سیاوش غیبیپور- کارشناس مسائل اقتصادی: ارزشگذاری ارز همواره به سه عامل تولید داخلی، نرخ تورم و شرایط خارج از کشور، یعنی مبادلات سیاسی و اقتصادی بستگی دارد. اصولا به طور سنتی میگوییم عرضه و تقاضا قیمت تعادلی ایجاد میکند، اما ارزشگذاری بسیاری از کالاها در نظام چهاربخشی که شامل خانوار، بنگاه اقتصادی، دولت و بخش خارجی است، شکل میگیرد و هر کدام از این عوامل میتواند اثرات کاهشی و افزایشی بر قیمتها داشته باشد.
اقتصاد ما نفتی و دولتی است و نوسان قیمت نفت از اهرمهای اساسی تعیین نرخ ارز است. در سالهایی که تقاضای جهانی برای نفت بالا بوده شرایط مطلوبی داشتیم، اما وقتی به ساختار داخلی و کارکرد صادرات غیرنفتی برمیگردیم توانمندی رقابت با کشورها را نداریم و مشکلات ایجاد میشود. جنگ و تحریم تاثیرات مستقیم بر ارز دارند و میتوانند ارزش پول ملی ما را کاهش و افزایش دهند. در شرایط فعلی کارکردهایی که میتواند نرخ ارز را تعیین کند، یکی ساختار بودجهای کشور است و میزان کسری بودجه میتواند بر تعادل پولی موثر باشد. سیاستهای بانک مرکزی نیز تاثیرگذار است و نرخ بهره یک متغیر بسیار مهم در تغییرات نرخ ارز است که گاهی میتواند اهرم مثبت و گاهی منفی باشد.
متغیر پنهانی در ارز داریم که بخش غیراقتصادی جامعه است، کسانی که ارز نیاز ندارند، اما وقتی التهاب ایجاد میشود بخشی از اموال و سپردههای خود را به ارز تبدیل میکنند. اگر بانک مرکزی بتواند این بخش غیراقتصادی بازار ارز را کمرنگ کند و مشوقهایی مانند نرخ بهره و اوراق، سپردهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت و سرمایهگذاری در مسکن و لیزینگها را ایجاد کند، متقاضیان واقعی مانند تولیدکنندگان و تجار در یک محدوده خاصی رفتارشان قابل پیشبینی است. از سوی دیگر، بانک مرکزی باید ثبات در تصمیمگیری داشته باشد. درست است یکسری از تصمیمات آنی و ضربتی است، اما قوانینی که قبلا وضع کردهاند، باید با ثبات باشد. در اینستاگرام و تلگرام هر روز قیمت دلار را اعلام میکنند، اما این قیمتگذاریها معمولاً واقعی نیست. مراجعی که قیمتگذاری میکنند باید اصالت داشته باشند، تا بتوان به آن استناد کرد.
نظر شما