جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۸
نقش رسانه‌ها در شکل‌گیری انتظارات تورمی

یافته‌ها نشان می‌دهد که استفاده از گزارش‌های خبری به عنوان یک منبع اطلاعات اقتصادی، انتخابی منطقی برای مصرف‌کنندگان است.

به گزارش هفته نامه "تازه های اقتصاد"،طی دهه‌ های گذشته بسیاری از مطالعات اقتصادی، مدل انتظارات عقلایی با وجود اطلاعات کامل را به چالش کشیده و به شدت آن را مورد انتقاد قرار داده‌اند. نتایج این مطالعات، محققان را تشویق می‌کند که بر فرآیند شکل‌ گیری انتظارات متمرکز شوند. زیرا که این فرآیند، پیامد های مهمی برای متغیر های کلان اقتصادی خواهد داشت. از این رو مقاله حاضر تلاش می‌کند تا واکنش مصرف‌ کنندگان به اطلاعاتی که رسانه‌ ها ارائه می‌کنند را بررسی و تحلیل نماید. در این بین یکی از عواملی که نه تنها متضمن ثبات قیمت‌ هاست و برای ثبات کلی اقتصاد نیز ضروری است؛ انتظارات تورمی و مدیریت انتظارات تورمی است. به نحوی که سیاست‌ گذاران پولی، مدیریت انتظارات تورمی مصرف‌ کنندگان را جز مهم‌ ترین وظایف کاری خود قلمداد می‌کنند. با توجه وجود شواهد بسیاری مبنی بر اینکه توانایی افراد برای پردازش اطلاعات محدود است؛ در سال‌ های اخیر محققان بر توسعه مدل‌ های شکل‌ گیری انتظارات با اطلاعات ناقص تمرکز کرده و نقش شکل‌ گیری عاملان اقتصادی را در تاثیر گذاری بر شرایط کلان اقتصاد را در این مدل‌ ها بررسی کرده‌اند. با وجود این علاقه‌ مندی در میان محققان، همچنان شواهد تجربی در مورد چگونگی شکل‌ گیری انتظارت و نقش رسانه در ارتباط با آن کمیاب است. بنابراین این مقاله سعی دارد رابطه و نقش رسانه‌ های خبری را در شکل گیری انتظارت تورمی مصرف‌ کنندگان را بررسی نماید. در ادبیات اقتصادی موجود، رسانه‌ ها از این طریق با شکل‌ گیری انتظارات مرتبط می‌شوند که عموم افراد یک جامعه، اطلاعات اقتصادی خود را از گزارش‌ های خبری که در تلویزیون و روزنامه‌ ها انتشار پیدا می‌کنند؛ به دست می‌آورند.

اثر گذاری رسانه تنها به همین مورد خلاصه نمی‌شود و مطالعاتی نظیر مطالعه‌ دلاوینگا و کاپلان (۲۰۰۷) نشان داد که رسانه‌ ها حتی بر رفتار مردم هنگام رای دهی نیز اثر گذار هستند. این یافته‌ ها نشان می‌دهد که استفاده از گزارش‌ های خبری به عنوان یک منبع اطلاعات اقتصادی، انتخابی منطقی برای مصرف‌ کنندگان است. زیرا که این گزارش‌ ها روشی کم هزینه برای کسب اطلاعات برای مصرف کنندگان قلمداد می‌شود. همچنین یکی از فروض اصلی که در مدل‌ سازی رابطه‌ میان رسانه و انتظارات تورمی وجود دارد؛ این است که اطلاعات رسانه‌ های خبری از نوع اطلاعات چسبنده هستند. به این معنی که در هنگام انتشار اطلاعات در رسانه‌ های خبری، این اطلاعات تنها توسط بخشی از افراد جامعه دریافت، پردازش و مدل‌ سازی می‌شود. سپس این اطلاعات در دوره‌ های آتی در میان دیگر افراد جامعه پخش خواهد شد. بنابراین در اینگونه مدل‌ ها هرچه گزارش‌ های اقتصادی انتشار یافته در رسانه‌ ها بیشتر باشد به موازات آن می‌توان انتظار داشت که پیش‌ بینی‌ های تورم توسط افراد جامعه نیز دقیق‌ تر خواهد بود. علاوه بر موارد مطرح شده نیز مطالعه کارول (۲۰۰۳) نشان داد که در چارچوب این مدل‌ ها، پوشش رسانه‌ ای دارای دو اثر خواهد بود. نخست اینکه هر چه انتشار اطلاعات در رسانه‌ های خبری افزایش یابد؛ احتمال دریافت و جذب اطلاعات جدید توسط افراد یک جامعه نیز بیشتر خواهد شد و مورد دوم نیز محتوای اخبار اقتصادی است. زیرا که محتوای اخبار اقتصادی تعیین خواهد کرد که افراد یک جامعه چه سیگنالی از اخبار اقتصادی دریافت کنند. بنابراین انتشار گزارش‌ های اقتصادی در رسانه‌ ها به افراد یک جامعه کمک خواهد کرد تا علاوه بر گسترش مجموعه اطلاعاتی خود، این مجموعه را نیز به روز رسانی نمایند. اما نکته‌ ای که در این خصوص باید به آن توجه شود این است که مورد گفته شده تنها زمانی صادق خواهد بود که رسانه در پوشش اخبار اقتصادی با رعایت جوانب اخلاقی از رویکرد کاملا بی طرفی برخوردار باشد و در غیر اینصورت، اگر گزارش‌ های اقتصادی با لحنی نامطلوب در رسانه‌ ها پوشش پیدا کند؛ شکل‌ گیری انتظارات افراد نیز مختل خواهد شد. پس از بحث در مورد کلیاتی از مقاله اکنون به توصیف داده‌ های مقاله خواهیم پرداخت. در این مقاله برای بخش رسانه از داده‌ های موسسه تحقیقاتی Mediatenor استفاده شده است. داده‌ های رسانه موجود در این موسسه متمرکز بر اخبار اقتصادی انتشار یافته در روزنامه‌ ها، مجلات اقتصادی و تلویزیون در بازه زمانی ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷ برای کشور آلمان است. داده‌ های مربوط به انتظارات تورمی مصرف‌ کنندگان از نظرسنجی ماهانه کسب و کار کمیسیون اروپا گرفته شده است که در آن به صورت ماهانه از ۲۰۰۰ شهروند آلمانی پرسیده می‌شود که در ۱۲ ماه آینده انتظار دارند؛ قیمت‌ ها افزایش، کاهش یا بدون تغییر خواهد ماند.

