عوامل مختلفی در ایجاد تورم نقش دارند که با توجه به ساختار یک اقتصاد، هر یک میتوانند سهم متفاوتی داشته باشند. اما بررسی روند تحولات تاریخی در اقتصاد ایران نشان میدهد تغییرات نقدینگی در میانمدت و بلندمدت، عامل غالب در تغییرات تورم بوده است و حتی عوامل دیگری هم که در تورم اثرگذار بودهاند، از مسیر نقدینگی بر تورم اثر گذاشتهاند. سیاستگذار پولی در سال گذشته به منظور کنترل تورم و پیشبینیپذیر کردن اقتصاد، مجموعه سیاستهایی را اجرایی کرد که محور آنها اجرای سیاست تثبیت در بازار ارز و همچنین اصلاح ترازنامه بانکها در چارچوب سیاست کنترل مقداری ترازنامه بود که توانست سهم بزرگی در پیشبرد سیاستهای پولی ایفا کند. بانک مرکزی در نهایت موفق شد نقدینگی را از ۳۱.۱ درصد در پایان سال ۱۴۰۱ با یک روند کاهشی مستمر به ۲۴.۳ درصد در پایان ۱۴۰۲ کاهش دهد. در همین زمینه با دکتر محمد صادق مفتح، قائم مقام سابق وزیر صمت به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
نرخ رشد نقدینگی برای اولین بار از سال ۹۷ به زیر ۲۵ درصد کاهش یافته است، تحلیل شما از روند کاهش رشد نقدینگی چیست؟
قطعا حرکت درستی است و باید آثار را به صورت میانمدت نگاه کرد. اگر این نرخ برای مدت نسبتا طولانی ادامه داشته باشد آن زمان آثارش در اقتصاد کلان قابل رویت است. در این فاصله کم نمیتوان توقع داشت که آثار را به صورت عینی و ملموس نشان دهد. اگر این اتفاق استمرار داشته باشد حتما تاثیر خواهد داشت. مسلماً یکی از ریشههای مشکلات اقتصاد کلان ما افزایش رشد نقدینگی است که اگر مهار شود به طور زنجیروار بخش زیادی از بحرانهای اقتصادی کم میشود.
بانک مرکزی پیشبینی میکند نرخ تورم در پی کاهش نرخ رشد نقدینگی در مسیر نزولی قرار میگیرد، با توجه به شرایط اقتصادی کشور تحلیل شما چیست؟
به طور طبیعی وقتی نرخ رشد نقدینگی کاهش پیدا کند، اولین نتیجه آن کاهش نرخ تورم است. این روشن است و حتما ریشه بسیاری از مشکلات بزرگ اقتصادی از بین میرود. اگر رشد نقدینگی به صورت میانمدت کاهشی شود و ادامه یابد حتما شاهد کاهش نرخ تورم خواهیم بود.
هدفگذاری امسال بانک مرکزی این است که نرخ رشد نقدینگی را به محدوده ۲۳ درصد برساند، نظر شما چیست و چه راهکارها و پیشنهادی برای حفظ شرایط کنترل نقدینگی دارید؟
نیازمند روش و ابزار خاص خودش است. اگر از طریق کنترل هزینهها به خصوص هزینههای دولتی این کار انجام شود، قطعا منجر به کاهش رشد نقدینگی خواهد شد. البته باید تبعات اقتصادی و اجتماعی این کار را هم درنظر گرفت و شیب این کاهش نباید شیب تندی باشد. بلکه باید مانا باشد و منجر به ایجاد مشکلات اجتماعی نشود. واژه ریاضت را به کار نمیبرم که نشاندهنده سختی کار باشد اما اقتصاد باید این دوره را طی کند. مانند بیماری است که بدون درد قابل علاج نیست و باید دامنه درد را کاهش داد و کنترل کرد. کاهش رشد نقدینگی تنها راهی است که میتواند اقتصاد کلان ما را به شرایط باثبات و آرام هدایت کند.
