دوناتو ماشیاندارو، اوانا پیا و دیوید روملی- دانشگاه میلان ایتالیا و کالج دوبلین: بانکهای مرکزی در طول سه دهه اخیر شیوههای ارتباطی خود را تغییر دادهاند و از سیاستگذاری اعلامنشده، که قبل از ۱۹۹۰ مرسوم بود، به روشهای شفافتر روی آوردهاند. این امر منجر به تحول در سیاستگذاری شده است، به شکلی که ارتباطات و شفافیت به یکی از ابزارهای بانکهای مرکزی در دهههای اخیر تبدیل شده است. رابطه شفاف باعث میشود که اهداف سیاستگذاران روشن شده و عوامل اقتصادی بتوانند سیاستهای پولی را پیشبینی کنند، که درنتیجه تأثیر این سیاستها افزایش پیدا میکند.
همچنین این قبیل ارتباطات میتواند به فعالین در بازارهای مالی کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. علاوه بر نقش ارتباطات در افزایش اثربخشی سیاستهای پولی، اهمیت ارتباطات بر پاسخگویی دموکراتیک آن نیز استوار است. روشی که بانکهای مرکزی بهعنوان یک نهاد سیاستگذار از طریق آن، اهداف سیاسی، مذاکرات و تصمیمات خود را به اطلاع عموم میرسانند. استفاده از رسانههای اجتماعی نهتنها بستری را جهت بهبود ارتباطات بانکهای مرکزی فراهم میکند، بلکه به کارشناسان و همچنین عموم مردم نیز این امکان را میدهد تا بهراحتی دیدگاههای خود را در مورد تصمیمات سیاست پولی یا اقدامات بانک مرکزی بیان کنند.
در این مطالعه تمرکز ما بر ابزارهای جدیدی است که بانکهای مرکزی مورداستفاده قرار میدهند. ابزارهایی که ارتباط با کارشناسان و عموم مردم را فراهم میکند. به همین منظور فعالیت گروه کشورهای عضو G۲۰ در پلتفرم توییتر مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. مطالعات نشان میدهد افزایش تعامل در رسانههای اجتماعی، بهویژه در مورد اطلاعیههای مربوط به سیاستهای پولی، بر انتظارات و همچنین نحوه رفتار در بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع این نتایج به کمک تحلیل محتوا متنی با ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به دست آمده است. شواهد گویای آن است که تعامل بین بانکهای مرکزی و فعالین جامعه در شبکههای اجتماعی منجر به شکلگیری انتظارات و احساسات بازارها پیرامون سیاستهای پولی میشود.
تحقیقات مربوط به تأثیر ارتباطات بانک مرکزی از طریق رسانههای اجتماعی بر شکلگیری انتظارات، هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. پیشرفت در تکنیکهای تجزیهوتحلیل متن، بدون شک، امکان تحقیقات قابلتوجهی در آینده را در مورد چگونگی استفاده از رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار مؤثر در اعمال سیاست پولی، فراهم میکند. اهمیت روزافزون شفافیت، منعکسکننده تحول در منطق سیاست پولی است. در تحقیقات صورت گرفته، بهطور گسترده تأکید شده است که توانایی بانکهای مرکزی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد به توانایی آنها برای تأثیرگذاری بر انتظارات بازار در مورد مسیر آینده بستگی دارد.
یک سیاست ارتباطی مؤثرتر میتواند منجر به پیشبینی پذیری بیشتر اقدامات بانکهای مرکزی شود که این امر، بهنوبه خود باعث کاهش عدم اطمینان در بازارهای مالی نیز خواهد شد. توانایی سیاستگذاران برای تأثیرگذاری بر نتایج کلان اقتصادی از پیشبینیپذیری تصمیمات سیاستی مستقل نیستند؛ زیرا ارتباطاتی که منجر به پیشبینیپذیری بالا میشود ممکن است تأثیر قابلتوجهی بر سیستم اقتصادی بهعنوان یک کل داشته باشد. بهعبارتدیگر، هرچه واکنش بازار، کمتر بهصورت مکانیکی تضمین شود، مقولهی ارتباطات، بیشتر به ابزاری برای افزایش احتمال سازگاری انتظارات، اعلامیهها و احساسات تبدیل میشود.
مطالعات نشان میدهند که باورهای خانوارها با پوشش رسانهای در مورد سیاست بانک مرکزی شکل میگیرد و اخبار ویژه در مورد سیاست پولی بر نرخهای بهره، بازار سهام، اعتماد مصرفکننده، قیمت مسکن و تولید صنعتی تأثیر میگذارد. بااینحال، در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی بزرگ بهطور فزایندهای به کانال مستقیمتر انتشار ارتباطات سیاستی با استفاده از وبسایتها و حساب رسانههای اجتماعی خود متکی بودهاند. برای این منظور، نهتنها بانکهای مرکزی وبسایتهای خود را از طریق منابع و ابزارهای آموزشی، کاربرپسندتر کردهاند، بلکه حضور خود را در بستر رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، لینکداین و توییتر نیز تقویت کردهاند. در جهت همین تلاش برای تقویت پاسخگویی، بانکهای مرکزی بهطور فزایندهای توجه خود را به برقراری ارتباط با عموم مردم معطوف کردهاند.
