رسانه یکی از ابزارهایی است که در ایجاد آرامش اقتصادی تاثیر بسزایی دارد. از این رو، انتشار اخبار صحیح، شفاف و منطبق با واقعیت میتواند افق روشنی را پیش روی جامعه قرار دهد تا مردم در تحولاتگذرا، تصمیمهای اقتصادی خود را براساس شایعات و اطلاعات نادرست اتخاذ نکنند. کارشناسان عقیده دارند، انتظارات به میزانی در تغییر شاخص ای اقتصادی به ویژه تورم تاثیرگذار است که حتی می تواند عملکردهای درست دولتها را نیز تحتالشعاع قرار دهد. به بیانی، اگر جامعه به هر دلیلی، انتظار داشته باشد که نرخها در بازار ارز، خودرو، مسکن، طلا، سکه و ... تغییر خواهند کرد، به احتمال زیاد چنین اتفاقی خیلی زود خواهد افتاد، حتی اگر دولتها عملکرد مناسبی نیز در این بازارها داشته باشند و تمامی دادهها نادرستی انتظارات را تایید کند. به گفته کارشناسان و اقتصادانان ترکیهای، اقتصاد این کشور نمونه بارزی از وجود انتظارات منفی بوده و یکی از مهمترین چالشها و مسائلی که دولتها در این کشور همواره با آن روبرو بودهاند، کنترل انتظارات تورمی بوده است. به دلیل وجود شباهتهایی بین اقتصاد ترکیه و ایران و همچنین وجود انتظارات منفی در اقتصاد هر دوکشور، هفتهنامه تازههای اقتصاد گفتگویی با یعقوب اصلان، فعال رسانهای و مجری-کارشناس ترکیهای که چندین سال در تهران به عنوان نماینده شبکه اولوسال کانال و روزنامه آیدینلیک حضور داشته و از نزدیک تحولات اقتصادی ایران و ترکیه را دنبال کرده است، انجام داده است که در زیر میآید.
در گفتگویی که هفتهنامه تازههای اقتصاد، با یعقوب اصلان انجام داده، تاثیر اخبار خلاف واقع بر ایجاد انتظارات تورمی، خدشهدار کردن اعتماد عمومی نسبت به نهادهای رسمی و اختلال در چرخه تولید و دیگر مسائل اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است که شرح آن از نظر میگذرد:
شما به عنوان یک فعال رسانهای که تجربه کار برونمرزی نیز دارید و از نزدیک خط خبری رسانههای ترکیه را دنبال میکنید و در جریان اخباری هستید که رسانههای ترکیه به ویژه در حوزه اقتصاد منتشر میکنند، نقش اخبار رسانهها در شکلگیری انتظارات در جامعه را چگونه میبینید؟ آیا اخبار خلاف واقع و کذب، میتواند زمینهساز انتظارات تورمی در آینده باشند؟
اخبار تحریف شده، فضای مسمومی را در اقتصاد هر کشوری ایجاد میکنند. انتشار این اخبار در رسانههای ترکیه طبیعتا نمیتواند بر روی ارقام اعلامی سازمان آمار ترکیه (TÜİK) تاثیر بگذارد، اما اعتماد عمومی را نسبت به این سازمان دولتی خدشهدار میکند. به عبارتی دیگر، اگرچه هجمه رسانهای ممکن است نتواند تغییری در آمار اعلامی ایجاد کند، اما به اعتبار سازمانهای مربوطه لطمه وارد خواهد کرد. در ترکیه به خصوص در دورههای اخیر، برخی سعی میکنند با بیاعتبار کردن سازمان آمار کشور، ارقام دیگری را از سوی سازمانهای به اصطلاح جایگزین اعلام کنند.
این وضعیت به تدریج بر افکار عمومی تاثیر میگذارد و انتظارات تورمی را در عرصه اقتصادی کشور شکل میدهد، از سویی مردم نسبت به آینده بدبین میشوند و به جای آنکه در زمینه تولید کالاهای مورد نیاز کشور سرمایهگذاری کنند، به خرید املاک و مستغلات، خودرو، طلا و کالاهای دیگر روی میآورند و این برای اقتصاد یک کشور ویرانگر است. هنگامی که چرخه تولید مختل شود، تورم آغاز میشود. در آن صورت چون شما مجبور هستید کالاهای مورد نیاز را وارد کنید، این امر منوط به برداشت از ذخایر ارزی خواهد بود. از سوی دیگر، اگر صادرکننده باشید دیگر از محل مورد نظر ارزآوری نخواهید داشت.
در واقع طبق گفته شما، اخبار کذب و به دور از واقعیت، علاوه بر چرخه تولید، امنیت روانی و اقتصادی جامعه را هم تهدید میکند. این برداشت درستی است؟
بله، درست است. سرمایه، از جایی که هراس داشته باشد میگریزد. در چنین فضایی که رسانهها به طور مداوم از آیندهای مبهم سخن میگویند، امکان رشد اقتصادی کمتر میشود. البته دولت با ایجاد شفافیت مالی وظیفه دارد که از طریق رسانه مردم را در جریان آخرین تحولات اقتصادی قرار دهد. اصل مهم آن است که مراکز آماری بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند.