تاثیر روند تحولات سیاسی را بر ارز چطور میبینید و دولت و بانک مرکزی چه تدابیری را برای خنثیسازی اثر تحولات سیاسی باید داشته باشند؟
هر چه جامعه ثبات تصمیمگیریهای اقتصادی را ببیند اثر روانی این مسائل حاشیهای که ذکر کردید کمتر خواهد شد. زمانی بازار به خصوص بازار ارز و طلا دچار هیجان میشود که مردم احساس ثبات اقتصادی در سیاستهای کلان نداشته باشند. به نظرم ریشه کار این است که تصمیمگیری صحیح با تغییرات کم، حداقل در میانمدت انجام شود. آنچه آفت اعتماد عمومی است، تغییرات زیاد و حرکت زیگزاگی دولتهاست که طبیعتاً مردم نسبت به اقتصاد بیاعتماد میشوند و همین باعث میشود موج رشد قیمتهای سکه و دلار بیشتر شود. استمرار روشها در اقتصاد کلان موثر خواهد بود.
تا چه میزان مسائل اقتصاد ایران از جمله تورم و رشد یکباره قیمت ها را از ناحیه انتظارات تورمی میبینید؟ هیجانات منفی چه اثری دارد؟
ریشه برخی از مسائل قبل از اینکه اقتصادی باشد بحث روانی در اقتصاد کلان است. اینکه مردم احساس کنند اقتصاد کلان دچار تصمیمات مقطعی و زودگذر و با تغییرات زیاد شده به بیاعتمادی دامن میزند و مردم سعی میکنند پولشان را تبدیل به کالاهایی کنند که قابلیت تبدیل سریع داشته باشند، مانند دلار و طلا و سکه. حتی کالاهای دیربازدهتر مانند مسکن و خودرو هم تحت تاثیر قرار میگیرند، اما بیشترین تاثیر روی سکه و ارز خواهد داشت. بنابراین در اقتصاد کلان ثبات تصمیمات اقتصادی و پرهیز از تغییرات سریع و پشت سر هم بسیار مهم است.
برای رسانهها چه نقشی در دامن زدن و کمک به کنترل انتظارات قائل هستید؟ آیا پمپاژ اخبار منفی در بروز نوسانات در بازارها تاثیرگذار میدانید؟
بسیار زیاد. متاسفانه جامعه ما شاهد تغییراتی در سنوات گذشته بوده و این زمینه را برای نگران کردن مردم و تشویق آنها به بروز یکسری حرکتهای هیجانی بیشتر کرده است. مردم سابقهای را دیدهاند که ریالشان را تبدیل نکردهاند و زیان دیدهاند. نگران کردن مردم و آثار روانی اگر نگوییم بیشترین تاثیر را دارد، تاثیر زیادی در اقدامات هیجانی در بازار طلا و ارز خواهد داشت.
چه بخشی از رشد نرخها در سال گذشته را ناشی از انتظارات جامعه و چه بخشی از آن را منطقی میدانید؟ در این راستا توصیهای به بانک مرکزی برای ثبات بخشی بازار ارز برای سال جاری دارید؟
کالا به کالا متفاوت است. ضریب رشد قیمتها در بازارهای مختلف و پنج بازار عمده خودرو، مسکن، سکه، ارز و طلا یکسان نبوده و حتی در مناطق مختلف باز هم یکسان نخواهد بود. توصیهام در حوزه مسکن است که اثر مستقیمتری روی معیشت مردم دارد. ساخت و ساز توسعه یابد و رکود حوزه مسکن رفع شود، وقتی بازار مسکن به حرکت بیفتد اثر خوبی در اقتصاد کلان کشور خواهد داشت و تورم را جذب میکند و کاهش میدهد به نظرم باید ساخت و ساز را تسهیل کرد و رونق را به بخش مسکن برگرداند که مشکل زیادی را حل میکند.
چه توصیهای به خریداران هیجانی بازار ارز دارید؟
شاید در میان مدت افراد از چنین اقداماتی منتفع شود، ولی نوسانگیری در بازار ارز کار هر کسی نیست و بخش اعظمی از افرادی که ورود هیجانی به این بازار میکنند، متضرر خواهند شد. کما اینکه تاکنون اینطور بوده و افراد زیادی که ناشیانه وارد این بازار شدند حتی در میانمدت به طور جدی آسیب دیدند و کم نبودند کسانی که کل زندگی و نقدینگیشان را از دست دادند. بازاری است که ظاهر سادهای دارد اما از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است و ورود به این بازار کار هر کسی نیست.ض
نظر شما