یکسال از زمان اجرای سیاستهای جدید بانک مرکزی میگذرد و در این مقطع زمانی، تحولات مهمی در سیاستگذاری پولی و ارزی کشور اتفاق افتاده است. بانک مرکزی در این دوره یکساله، مقتدرتر شده و تصمیمات موثرتری را نیز اتخاذ میکند. سیاست تثبیت اقتصادی به عنوان یکی از کلیدیترین برنامههای تحولی بانک مرکزی در مقطع زمانی اخیر عملیاتی شده و بانک مرکزی از طریق فعالسازی ابزارهای کنترلی در بازار ارز و همچنین ترازنامه بانکها، توانسته است شرایط برقراری آرامش را در بازارها فراهم کند. علاوه بر این، یکی از سیاستهای مهم بانک مرکزی در یکسال اخیر، موضوع کنترل سرعت رشد نقدینگی و هدفگذاری ۲۵ درصدی بوده که طبق آخرین آمارهای موجود، تحقق این امر قطعی خواهد بود. بانک مرکزی همچنین با راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا، توانسته است انسجام مناسبی را در دریافت و پرداختهای ارزی کشور ایجاد و به مرور حرکت در مسیر ایجاد فرماندهی واحد ارزی کشور را در این مرکز دنبال کند. در خصوص اثرات بسته سیاستی تثبیت اقتصادی بانک مرکزی و همچنین سایر سیاستهای کلان رگولاتور بازار پول و ارز کشور، با حجهالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفتگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید:
در یکسال گذشته، اعمال مدیریت نقدینگی و کنترل رشد ترازنامه بانکها را از سوی بانک مرکزی داشتیم به نحوی که سرعت رشد نقدینگی از ۴۲ درصد ابتدای دولت، اکنون به ۲۶ درصد رسیده است. این اقدام چه اهمیت و تاثیری خواهد داشت؟
متاسفانه طی یک دهه گذشته (دهه ۹۰) شاهد به همریختگی مبانی اقتصاد در کشورمان هستیم. افزایش قیمت ارز، رشد تورم که از ۱۳۹۷ شتاب بیشتری پیدا کرد و به بیش از ۴۰ درصد رسید (قبل از آن حدود ۲۰ درصد و بالاتر بود). همچنین کاهش سرمایهگذاری را داشتیم، به نحوی که ۳۵ درصد استهلاک سرمایه را در دهه ۹۰ نتوانستیم جبران کنیم. تعبیر من این است که دولت آقای رئیسی، زیر آواری از مشکلات اقتصادی در هنگام شروع به کار خود قرار گرفته است که خود این آواربرداری نیازمند زمان است. مردم از روز اول روی کار آمدن دولت سیزدهم انتظار معجزه دارند و البته رسانهها هم گاهی دامن میزنند. من خاطرم هست هنوز هیات دولت آقای رئیسی تشکیل نشده بود، بعضی از رسانهها انتظارات مردم را بازتاب میدادند و میگفتند این کار و یا آن کار هنوز انجام نشده است، به تعبیری این یک نوع اطلاعرسانی غلط به مردم و بالا بردن سطح انتظارات است که اتفاقاً این انتظارات، خود عامل تورم است. ما در عوامل تورم، عامل رشد نقدینگی و ناترازی بانکها را داریم که منجر به رشد نقدینگی میشود، از سویی عامل کسری بودجه را نیز داریم که این کسری نهایتا خود را در فشار به منابع بانک مرکزی و بانکها نشان میدهد و به رشد نقدینگی منتهی میشود. اکنون دولت و بانک مرکزی توانستهاند تا حدود زیادی جلوی کسری بودجه را بگیرند، نمیخواهم بگویم اقدامات کافی بوده و تمام شده است، چون هنوز کسری بودجه داریم، ولی کسری بودجه نسبت به گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است و استقراض از بانک مرکزی قابل مقایسه با دوره پیشین و ۱۰ ساله نیست و بسیار کم شده است. از اولین ماهی که رئیسجمهور مسئولیت دولت سیزدهم را به عهده گرفت، استقراض از بانک مرکزی برای پرداخت حقوق کارکنان دولت متوقف شد و از شهریور ۱۴۰۰ دیگر استقراضی صورت نگرفت و این گام بسیار خوبی بود که برداشته شد. از آن به بعد هم دولت تلاش کرده است خود را در چاله کسری بودجه قرار ندهد. علاوه بر این، ریاست بانک مرکزی با تدبیری که داشته، سعی کرده ناترازی بانکها را مهار و کنترل کند و بانکهای ناتراز نیز منضبط شوند که در این زمینه تا حدود زیادی موفق بوده و البته برخی موسسات که دیگر امکان انضباط بخشی را نداشتند، ادغام شده که هنوز هم مواردی از ناترازیها باقی مانده که در صدد ادغام یا انحلال آنها هستند. بنابراین، این قدمها بسیار مثبت و موثر هستند.
