با اجرای سیاست تثبیت اقتصادی، با حفظ محدوده قیمتی ارز، سرعت رشد نرخ تورم نیز که در سالهای اخیر به طور مداوم افزایشی بود، تا حدود کُند شده است. از طرف دیگر تجربه بسیاری از کشورها در ثبات اقتصادی از طریق مداخله در تثبیت نرخ ارز نشان میدهد که سیاستگذار با مداخله فعال در تثبیت نرخ ارز در جهت محدود نمودن نوسانات، باید به دنبال تثبیت اقتصادی باشد. ضریب تغییرات بالا در نرخ ارز یکی از معضلات در اقتصاد کشور است و به همین دلیل سیاست تثبیت اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است.
مجیدرضا حریری، رییس اتاق مشترک ایران و چین در گفتگو با هفتهنامه تازههای اقتصاد با تایید کنترل نرخ تورم با اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز، راهکارهایی را برای دستیابی به اهداف سیاست تثبیت پیشنهاد کرد.
بانک مرکزی معتقد است که از طریق سیاست تثبیت اقتصادی، بازار ارز را نیز تثبیت خواهد کرد و از آن سو نیز با رگولاتوری بازارها، میتواند نرخ تورم را کنترل کند. پیشبینی شما از روند نرخ تورم در ماههای پیش رو چیست؟
اقتصاد ایران حدوداً پنج دهه تورم میانگین ۲۰ درصدی را تجربه کرده است، اما در مقاطعی مانند اوایل دهه ۹۰ و سال ۹۷ پرشهای قیمت ارز داشتیم، این پرشها تورم را به کانال ۴۰ درصد و بالاتر رساند. به نظر میرسد این ۲۰ درصد تورم اضافه ناشی از تحریم، شرایط سیاسی و مباحث ارزی است و به ذات اقتصاد مربوط نیست، درست است که اقتصاد ما مشکلات و معایب فراونی دارد، ولی این بار اضافه تورمی، ربطی به این اقتصاد معیوب ندارد.
سیاست تثبیت بانک مرکزی بار اضافه تورم و اثر افزایش نرخ ارز بر تورم سالیانه را نشانه گرفته است. چرخه افزایش قیمت ارز و تورم در سالهای اخیر مدام تکرار شده است. این چرخه معیوب باید قطع شود، سیاستی که بانک مرکزی در ۱۰ ماه اخیر برای تثبیت نرخ ارز در پیش گرفته، سیاستی کاملاً درست و در راستای برهم زدن چرخه افزایش قیمت ارز و افزایش نرخ تورم است.
سیاستهای تثبیت بانک مرکزی با هدف کاهش نرخ رشد نقدینگی، کنترل نرخ رشد تورم و تثبیت نرخ ارز، سیاستهایی است که اگر به صورت کامل و با نگاه به تمام مسائل ارزی باشد، میتواند تورم را کاهش دهد.
یک دستاورد بانک مرکزی در ماههای اخیر، آرامش در بازار ارز و تخلیه هیجانات قیمتی است. این دستاورد را چگونه ارزیابی میکنید و توصیه شما به سیاستگذار در ادامه روند آرامش بازار ارز چیست؟
اجرای هر سیاستی نکات مثبت و منفی دارد، سیاست تثبیت در شرایط کنونی اقتصاد کشور، سیاستی منطقی است که اگر اشکالات آن رفع شود، اهداف آن نیز زودتر محقق میشود. همانطور که اشاره کردم، این سیاست درست است، اما برخی از مباحث این سیاست هم جای نقد دارد.
یک نقد این است که باید ۱۰۰ درصد ارزها در اختیار بانک مرکزی باشد اما نیست، مثلا مبادلات ارزی بین صادرکنندگان و واردکنندگان را داریم که در این مبادلات اتفاقات عجیبی میافتد که منجر به افزایش نرخ ارز میشود.
بانک مرکزی باید ۱۰۰ درصد ارزهای نفتی و غیرنفتی را تحت نظارت خود (نه تحت قیمت خود) داشته باشد. نقد دوم این است که نمیشود به همه کالاهای صادراتی یک نگاه باشد، درصد بالایی از فرآیند تولید و هزینههای برخی کالاهای صادراتی، هزینه ارزی، انرژی و هزینههایی است که یارانه داشته است، مانند محصولات پتروشیمی، فولادی، معدنی و ...، وقتی این کالا صادر میشود، یعنی درصد بالایی از یارانه ارزی یا یارانه انرژی هم با آن صادر میشود.
بانک مرکزی ارز صادرات را به دستههای مختلف تقسیم میکند. مثلا ارز حاصل از صادرات برخی کالا را به بازار نیمایی، برخی کالاها را به مرکز مبادله و ... وارد میکند. این چند بازار باعث بلاتکلیفی، آشفتگی و تخریب سیاست تثبیت میشود.
راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
باید به سمت یک بازار برویم و کالایی که صادر میشود، یارانه آن محاسبه و در پایانه مرزی و هنگام صادرات، این یارانه اخذ شود، با اجرای این سیاست، به جز ارزهای نفتی که سیاست آن را دولت تعیین میکند، میتوان همه ارزهای برگشتی حاصل از صادرات کالا را با یک قیمت در یک بازار متشکل معامله کرد.
موضوع دیگر این است که بانک مرکزی خود را موظف بداند به همه تقاضاهای قانونی دریافت ارز در زمان مشخص پاسخ بدهد. واردکنندگانی داریم که نوبت تخصیص ارز آنها تا ۹۰ روز طول میکشد و به ناچار ارز خود را از بازار دیگری تامین میکنند و این به ضرر بانک مرکزی است. هر نوع درخواست قانونی ارز باید از طرف بانک مرکزی تامین شود، اگر بانک مرکزی به این درخواستهای قانونی پاسخ ندهد، بازار دیگری به نیاز ارزی متقاضیان پاسخ میدهد که این بازار قطعا ضد سیاست تثبیت نرخ ارز است.
به نظر میرسد با فروکش کردن نرخهای هیجانی در بازار ارز، انتظارات منفی در این بازار به حداقل ممکن خود رسیده باشد. در صورت ادامه این روند، چه فضایی بر بازار ارز حاکم خواهد شد؟
در ۸ ماه گذشته ثبات در بازار ارز حاکم و اغلب قیمتها در بازارهای مالی تثبیت شده، یا اینکه رو به پایین در حال حرکت است. به عبارتی با اجرای سیاست تثبیت اقتصادی توسط دولت و بانک مرکزی، شاهد آرامش در بازارهای مالی مانند دلار، مسکن و خودرو هستیم. هر چند تعدادی از افراد فرصتطلب، مخالف سیاست تثبیت هستند، اما اگر این سیاست ادامه پیدا کند، شاهد کاهش تورم در بلندمدت نیز خواهیم بود.
البته ذینفعانی که از افزایش نرخ ارز سود میبرند شاید به دنبال پیشبینیهای فضایی باشند، اما با سیاستهای اعمال شده از سوی بانک مرکزی، چشماندازی برای افزایش قیمت دلار نمیبینم. البته کشور ما در اواخر پاییز به صورت سنتی شاهد افزایش قیمت دلار است که اگر بانک مرکزی مراقب این موضوع باشد، تا پایان سال علتی برای افزایش نرخ دلار وجود ندارد. هر چند اجرای هر سیاستی دارای نکات مثبت و منفی است، اما در شرایط کنونی اجرای سیاست تثبیت از منظر اینکه نرخ ارز و اقتصاد را قابل پیش بینی میکند، مثمرثمر است.
نظر شما