بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار در بازار پول و ارز کشور، برخی اقدامات پایهای و اساسی را برای بهبود شرایط تجاری کشور در دو سال گذشته دنبال کرده است. از ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا با رویکرد فعالسازی فرماندهی ارزی کشور تا تعیین نرخ ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی و دارو و همچنین تقویت همکاریها با فعالان اقتصادی و تجاری کشور به منظور استخراج مهمترین نیازهای آنها. مجموعه اقدامات بانک مرکزی در دوره اخیر، میزان پیشبینی پذیری و قابلیت برنامهریزی برای بخش تجاری کشور را افزایش داده و به اعتقاد اغلب فعالان بخش خصوصی، تثبیت نرخ ارز و مهار نوسانات در این بازار، امکان برنامهریزی بهتری را برای آنها فراهم کرده است. در این زمینه با سعید عسگرزاده، عضو اتاق بازرگانی ایران گفتوگویی انجام شده که در زیر میآید:
در یک سال اخیر بانک مرکزی تلاش کرده نقش فعالتری را در حمایت از تولید و توسعه صنعتی کشور داشته باشد، برخی اقدامات هم در راستای آرامشبخشی به بازار، خصوصا بازار ارز انجام شده است. به عنوان یک فعال اقتصادی، در خصوص عملکرد یک سال گذشته بانک مرکزی چه نظری دارید؟
بانک مرکزی حداقل در سال ۱۴۰۲ عملکرد قابل قبول و خوبی داشته است. شاید یکی از مهمترین نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد، این است که درک خوبی از مناسبات کسب و کار و تولید داشت و به صورت مطلق در ارتباط با موضوعات تصمیم نگرفت. بیشترین درخواست فعالان اقتصادی این است که همین مدل عقلانیت کماکان بر بانک مرکزی حاکم باشد و کمک به رشد تولید از اولویت خارج نشود و سال ۱۴۰۳ نیز سال خوبی برای بخش تولید و تجارت باشد.
اقداماتی نظیر سیاست تثبیت را در کمک به توسعه صنعتی و گسترش تجارت کشور چقدر مثبت ارزیابی میکنید و اینکه ادامه این روند چقدر میتواند به بخش تولید کمک کند؟
آنچه که اسمش را تثبیت میگذاریم به معنای ثابت شدن قیمت ارز در یک عدد خاص نیست، مراد از تثبیت در وهله اول افزایش پیشبینی پذیری بازار ارز است، یعنی اینکه ما مدلهای مختلف نرخ ارز را نداشته باشیم. حالا اینکه این نرخ کجا میایستد، اتفاقا بانک مرکزی میخواهد مدیریت کند که جای درست خود قرار بگیرد و تأثیر زیادی در کالاهای مورد مصرف برای مردم نداشته باشد. حال اگر بخواهد این اتفاق بیفتد، یک رویکردی میخواهد. من فکر میکنم جای یک بخشهایی در کشور ما خالی است، شرکتهایی که خدمات مدیریت صادرات یا خدمات مدیریت واردات ارائه میدهند، جایشان خالی است. شاید اگر اینها بودند میتوانستند خیلی به بانک مرکزی کمک کنند و میتوانستند تقاضای ارز را برای واردات متمرکز کنند و یا با مصرفکننده نهایی بازارسازی میکردند، کاری که به نظرم در سازمان توسعه تجارت باید دنبال شود و امروز مغفول مانده است.
در راستای کاهش نوسانات نرخ ارز یکسری اقدامات صورت گرفت و در دستور کار بانک مرکزی است. اینگونه برنامهها تا چه حد توانسته به قابلیت پیشبینیپذیر شدن بازارها کمک کند ؟
حتما مؤثر بوده، ولی هنوز با ایدهال هنوز فاصله دارد. در کشور تورم بالایی داریم و در این شرایط بانک مرکزی بازیگر اصلی نیست، یعنی شما نباید انتظار داشته باشید بانک مرکزی کل مسئله را با یک چوب جادو حل کند. این کار، یک کار منسجم است و حاصل تلاش وزارتخانههای مهمی مثل وزارت امور اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی و دستگاههای مرتبط با تولید و تجارت و مباحث مالی و اقتصادی در کنار بانک مرکزی به عنوان متولی بخش پولی و بانکی است. این چند اقدام با هم میتواند یک مقدار آن آرامش را در کسب و کار برای بازرگان، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی ایجاد کند که طبیعتا ایجاد پیشبینیپذیری هم بعد از آن ایجاد خواهد شد.