خصوصا در مدیریت نرخ ارز، هر چه از آغاز سال میگذرد، اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز موجب برقراری آرامش در بازار شده است. کانالهای تلگرامی، صهیونیستها، آمریکاییها و تمام دشمنان نظام و ملت جمهوری اسلامی که بر کانالهای نرخگذاری ارز سوار هستند، تلاش میکنند که قیمتها را بالا بکشند، ولی نرخ ارز در بازار حدود ۵۰ هزار تومان باقی مانده و نرخ بازار مبادلهای هم حدود ۴۱ هزار تومان است، بنابراین تثبیت نرخ ارز آثار خوبی دارد. معمولا اذهان عمومی جامعه ما نسبت به چند چیز شرطی است. ۱- نرخ ارز و ۲- قیمت بنزین که اگر قیمت ارز بالا برود، قیمت همه چیز افزایش پیدا میکند. من فراموش نمیکنم که قبل از این ماجرا، امام جماعت یکی از مساجد تهران به من گفت که بازاریان سراغ ما آمدهاند که آقا چه خبر است، چه بساطی است، چرا قیمتها بیثبات است، گفتم شما مقصرید، گفتند ما مقصریم؟ گفتم بله، مگر نه این است که صبح به صبح به کانالهای تلگرامی نگاه میکنید ببینید قیمت ارز چقدر است تا قیمت کالاهای خودتان را با قیمت ارز تطبیق دهید؟ چه این کالاها خارجی و چه داخلی باشد، پس شما دارید با قیمت ارز، نرخ کالا را تطبیق میدهید. بنابراین قیمت ارز هم نوسان دارد و این شرایط موجب میشود، همه چیز تغییر قیمت پیدا کرده و بیثبات شود و او خوب فهمیده بود.
حال تقریباً حدود ۹ ماه است شاهد ثبات نسبی قیمت ارز هستیم. شرایط آرامش در بازار ارز بر سایر بازارها مانند کالاها، برنج، خودرو و قیمتهای دیگر هم اثر گذاشته است. البته گاهی میبینیم قیمت برخی کالاها افزایش پیدا میکند که این هم علل و عواملی دارد که احیانا به ارز مربوط نمیشود، بلکه عوامل دیگری تاثیرگذار است، اما آنچه که بسیار مهم بوده، انتظارات تورمی است.