در سالهای اخیر پس از انتشار اخباری مبنی بر وجود تنش در روابط آنکارا و واشنگتن، ارزش لیر ترکیه سیر نزولی به خود گرفت. به نظر شما رسانه چه نقشی در این موضوع داشت و به طوری کلی سیاستهای اقتصادی ترکیه به چه میزانی از رسانه تاثیر میپذیرند؟
هنگامی که کشوری مورد هدف قرار میگیرد، اقدامات چندجانبهای از جهات مختلف علیه آن انجام میشود. عملیات رسانهای هم یکی از این اقدامات است. برای اینکه اعتماد به اقتصاد ترکیه از بین برود، اخباری تولید میشود که مقامات دولتی، سرمایهگذاران و تجار ترک را دچار نگرانی کند.
متاسفانه در این میان برخی ستوننویسان روزنامههای مهم ترکیه هم به شدت بر سازگاری با اقتصاد آمریکا و غرب به عنوان تنها راه برونرفت از بحران تاکید میکنند. این روزنامهنگاران که وابسته به جریانهای مختلفی هستند، به طور پیوسته در رسانههای خود سکان اقتصاد کشور را به سمت مدل اقتصادی نئولیبرال هدایت و در اخبار و برنامههای تلویزیونی خود، تبعیت از برنامههای غربی را به عنوان تنها راه نجات ترکیه معرفی میکنند. در نتیجه این تبلیغات است که اقتصاد ترکیه به سمت مدلهای غربی سوق داده شده است.
در واقع منظور شما این است که اگرچه رسانهها را نمیتوان عامل اصلی بحران اقتصادی در ترکیه دانست، اما در برجستهسازی مدل اقتصادی نئولیبرال موثر بودهاند. اینطور نیست؟
بله، رسانه عامل اصلی نیست، اما یکی از عوامل است. رسانهها با تولید اخبار و محتوای اقتصادی در تعیین مسیر اقتصاد ترکیه تاثیر میگذارند. برای مثال شما کشوری را در نظر بگیرید که رسانههای آن این موضوع را القا میکنند که بدون وابستگی اقتصادی به غرب نمیتوان به ثبات اقتصادی رسید. در اینجا اتفاقی که رخ میدهد آن است که نگاهها به مدل اقتصادی نئولیبرال معطوف میشود.
به نظر شما رویکرد این رسانهها در کاهش ارزش لیر ترکیه نیز موثر بوده است؟
به شخصه فکر میکنم تا حدودی بر نوسانات ارزی تاثیر گذاشته است. اخبار تحریف شده و به دور از واقعیت مانند سم مهلک عمل میکنند و به تدریج اقتصاد یک کشور را از پای در میآورند. اخبار جعلی، روند طبیعی بورس را تحت الشعاع قرار میدهند و بورس نیز بر بازارها تاثیر میگذارد. از سوی دیگر، باعث میشود که عدهای از مردم، از جمله بازاریان و سرمایهگذاران خُرد به سمت خرید ارز متمایل شوند و طبیعتا با افزایش غیرمعمول تقاضا، نرخ ارز نیز افزایش پیدا میکند. این تحولات که به صورت زنجیروار رخ میدهد، بر روی انتظارات تورمی جامعه تاثیر منفی میگذارد. البته در ترکیه برای ممانعت از انتشار اخبار کذب، اقداماتی انجام و قوانینی وضع شدهاند، اما در هر صورت این قوانین نتیجه مورد انتظار را در پی نداشتهاند. به طوری که امروزه در ترکیه رسانه به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در نوسانات ارزی مطرح است.
به نظر شما آیا میتوان ردپای قدرتهای خارجی را در نابسامانی اقتصادی ترکیه مشاهده کرد؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید توجه کرد که رسانههای ترکیه از چه طریقی تامین مالی میشوند. واقعیت این است که آمریکا به طور مستقیم یا غیرمستقیم در رسانههای ترکیه سرمایهگذاری دارد. برخی از ستوننویسان روزنامهها که نقش مهمی را در شکلگیری افکاری عمومی دارند از سوی سفارتخانههای خارجی حمایت میشوند. بنابراین میتوان میگفت که دخالت آمریکا از طریق رسانه احساس میشود و تاثیرات آن در اقتصاد ترکیه ملموس است.
سوال آخر ما درباره تجربه کاری شما در ایران است. از حضور در ایران به عنوان خبرنگار یک شبکه ترکیهای چه تجربههایی را کسب کردهاید؟ میتوانید به این سوال از جنبه اقتصادی پاسخ دهید.
بله همانطور که به آن اشاره کردید از آنجایی که موضوع مورد بحث ما تاثیر رسانه بر روند اقتصادی است، به سوال شما از دیدگاه اقتصادی پاسخ خواهم داد. زمانی که من در ایران بودم اتفاقاتی در عرصه اقتصادی روی میداد که با واقعیتهای اقتصادی کشور شما همخوانی نداشت. بخشی از نوسانات ارزی چندسال گذشته حاکی از برخی عددسازیهای غیرواقعی و اخبار نادرستی بود که در رسانههای خارج از کشور منتشر میشد. ایران دارای معادن بسیار و ذخایر عظیم نفت و گاز جهان است. پشتوانه قوی اقتصادی دارد و به طور کلی اقتصاد ایران متکی بر بدهی خارجی نیست. بنابراین ارقامی که برای نرخ دلار در برخی کانالهای غیر رسمی منتشر میشود، واقعیت را منعکس نمیکند. در چند ماه اخیر، بانک مرکزی ایران سیاست خوبی را اتخاذ کرده است که علاوه بر ایجاد نوعی ثبات اقتصادی، مرجعیت خبری را در دست گرفته و نوسانات ارزی را به کمترین میزان رسانده است. ادامه سیاست ثبات اقتصادی، انتظارات تورمی را در جامعه ایرانی کاهش میدهد و مردم تغییرات را در زندگی خود احساس خواهند کرد.
نظر شما