بانک مرکزی در یک سال اخیر با تمرکز بر مدیریت نقدینگی و بازار ارز، ضمن جلوگیری از جهش نرخ ارز، شرایط کاهش نرخ تورم را هم فراهم کرده است و انتظارات تورمی جامعه، از فضای هیجانی ماههای پایانی سال گذشته خارج شده است.
از سوی دیگر، استفاده از ابزارهای پولی نظیر اوراق گواهی سپرده نیز در هفتههای اخیر در دستور کار سیاستگذار قرار گرفته است، تا ضمن مدیریت جریان نقدینگی، موتور تولید را بیش از پیش تقویت کند. رویکردی که با استقبال مردم برای دریافت این اوراق همراه شد. فعالان اقتصادی معتقدند انتشار اوراق گواهی سپرده ۳۰ درصدی، اقدام موثری در جلوگیری از جهش ارزی بوده و میتواند به عنوان یک ابزار موثر، در دستور کار بانک مرکزی در زمانهای مورد نیاز قرار بگیرد.
در اینباره حسین سلیمی، رئیس انجمن سرمایهگذاریهای خارجی اتاق ایران معتقد است که هدایت پول به سمت تولید، یکی از معیارهای اساسی و فرمول بسیار ساده کنترل تورم است که در کشورهای دیگر هم استفاده میشود، هر چقدر سپردهها به طرف بانکها جذب شود و بانکها تسهیلات بپردازند و تسهیلات به سمت تولید و صنعت برود، نتایج مثبتی برای اقتصاد رقم خواهد خورد و کاهش تورم را خواهیم داشت. به بیان دیگر، هر چقدر تولید بالا برود، تورم را میتواند کاهش دهد. در ادامه مشروح گفتگوی هفتهنامه "تازههای اقتصاد" با حسین سلیمی، رئیس انجمن سرمایهگذاریهای خارجی اتاق بازرگانی ایران را میخوانید؛
بانک مرکزی در یک سال اخیر اولویتهای مختلفی داشته است، یکی از آنها، مدیریت بازار ارز و کنترل تورم بوده است. مسیر طی شده یکساله اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
تورم و نقدینگی در اقتصاد کشور نقش بسزایی را بازی میکند. خوشبختانه از یک سال اخیر که آقای فرزین تغییراتی را در سیستمهای پولی و مالی دادهاند، تغییر سیاستها موثر واقع شده است، ولی به دلیل اینکه در اقتصادمان شرایط نامناسبی داشتیم و تورم بیش از ۴۰ را تجربه میکردیم، بنابراین به یکباره و ظرف مدت کوتاه نمیشد این وضعیت آشفته را جمع و جور کرد و به سطح پایینتر آورد، ولی در هر صورت اقداماتی که شده، خیلی موثر بوده است. به گونهای که حدود یک الی دو ماهی است که رشد ارز کاملاً مهار شده است و خبری از جهش ارزی نیست، با وجود اینکه تورم کاملاً خود را در جاهای دیگر نشان داده، ولی در مورد ارز توانستهاند اقدامات خوبی انجام دهند و با تمهیداتی که شده، نقدینگی کنترل و منابع به سمت تولید هدایت شده، هر چند باید توجه داشت خیلی از کشورهای دیگر هم همینطور تورمهای چهل و پنجاه درصد و شاید بالاتر را نیز تجربه کردهاند.
به لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید اشاره داشتید. این رویکرد چقدر برای اقتصاد کشورمان ضروری و با اهمیت است؟
معتقدم هدایت پول به سمت تولید، یکی از معیارهای اساسی و فرمول بسیار سادهای است که در کشورهای دیگر هم دنبال میشود. مثلاً اخیراً تجربه کردیم که سود اوراق یکساله را ۳۰ درصد اعلام کردهاند، (اگر این توانسته موفق باشد که من فکر میکنم طبق آمارها تا حدودی توانسته است)، خیلی از سپردههای موجود در بانکها تبدیل به یکساله و رقم ۳۰ درصد شدند، این در شرایطی است که به نظرم اگر همزمان با این کار دست بانکها را باز میگذاشتند که در تسهیلات هم کمک شود که بانکها مرز بالاتری را تجربه کنند، نتیجه مناسبتری را شاهد خواهیم بود. چرا که این راهی است که همه جای دنیا میروند. یعنی شما بگذارید پول به بانکها اضافه شود و پولها تبدیل به تسهیلاتی شود که بانکها برای تولید بدهند و وقتی به تولید انتقال داده شود، از آنجا به مرور تورم کاهش پیدا میکند.