وقتی مردم انتظار تورم دارند، یعنی تورم وجود دارد. یعنی به استقبال افزایش قیمتها میروند و به همدیگر توصیه میکنند خریدهایتان را زودتر انجام دهید، بنابراین اینها یعنی انتظارات تورمی. انتظارات تورمی، تورم میآورد. من معتقدم اگر اعتماد عمومی به اقدامات دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی برانگیخته شود و مردم اعتماد کنند، در این صورت انتظارات تورمی فروکش میکند. سال ۱۳۸۹ و زمان آقای احمدی نژاد، قیمت حاملهای انرژی افزایش ۳۰۰، ۷۰۰، هزار و دو هزار درصدی پیدا کرد، ولی قیمتهای بازار کالاها تقریباً تا یک سال تغییری نکرد. چرا؟ چون انتظارات تورمی خفته بود. وقتی دولت مقداری مبلغ به عنوان یارانه در کارتهای مردم شارژ کرد و گفت تا دو ماه دیگر نمیتوانید بردارید، مردم مطالبه میکردند که شما این یارانه را باز کنید تا ما استفاده کنیم و دولت میگفت باید قیمتها را اصلاح کنیم. مردم می گفتند قیمت را اصلاح کنید و پول را به ما بدهید. پس انتظارات تورمی به کلی از بین رفت. البته آن زمان خطایی رخ داد و آن استقراض از بانک مرکزی بود، چون دولت کسری بودجه داشت، بنابراین ۲۸ هزار میلیارد تومان یارانه از مابه التفاوت حاملهای انرژی به دست میآورد و۳۴ هزار میلیارد تومان نیز باید به مردم یارانه میپرداخت که مابه التفاوت آن را از بانک مرکزی استقراض کرد. من خاطرم هست ۵ هزار میلیارد تومان یک بار، دو هزار میلیارد تومان یک بار، دو هزار میلیارد تومان بار دیگر، یعنی مجموعا ۹ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرد. این ۹ هزار میلیارد تومان ضرب در ضریب فزایندگی پول پُرقدرت معلوم است که نقدینگی عجیب و غریبی را ایجاد میکند و تورم به وجود آورد. این چیزی است که به نظر من هم صاحبنظران باید به آن توجه کنند و هم عامه مردم و تا اینجا میبینم دولت برای مهار تورم، اقدامات خوبی انجام داده است. از جمله کاهش رشد نقدینگی که آن را از ۴۲ درصد، تاکنون به ۲۶ درصد کاهش داده است و البته این روند باید استمرار پیدا کند. حقیقت این است که رشد نقدینگی باید متناسب با رشد تولید و رشد کالاها و خدمات باشد، هر چه اضافه بر آن باشد، تورمزا است.
به هر حال، واقعا از دولت و بانک مرکزی بابت این مدیریت تشکر میکنم. البته عامه مردم هنوز توجیه نیستند و این نیاز به زبان و بیانی دارد که قابل فهم عامه مردم باشد. توصیه میکنم مسیری که دولت شروع کرده و آثار آن نیز کم و بیش بروز کرده، را سریعتر ادامه دهد تا آثار کنترل و مهار تورم به مردم نشان داده شود. اگر این اتفاق بیفتد، فرمان آقا و نامگذاری سال نیز تحقق پیدا میکند.
از آن طرف ما رشد تولید داریم، رشد تولید در بهار امسال ۶.۲ درصد و رشد سالانه ۱۴۰۱ نیز ۴.۲ درصد بوده است. سال قبل تر از آن نیز بیش از دو درصد بوده و قبل از آن نیز تقریبا تا ۱۰ سال، رشد تولید صفر بود. بنابراین این نتیجه اقدامات دولت است که البته فعال سازی دیپلماسی اقتصادی در این زمینه تاثیرگذار بوده است. ارتباط جمهوری اسلامی ایران با چین و پیوستن به پیمان شانگهای، بریکس، سفر رئیس جمهور به کشورهای عمان، قطر و سایر کشورهای همسایه، رفت و آمد مکرر و متعدد به روسیه و حتی سفر رئیسجمهور به آمریکای جنوبی و ... منتج به افزایش صادرات، سرمایهگذاری بیشتر در اقتصاد و بهبود شرایط اقتصادی کشور شده است. طی این مدت دو سال، دولت توانسته است پروژههای نیمهکاره را به اتمام برساند.