یکی از اقداماتی که در راستای کاهش هزینههای تجار و تجمیع نیازهای ارزی کشور صورت گرفت، ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا بود، به نظر شما ایجاد فرماندهی ارزی در این مرکز و حذف تدریجی بازار غیررسمی تا چه اندازه می تواند برای فعالان اقتصادی نوعی اقدام حمایتی باشد؟
به نظر من اقدام خوبی است. وقتی مشکلی برای ما پیش میآید، در راستای برداشته شدن عواملی که آن مشکل را ایجاد کرده تلاش نمیکنیم. همیشه میخواهیم مشکل را حل کنیم، برای حل مسئله فرمول ارائه کنیم، حتما اینها حرکات خوبی هستند، ولی اینکه از اساس ببینیم چرا این اتفاق افتاده و دنبال آن مسئله اصلی برویم و حلش کنیم، قطعا بدانید راه نجات کشور در تقویت تولید و تجارت است. برخی مواقع پیشنهاداتی برای بهبود امور در بخشی از اقتصاد ارائه میشود، اما چون اقتصاد به شکل یک اکوسیستم است، تاثیر تصمیمات در سایر بخشها نیز نمودار میشود.
بانک مرکزی به دنبال این است که اثر بازار غیررسمی ارز را در اقتصاد ایران کاهش دهد. حال اگر زمینه کمرنگ شدن بازار غیررسمی ایجاد نشود و اثر آن بر تولید افزایش یابد، هزینههای آن چه خواهد بود؟
اگر بازاری ایجاد شود و اتفاقا از طرف جمعی از مردم هم از آن استقبال شود و در قالب بازار غیررسمی، کانالهای تلگرامی ارز و ...، خرید و فروش صورت بگیرد، باید برای حذف آن، مردم را با ساختارهای بازار رسمی ارز آشنا کنیم. اگر تفاوت نرخها در بازار رسمی و غیررسمی معنادار شود، میتواند آسیب بزند. بنابراین باید به سمت حذف بازارهای غیررسمی در این شرایط پیش برویم که قطعا مورد مخالفت بخشی از واردکنندگان خواهد بود و هر کسی که از این بازار نفعی داشته باشد و یا موافق شفافیت نباشد، با آن مخالفت خواهد کرد. بنابراین باید اقدامات به شکلی باشد که ضربهپذیری اقتصاد از بازار غیررسمی ارز به حداقل ممکن برسد. به نظر میرسد آقای فرزین و همکارانشان، استعداد، دانش و توانایی درک فوت کوزهگری را دارند، فقط کافی است ما به عنوان فعال اقتصادی، به عنوان کسی که به صورت عملیاتی درگیر مسائل صادرات و تجارت هستیم، پالس را بدهیم که حواسشان را به این نکات جلب کنیم.
توصیه یا پیشنهادی دارید که چگونه نقش بانک مرکزی در حمایت از تولید می تواند افزایش پیدا کند؟
در موضوعات مختلف امکان دارد یکسری افراد داشته باشیم که بیش از اندازه، مسائلشان را پُررنگ و شلوغ میکنند. بانک مرکزی باید این ذکاوت را داشته باشد که به کدام حرفها و بحثها اهمیت بیشتری بدهد. اگر بانک مرکزی میخواهد موفق شود، به نظرم باید بیشتر به آن بخشهایی توجه کند که بدون سروصدا، شلوغ کردن و اتهام زدن میتوانند به بانک مرکزی کمک کنند.
نظر شما