بنابراین، این روش خوبی است که هر چقدر سپردهها در بانکها جذب شود و بانکها تسهیلات بپردازند و این منابع به سمت تولید و صنعت برود، نتایج مثبتی برای اقتصاد رقم خواهد خورد و کاهش تورم را خواهیم داشت. به بیان دیگر، هر چقدر تولید بالا برود، تورم را میتواند کاهش دهد. همچنین تاکید دارم که این سیاست نباید مقطعی باشد و باید تداوم داشته باشد، البته این نقش مهم را بانک مرکزی متوجه شده و من خوشحالم که متوجه شدند که ابتدا جذب سپردهها باید صورت گیرد و حداقل یک سال نیز در بانکها ماندگاری داشته باشد تا بانکها بتوانند با این یک سال توقف کامل، پرداخت تسهیلاتشان را برنامهریزی کنند، ولی نکته مهم این است که همچنان نرخ تسهیلات را هنوز بانک مرکزی بر اساس همان نرخ سابق گذاشته است و به نوعی باز دست بانکها بسته شده و زیاد نمیتواند مانور بدهند و به نظر میرسد در این زمینه باید تعدیل و اصلاح نرخ تسهیلات در دستور کار قرار بگیرد. ولی با این اقدام موثر، بانک مرکزی توانسته است نرخ ارز را به یک تعادلی برساند و مانع از جهش به سمت نرخهای بالاتر شود. به گونهای که خوشبختانه در یک ماه اخیر حتی در مقاطعی زیر ۵۵ هزار تومان هم برای دلار تجربه کردیم، بنابراین باید تاکید داشت که هر چقدر نقدینگی در بانکها جمع شود و سپس با تبدیلشدن به تسهیلات، به سمت تولید هدایت شود، این روش مؤوری است که میتواند تورم را به صورت تدریجی به حد مطلوبی برساند.
تورم در حال حاضر، بین ۳۵ تا ۴۰ درصد است، در صورتی که سقف نرخ اوراق برای مدت یک سال ۳۰ درصد در نظر گرفته شده و در نتیجه این روشی است که من فکر می کنم بانک مرکزی اگر ادامه دهد، موفق میشود و البته باید دست بانکها را هم در اعطای تسهیلات باز بگذارد تا میانگین دریافتی بانکها کاهش پیدا نکند و وضعیت مناسبی برایشان باشد. به بیان دیگر، نرخ اوراق بانکها در حال حاضر ۳۰ درصد است، ولی تسهیلات با همان نرخ سابق است. بنابراین این موضوع باید اصلاح و متعادل شود تا در ادامه برای بانکها هم جذابیت بیاورد و از محل منابع خود به بانکها زیان وارد نشود،
برخی معتقدند که باید به سمت تکنرخی شدن ارز برویم. اما سیاستگذار ارزی معتقد است شرایط تحریمی اجازه نمیدهد این سیاست پیادهسازی شود. در این مورد نگاه شما چیست؟
من فکر میکنم سیاستهای ارزی بانک مرکزی درست است. سالانه ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار صادرات پتروشیمی، فولاد و انواع و اقسام کالاهایی دیگری داریم که بیشتر آن مربوط به پتروشیمیها است، بنابراین اگر دلار بخواهد ثابت بماند و در یک رقمی نگه داشته شود، رقابت با کشورهای دیگر برای صادرکنندگان پتروشیمی سخت میشود. اخیرا برای اینکه به پتروشیمیها لطمه وارد نشود، تصمیماتی گرفتهاند و قیمت خوراک را پایین نگه داشتند که پتروشیمیها بتوانند در کالاهای صادراتی با کشورهای دیگر رقابت کنند. اگر بخواهیم با کشورهای دیگری رقابت داشته باشیم که هم اکنون نیز در صادرات پتروشیمی با عربستان و کشورهای دیگر در حال رقابت سختی هستیم، به مجرد اینکه نتوانند نرخ تورم را روی ارز صادراتیشان دریافت کنند، صادرات تحت فشار قرار میگیرد، این سیکلی بوده که ما همیشه با آن مشکل را داشتهایم که آیا دلار با نرخ بالاتر به نفع صادرکننده است و یا خیر؟ ما میگوییم اگر تورم را بتوانیم مهار کنیم، خود به خود توانستهایم دلار را در نرخ پایینتر هم حفظ کنیم. در همه جای دنیا مهمترین مسئله، کنترل تورم است. در خزانهداری آمریکا وقتی میبینند تورم بالا است، نیم درصد یا ۲۵ صدم درصد نرخ بهره را افزایش میدهند، یعنی در این حد حساس است که با ۲۵ صدم و نیم درصد میخواهند الگوهای تورمی را کنترل کنند.
باید توجه داشت رقابت بینالمللی برای کشورمان که ۴۰ میلیارد دلار صادرات دارد، برای صادرکنندگان بسیار مهم است. دولت در این شرایط به کمک مجلس، قیمتهای برق و گاز پتروشیمیها را در حد پایینی نگه داشته تا بتوانند رقابت کنند، در صورتی که اگر آزاد باشد و پول برق و گاز به نرخ مناسبی از سوی دولت دریافت شود و بگذارد دلار به نرخ صادراتی باشد، آن وقت تورم دلاری را داریم که این سیکل همیشه در دوران چند ساله ما بوده است. سوال اینجاست که کدام را باید نگه داریم و اهمیت آن بیشتر است؟ آیا دلار را رها کنیم و اجازه دهیم که افزایش یابد و مثلا تا ۸۰ هزار تومان شود که صادرکنندگان ما بتوانند بقا داشته باشند یا بتوانند رقابت کنند؟ آن وقت تورم ناشی از آن دوباره به جامعه بر میگردد، یا اینکه کمک کنیم به صنایع و مثلا نرخ خوراک پتروشیمیها در حد پایینی نگه داشته شود تا به جای اینکه دلار بالاتر را درخواست کنند، در نرخ فعلی رقابت کنند، بنابراین سیکل اقتصاد آزاد این است که بگذارند خود به خود دلار هر جا که میخواهد بایستد، ولی خطرات ناشی از آن متاسفانه در سیستم اقتصادی کشورمان نگران کننده است. به گونهای که آن وقت اثرات ناشی از تورم به معیشت ۸۰ میلیون نفر یا مثلا ۶۰ میلیون نفر ایرانی تاثیر میگذارد که بسیار سخت است.
پس در این شرایط سیاست بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز و جلوگیری از رهاسازی نرخ ارز، اقدام مناسبی است؟
بله. شرایط به گونهای است که رهاسازی نرخ ارز جواب نمیدهد، متاسفانه خیلی از معیارها در کلان قضیه پولی و مالی ما متاثر از نرخ دلار است و کوچکترین تحرکی در دلار، افزایش نرخها و تورم را میبینیم. در مواد غذایی بلافاصله پس از اینکه دلار افزایش مییابد، شاهد این هستیم که نرخها بالا میرود، حتی در نان هم در چند سال اخیر تجربه کردیم. اما در مجموع بانک مرکزی متوجه این موارد شده و از طریق ارز، کنترل تورم را انجام میدهد.
در خصوص سرمایهگذاری خارجی چه میزان شرایط جذب سرمایه را داریم و چه مواردی را دولت باید برای تسهیل شرایط مدنظر قرار دهد؟
در اینباره ابتدا تاکید دارم که نمیتوانم کشوری را نام ببرم که رشد بالای ۵ یا ۶ درصد و بدون جذب سرمایهگذاری خارجی داشته باشد. مثلا ترکیه همسایه ما است، اگر توانست رشد مناسب تا ۸ درصدی را تجربه کند، فقط با کمک سرمایهگذار خارجی بوده است. سرمایهگذار خارجی فقط به عنوان آورده پول مطرح نیست که بگوییم یک پول جدید مثل یک خون جدید در سیستم و در سیکل جریان اقتصادی ما وارد شود، بلکه ما امکاناتی نظیر نفت، گاز و معادن بسیار غنی داریم، اما مشکل اساسی این است که اینها را باید به بهرهبرداری برسانیم، ولی تکنولوژی مناسب و سرمایه نداریم. کشورهایی که مثل چین توانستهاند موفق شوند، دروازهها را باز کردند و سرمایهگذاری را رونق دادند. کشور چین در دو سه سال اول، ۶۰۰ میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری داشت. از آمریکا، آلمان و اروپا همه به آنجا رفتند و رشد ۱۲ درصدی اقتصادی در چین حاصل کرد. بنابراین سرمایه خارجیها یکی از عوامل مهم است، ولی مهمتر از آن تکنولوژی است که با سرمایه وارد میشود، همچنین ارتباطات بینالمللی که وارد میشود و ما میتوانیم به مدیریت مدرن صادراتی برای رقابت با کشورهای رقیب دست یابیم. البته ما در کشورمان امکانات خوبی داریم، به گونهای که امکانات جذب ۵۰ میلیارد دلار سرمایه را در سال داریم که این رقم با احتساب سرمایهگذاری در نفت و گاز، به مراتب بیشتر خواهد بود. بنابراین جذب سرمایه خارجی برای ما امکانپذیر است، ولی قوانینی در این بخش مورد نیاز است. اگر موفق به جذب سرمایه خارجی شویم، نرخ دلار و تورم به شدت کاهش خواهد یافت. همیشه گفتهام همه امکانات را برای جذب سرمایهگذاری خارجی داریم، از نظر آب و هوایی، معادن، و ... همچنین قانون جذب سرمایهگذاری خارجی ما مدرن و بهروز شده و در مجلس شورای اسلامی هم به تصویب رسیده است، بنابراین همه نوع امکانات را در اختیار داریم، ولی باید در رفع محدودیتهای تحریمی گام برداریم.
شما به عنوان یک فعال اقتصادی و آشنا به امور سرمایهگذاری، چه توصیهای دارید؟
توصیه من این است که به شدت باید در جهت جذب سرمایهگذار خارجی حرکت کنیم که هم تورم را کاهش میدهد، هم به توسعه خواهیم رسید و از سویی تولید نیز رشد خواهد کرد.
نظر شما