یکی از اقداماتی که از سوی بانک مرکزی دنبال میشود، موضوع دلارزدایی و استفاده از ارزهای محلی در مراودات تجاری کشور است. تحلیل شما از این اقدام و سیاست بانک مرکزی چیست؟
یکی از نکاتی که در مورد اصلاح امور اقتصادی کشور ما مطرح است، اینکه از ارزهای جهانروا مثل دلار و یورو استفاده نکنیم. حقیقتا هر دلار که در کشور ما مورد استفاده و مبادله قرار بگیرد، یک خدمت به آمریکاست و حال آنکه آمریکا دشمنترین دشمنان این ملت و نظام است. چون به وسیله انتشار دلار حق آقایی کسب میکند و به اندازه دلاری که به دنیا پمپاژ میکند، قدرت خرید جذب کرده و این موضوع از سال ۱۹۷۱ به بعد جهانی شده است. به نظر من بسیار به جاست که ما دلارزدایی داشته باشیم. البته مدتهاست که نفت را به دلار نمیفروشیم، ولی مهم این است که سایر کالاها هم به دلار فروخته نشود و با سایر ارزها معامله صورت گیرد. حتی درباره یورو نیز باید همین اقدام را انجام دهیم. چند کشور خاص مثل انگلیس، فرانسه و آلمان در منطقه یورو از کشورهایی هستند که حامی آمریکا و سیاستهای جهانیشان نیز هماهنگ و منطبق با سیاستهای آن است. حال چه اصراری است که ما باید از ارزهای جهانروا استفاده کنیم؟ بهتر است از ارزهای محلی استفاده کنیم. همین کاری که بانک مرکزی در مورد سفر اربعین انجام داد و تقاضای ارز را با پرداخت دینار عراق پاسخ داد. این نسبت به سایر ارزهای مورد تقاضای کشورهای منطقه باید اتفاق بیفتد و تجارت بین ما و آنها باید با ارز متقابل، پیمانهای دوجانبه پولی و پیمانهای چندجانبه پولی باشد و حتی اگر بتوانیم از طریق بریکس نیز پول مشترک منتشر کنیم که بین کشورهای بریکس قابل مبادله باشد. اگر مبادلات دوجانبه تجاری بین ما و کشورهای طرف تجارت با ارزهای محلی صورت بگیرد و یا تهاتر کالا داشته باشیم، بیش از ۶۰ درصد از تجارت خارجی ما پوشش داده میشود و نیازی به ارز دیگری ندارد و این حتی موجب توسعه تجارت کشورمان هم خواهد شد.
برخی میگویند در یک سال گذشته که ثبات بازار ارز ایجاد شده، از طریق ارزپاشی بانک مرکزی بوده است. در این زمینه چه تحلیلی دارید؟
قبلا چند دور این اتفاق افتاد که دولتهای وقت و بانکهای مرکزی برای مهار قیمت ارز، ارزپاشی کردند. یک بار سال ۱۳۹۶ رخ داد که ۱۸ میلیارد دلار ارزپاشی شد و ارز برای مهار قیمت به بازار تزریق شد ولی از پس آن برنیامدند. قبل از آن هم ۵۰ تُن طلا به صورت سکه ضرب و بین مردم توزیع شد و از پس قیمت سکه هم برنیامدند و قیمت سکه و ارز بالا رفت. خوشبختانه در این دوره شاهد مدیریت بازار ارز هستیم به نحوی که پولپاشی و ارزپاشی هم صورت نگرفته است. اطلاعاتی که بنده دارم حکایت از این دارد که بانک مرکزی بازار ارز را ابتدا با بازار مبادله ارز مدیریت میکند که توسط عرضهکنندگان این بازار صورت میگیرد. اکنون عرضه و تقاضا است که قیمت را تعیین میکند و اینطور نیست که بانک مرکزی تزریق هنگفتی داشته باشد تا اجازه ندهد که قیمتها بالا برود. بعضی از سایتها و رسانهها میگویند دولت قیمت ارز را سرکوب میکند. اما قیمت ارز را وقتی سرکوب میکنند که قیمت ارز بخواهد به طور طبیعی افزایش یابد و دولت و بانک مرکزی اجازه آن را ندهند، ولی این اتفاق در حال حاضر رخ نداده است. بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز از ذخیره ارزی خود استفاده نمیکند و به نظر من این نوع مدیریت، قابل تحسین است.