داده‌ های کیفی این نظر سنجی با استفاده از رویکرد کارلسون و پارکین (۱۹۷۵) کمی سازی شده است. در این مقاله فرض شده است که پوشش اخبار اقتصادی در مورد افزایش یا کاهش تورم همراه با لحن خوب و بد همراه است. نتایج برآورد مدل نشان می‌دهد که پوشش اخبار بد اقتصادی همراه با لحن بد به طور معناداری انتظارات تورمی را افزایش داده است. از طرفی دیگر پوشش اخبار خوب اقتصادی از لحاظ آماری تاثیر معناداری بر انتظارات تورمی نداشته است. این دو یافته نشان می‌دهد که انتظارات تورمی نسبت به پوشش اخبار خوب و بد اقتصادی پاسخ نامتقارنی داشته است. همچنین شواهد نشان می‌دهد که در پوشش اخبار بد اقتصادی ممکن است برخی از تحولات اقتصادی به صورت اغراق آمیزی گزارش شوند و در نتیجه انتظارات تورمی مصرف‌ کنندگان مغرضانه خواهد بود. در خصوص گزارشاتی که دارای لحن خنثی هستند نیز اینگونه استدلال خواهد شد که این گزارشات از محتوای آموزشی برخوردار هستند. علاوه بر این نتایج نشان می‌دهد که افزایش حجم انتشار گزارش‌ های اقتصادی در رسانه‌ ها، انتظارات تورمی را کاهش و دقت پیش‌ بینی تورم را بهبود خواهد داد. در خصوص این یافته نیز اینگونه استدلال خواهد شد که با توجه به مدل نظری مقاله، پیش‌ بینی تورم توسط افراد جامعه تحت تاثیر سوگیری رسانه‌ای قرار دارد و رسانه نقشی بی بدیلی در شکل‌ گیری انتظارات خواهد داشت. همچنین با فرض اینکه رسانه‌ ها در پوشش اخبار اقتصادی رویکرد بی طرفی دارا هستند؛ افراد جامعه به اخبار بد اقتصادی نسبت به اخبار خوب اقتصادی بیش از حد واکنش نشان خواهند داد. در نهایت نتایج مقاله حاضر به صورت کلی نشان داد که حجم و محتوای گزارش رسانه‌ ها در فرآیند شکل‌ گیری انتظارات، هم از نظر آماری و هم از نظر اقتصادی تایید می‌شود. در پایان و با توجه به نتایج گفته شده می‌توان عنوان نمود که تاثیراتی که رسانه‌ ها بر انتظارات دارند واقعی بوده و افزایش انتظارات از توانایی مختل نمودن سیاست پولی برخوردار است. این درحالی است که اگر بر جنبه‌ مثبت نقش رسانه متمرکز شویم؛ پوشش اخبار اقتصادی بیشتر در رسانه‌ ها به شکل‌ گیری انتظارات تورمی بر مبنای منطق کمک خواهد کرد و با درک عموم افراد جامعه از سیاست‌ های ضد تورمی، هزینه‌ های مربوط به کاهش تورم کاهش خواهد یافت و ارتباطات بانک مرکزی تسهیل خواهد شد.

مایکل لاملا دانشگاه اکسس کولچستر انگلستان و سارا لین بانک ملی سوئیس

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha