثیر بگیرد. باید در نظر داشت که بازار ارز، بازاری به شدت فرّار است و دلارهایی که به شکل خروج سرمایه از چرخه اقتصادی کشور خارج شدهاند، با تاثیر گرفتن از اخبار مثبت پیرامون تقویت درآمدهای ارزی، ممکن است به چرخه ارزی و اقتصادی بازگردند. مهمترین بستر برای بازگشت ارز به کشور، ثبات سیاسی و اقتصادی، پیشبینیپذیری مقررات دولت و اجرای قانون بهبود فضای کسب و کار است.
حذف تدریجی دلار و متنوع سازی سبد ارزی کشور در دستور کار قرار دارد و بانک مرکزی در مراسم اربعین امسال، حذف دلار را با موفقیت انجام داد. دیدگاه کلی شما درباره دلارزدایی و مبادله با ارزهای غیردلاری چیست؟
همه جای دنیا تمایل دارند که سبد ارزی آنها متنوع شود. هر چند در اینکه فعلاً دلار پُرقدرتترین ارز دنیاست، کسی تردید ندارد. ولی هر چقدر ارزهای دیگر بتوانند شرایط نزدیک به دلار را ایجاد کنند، میتوانند در سبد ارزی سایر کشورها نیز قرار بگیرند. مثلاً روبل روسیه با وجود نوسانات و شوکهای شدید، اما همچنان قابل اعتماد است. بنابراین بانکها و صاحبان کسب و کار کشورمان، وقتی با روبل معامله میکنند، آسیب چندانی نمیبینند و حتی در مواردی هم به نفعشان است.
بانکهای مرکزی دنیا هم تا حد امکان، سبد ارزی خود را متنوع میکنند تا به دلار وابسته نشوند. چرا که دلار، ارزی است که توسط دولت آمریکا، سوءاستفاده سیاسی میشود، بنابراین کشورهایی که استقلال نسبی دارند سعی میکنند تا سهم دلار را از سبد ارز کاهش دهند و سایر ارزها را در این سبد قرار دهند. این مسئله در پیمانهای منطقهای بیشتر قابل توجه است. مثلاً در پیمان منطقهای ایران و روسیه که با برداشتن مرز گمرکی ایجاد میشود، روبل میتواند جایگزین خوبی باشد. حتی درهم امارات و دینار عراق هم در این سبد ارزی میتواند جای داشته باشد. در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ هم ریال ایران به دلیل درآمدهای خوب ارزی و ثبات سیاستهای اقتصادی قبل از تحریمها، دارای ثبات نسبی خوبی بود و در نتیجه ریال ایران هم در سبد ارزی کشورهای همسایه همچون آذربایجان، افغانستان و ارمنستان قرار داشت، بنابراین با توجه به حجم و تنوع اقتصادی که ایران دارد، اگر که ریال به یک ثبات نسبی برسد، میتواند در سبد ارزی خیلی از کشورها قرار بگیرد. جای گرفتن ارز یک کشور در سبد ارزی کشور دیگر، به تبادل پولی و مدیریت نقدینگی و تورم کمک میکند.
افتتاح حسابهای ارزی، باعث واقعی شدن نیازهای ارز خدماتی شده است. بسیاری از کارشناسان این اقدام را در مدیریت مصارف ارزی موثر دانستند. شما چه نظری در اینباره دارید؟
این رویکرد خوبی بود که بایستی حتماً انجام میشد و باعث شده تا ارز به جای خانه مردم، در حساب بانکی باشد. در مجموع تصمیم درستی بود که توسط بانک مرکزی گرفته شد و باید در نظر داشت که در هیچ جای دنیا به راحتی پول نقد به مردم نمیدهند و پول باید در حساب بانکی باشد.
نظر شما