احمد صالحی- پژوهشگر اقتصادی: زمانی که تصمیمگیری را به یک کمیسیون یا شورا بسپاریم، عملاً انجام شدن آن کار را در حالتی که کسی مسئول نباشد تضمین میکنیم. اما اگر یک نهاد مسئول باشد و کار انجام نشود، آن وقت این نهاد باید پاسخگو باشد. مثال آن روسیه است که با توجه به شرایط تحریم صحبت درباره آن زیاد شده است. بانک مرکزی روسیه به قدری قدرت و اختیار تصمیمگیری داشته که از سال ۲۰۱۳ که خانم نابیولینا رئیس کل شده تا امروز، از ۹۰۰ بانکی که در روسیه وجود داشت ۶۰۰ بانک را لغو امتیاز کرده است، که نشان میدهد بانکها از سیاستگذار پولی تا چه حد فرمانبری میکنند.
تحریمهای ایران قابل مقایسه با روسیه نیست و سختتر است، اما تحریمهای ایران تدریجی و تحریمهای روسیه به یکباره وضع شد. اگر قرار بود بانک مرکزی روسیه سیاستی بگذارد و بقیه با انواع روشها آن را دور بزنند و حرفش را نخوانند، نمیتوانستند تورم روسیه را کنترل کنند. نرخ دلار سه سال پیش ۶۵ روبل بوده و امروز ۹۳ روبل است و طی سه سال و با وجود سنگینترین تحریمها، روبل تنها ۴۵ درصد افت کرد، در نتیجه استقلال بانک مرکزی مهم است. از سوی دیگر اهمیت دارد که قدرت تصمیمگیری را به چه کسی میدهیم، طوری نشود که بانک مرکزی تبدیل به حیاط خلوت مافیای بخش خصوصی شود، بنابراین به نظارت و مراقبت نیز نیاز داریم. بانک مرکزی حافظ ارزش پول ملی کشور است. اعتقاد ندارم ریشه تورم در نظام پولی است، بلکه در نظام مالی است، اما بانک مرکزی باید وحدت رویه و سیاست قابل پیشبینی و همچنین اختیار داشته باشد تا بتواند اعمال سیاست پولی انجام دهد.
سیاست کنترل ترازنامه بانک مرکزی یکی از موفقترین سیاستهای پولی تمام سالهای اخیر بوده است، چرا که اثر همه ناترازیها در نهایت در نقدینگی نشان داده میشود، اینکه دولت مستقیماً از بانک مرکزی یا از شبکه بانکی استقراض کند و یا صندوقهای بازنشستگی استقراض میکنند، در هر مدلی که دخل و خرج نخواند و پول چاپ شود، خود را در رشد نقدینگی تخلیه میکند. بنابراین رشد نقدینگی نماسنج خوبی است و اینکه از ۴۱ درصد به ۲۴ درصد رسیده، نشاندهنده این است که بانک مرکزی موفق عمل کرده است.
راهاندازی مرکز مبادله طلا و ارز، اقدام مهم دیگر است. بانک مرکزی با راهاندازی مرکز مبادله برای طلا هم گامی برداشته و اینطور نیست که طلا در حجم بالا جابجا شود، بدون اینکه ثبت و ضبط شود. این اقدامات برای کنترل خروج سرمایه لازم است. از این جهت، مرکز مبادله طلا نقطه شروعی است و آرام آرام به نقطهای میرسد که حتی طلای آب شده را نیز جمع خواهد کرد. در حال حاضر، نظارت بر بازار طلای کشور ضعیف است و خیزی که بانک مرکزی در این حوزه برداشته، اقدامی مطلوب محسوب میشود. به این شکل، حلقه انضباط مالیمان را تنگتر میکنیم، وزارت اقتصاد در حوزه مالیات یکسری کارها انجام میدهد و بانک مرکزی هم در حوزه کنترل پول، طلا و ارز حکمرانی ریال را تقویت میکند. بنابراین هر چقدر بانک مرکزی اختیار در این حوزهها داشته باشد، روی جعبه سیاهها و نقاط تاریک اقتصادمان، نور میاندازیم. در حوزه ملک هم وزارت راه و شهرسازی باید این کار را انجام دهد، هر چه داراییهای سرمایهای داریم، باید مشاهدهپذیر شوند.
دولت سیزدهم استقراض زیادی از بانک مرکزی نکرده که بسیار مهم و در راستای به رسمیت شناختن استقلال بانک مرکزی است. این به این معنی نیست که بانک مرکزی وظیفهای در راستای توسعه ندارد، ولی دولت نباید برای هزینههای جاری خود از بانک مرکزی استقراض کند. اگر پروژهای زیرساختی بود، استقراض کند و به انجام برساند، اما دولتها حتی برای هزینههای جاری هم استقراض میکنند.
نظر شما