بهعنوانمثال، کریستین لاگارد، رئیس کنونی بانک مرکزی اروپا، در طول جلسهای که در سپتامبر ۲۰۱۹ جهت انتصاب وی بهعنوان رئیس بانک مرکزی برگزار شد، بیان داشت: «برای من مهم است که تمرکز ما بر ارتباط با مردم منطقه یورو، کسانی که به آنها خدمت میکنیم، ادامه یابد و بسیار قویتر شود، بهویژه از طریق بهبود روشی که در آن با عموم مردم ارتباط برقرار میکنیم».
با بررسی بانکهای مرکزی کشورهای عضو G۲۰ در شبکههای اجتماعی، به نظر میرسد توییتر محبوبترین رسانه اجتماعی در میان اکثر بانکهای مرکزی است. البته بهاستثنای بانک مرکزی استرالیا، فرانسه، ایتالیا و آفریقای جنوبی که عمدتاً در لینکداین دنبال میشوند و بانک مرکزی کره جنوبی که در فیسبوک مورد توجه قرار میگیرد.
یکی دیگر از جنبههای مهمی که باید در نظر گرفت، مشارکت عمومی در خصوص پستهایی که بانکهای مرکزی در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند، است. این مشارکت را میتوان از تعداد لایک و بازتوییت این پستها اندازهگیری کرد. با نگاهی به ۱۰ پست توییتری بانکهای که بیشترین لایک و بازتوییت را داشتهاند، متوجه میشویم که همه آنها برای اعلام و معرفی سکه یا اسکناس جدید منتشر شدهاند. علاوه بر پستهای مرتبط به موضوع اسکناس، پستهایی که درباره تصمیمگیریها و عملیات سیاست پولی منتشر کردهاند نیز در مقایسه با سایر موضوعات، واکنش بیشتری را از سوی کاربران توییتر به دنبال داشته است.
همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در سالهای اخیر، تعداد فزایندهای از بانکهای مرکزی شروع به استفاده از رسانههای اجتماعی برای تعامل با عموم مردم کردهاند. بهاینترتیب، اکثریت قریببهاتفاق مطالعات در مورد ارتباطات بانکهای مرکزی و رسانههای اجتماعی، بر تحلیل بستر توییتر متمرکز شده است. بهعنوانمثال، کورهونن و نیوبی (۲۰۱۹) بیان میکنند که فعالیت توییتری بانکهای مرکزی هیچ ارتباطی با مشارکت آنلاین شهروندان ندارد و مباحث در مورد ثبات مالی در مقایسه با سیاستهای پولی بیشتر شده است. همچنین با تجزیهوتحلیل فعالیت توییتر بانکهای مرکزی و ناظران مالی اروپایی، متوجه میشویم که فعالیت آنها - که برحسب میانگین تعداد پستهای توییتری منتشرشده در روز اندازهگیری میشود- در طول زمان در نوسان بوده و برای اکثر آنها، پس از پیوستن به توییتر، روند صعودی یا نزولی مشخصی وجود ندارد.
همچنین با نگاهی به سیستم فدرال رزرو (Fed)، مشخص میشود که حدود ۵۰ درصد از پستهای منتشرشده از آنها در رسانههای اجتماعی، در بردارنده محتوایی در خصوص سیاستهای پولی، بازارهای مالی و مسائل اقتصادی است. درحالیکه، سایر پستهای آنها بهمنظور انتشار نتایج تحقیقات، تبلیغات مصاحبههای رسانهای یا فرصتهای شغلی بوده است.
نکته مهم این است اکثر کاربران توییتر که پستهای فدرال رزرو را بازتوییت کردهاند یا ذیل پستهای آن به تبادلنظر پرداختهاند، درواقع کاربرانی هستند که نمیتوان آنها را بهعنوان رسانه، دانشگاه، سرمایهگذار، سازمان دولتی یا سیاستمدار طبقهبندی کرد، بلکه این کاربران غالباً از عموم مردم بودهاند.
همچنین، تحقیقات نشان میدهد که کاربران توییتر در روزهایی که نشست کمیته بازار آزاد فدرال رزرو (FOMC) برگزار میشود بیشتر پیگیر بوده و تعامل بیشتری دارند؛ بنابراین، تجزیهوتحلیل محتوای رسانههای اجتماعی میتواند سیاستگذاران را در مورد اثربخشی ارتباطات در تأثیرگذاری بر باورها آگاه کند. همچنین میتواند ابزار مفیدی برای درک این باشد که چگونه ارتباطات میتواند بهطور دقیقتری برای تثبیت انتظارات و تأثیرگذاری بر باورها، بهویژه در میان افراد غیرمتخصص، مورد هدف قرار گیرد.
نظر شما