تحرکات و سفرهای منطقهای رئیسکل بانک مرکزی در هیچ دورهای به اندازه امروز نبوده است که نتیجه این رفت و آمدها را هم دیدیم. در خصوص دیپلماسی بانکی بانک مرکزی چه ارزیابی دارید؟
گفتگو با عمان، قطر و امارات بسیار موثر بوده و مذاکره با روسیه برای فراهم کردن زمینه انجام مبادله با روبل و ریال نیز بسیار تاثیرگذار بوده و همینطور اقداماتی که از سوی دولت برای بریکس انجام شده نیز موثر است. هنوز از آن ۶ میلیارد دلاری که در قطر داریم، استفاده نشده است و این نشان میدهد که وضعیت ذخایر ارزی کشور خیلی خوب است.
پیشبینی شما از قیمت ارز تا آخر سال و سال آینده چیست؟ اگر بانک مرکزی سیاست تثبیت را ادامه دهد، میتوانیم چشمانداز کاهش تورم و ثبات اقتصادی را داشته باشیم؟
روند نرخ تورم به صورت آرام، نزولی است. از آغاز روی کار آمدن دولت سیزدهم، نرخ تورم ابتدا نزولی و سپس افزایشی شد و حتی در طی یک ماه، بیش از ۱۲ درصد رشد تورم را نیز داشتیم، اما دوباره روند نرخ تورم نزولی شد. خوشبختانه طی ماههای اخیر روند تورم کاهشی شده است، اگرچه مردم هنوز حس نمیکنند، چون مردم انتظار کاهش قیمتها را دارند، نه کاهش تورم. بین کاهش قیمتها و کاهش تورم تفاوت وجود دارد. کاهش تورم به این معناست که آن شتابی که قبلا تورم داشت کم شده، نه اینکه تورم متوقف شده و قیمتها کاهش پیدا کرده است. به صورت کلی، شرایط حکایت از این دارد که دولت مشکلات را درست تشخیص داده و اقتصاد ما روی ریل قرار گرفته است. البته سرعت حرکت لوکوموتیو اقتصاد ما فعلا آرام است و پُرشتاب نشده که اگر با همین سرعت نیز استمرار پیدا کند، ما شاهد کاهش تورم طی پایان سالجاری و سال بعد خواهیم بود. انتظار این است که در دوره دولت فعلی، تورم به حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد برسد.
پیشبینی شما از روند نرخ ارز چیست؟
پیشبینی من این است که نرخ ارز باثبات خواهد بود، چون بنای دولت و بانک مرکزی بر این نیست که از طریق افزایش قیمت ارز، کسب درآمد کنند و شاید بیش از ۸۰ درصد ارزی که حاصل میشود، ارز دولت و شرکتهای دولتی بوده و ذینفع آن دولت است. کمتر از ۲۰ میلیارد دلار ارزی است که ناشی از صادرات غیردولتی بوده و طبعا اگر دولت درست عمل کند که به نظر من این مسیر را خواهد رفت، هیچ ضرورتی بر افزایش قیمت ارز نیست. باید فعلا در همین سطح، قیمت را باثبات نگه دارند تا آن شرطی بودن اذهان مردم اصلاح شود. وقتی شرطی بودن اذهان مردم اصلاح شد، دیگر تعلق خاطر به قیمت ارز نخواهند داشت و قیمت ارز در آن زمان میتواند به صورت آرام و بسیار ملایم اصلاح شود، اما فعلا ضرورتی نمیبینم.
شخصا در این یک سال گذشته به عملکرد آقای فرزین چه نمرهای میدهید و چرا؟
به دلیل آثار آن که میبینم، انصافا نمره خوب میدهم، به دلیل مدیریتی که ایشان در خود بانک مرکزی و مدیریتی که در نظارت بر بانکها دارد و به خوبی کنترل و رصد میکند و جاهایی که ضرورت داشته باشد، مداخله صورت میگیرد. این حکایت از توانایی وی دارد و موفق میدانم.
نظر شما