موسی شهبازی – کارشناس مسائل اقتصادی: در سالهای اخیر، اقتصاد کشور با چالشهای متعددی مواجه بوده است. این چالشها شامل افزایش انتظارات تورمی، مسائل بینالمللی و مشکلات داخلی ناشی از انباشت مسائل اقتصادی از دهه ۹۰ میشود. در این شرایط، بانک مرکزی با یک فضای اقتصادی و تورمی پیچیده روبهرو بوده که نیازمند تحلیل دقیق عملکرد آن در راستای تأمین ثبات قیمتی و اقتصادی است.
برای ارزیابی موفقیت بانک مرکزی، باید شرایط اقتصادی کشور، ابزارها و ظرفیتهای موجود برای تغییر را در نظر گرفت. در این چارچوب، میتوان گفت که بانک مرکزی نسبت به سالهای گذشته در حوزه کنترل تورم، تغییرات نرخ ارز و به طور کلی کنترل رشد نقدینگی موفقتر عمل کرده است. به ویژه در سه محور یادشده، بانک مرکزی موفقیت نسبی را تجربه کرده است.
یکی از سیاستهای موفق بانک مرکزی، کنترل رشد ترازنامه بانکها بود که با هدف کنترل عوامل بلندمدت تورم طراحی شده بود. هرچند در کوتاهمدت، افزایش نرخ ارز و بیثباتیهای اقتصادی مانع از تحقق کامل اهداف تورمی شد، اما در زمینه کنترل کلهای پولی و رشد نقدینگی، ارزیابی مثبت و موفقی میتوان داشت. با این حال، نقاط قوت و ضعف این سیاستها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
نقطه ضعف اصلی در این زمینه، عدم تمرکز جدی بر اصلاح ترازنامه شبکه بانکی است. بانک مرکزی میتوانست اقدامات جدیتری برای اصلاح ناترازیهای شبکه بانکی انجام دهد. همچنین، در خصوص ابزارهای تأمین مالی زنجیرهای که به عنوان جایگزینی برای ابزارهای تأمین مالی متعارف بانکی مطرح شدهاند، علیرغم اقداماتی که صورت گرفت و دستورالعملهایی که ابلاغ شد، در عمل در بسط و توسعه این ابزارها موفقیت چندانی حاصل نشد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، تأثیر رشد ترازنامه شبکه بانکی بر رشد اقتصادی کشور است. در شرایط تورمی، محدودیت رشد ترازنامه بانکها هزینههای تأمین مالی را برای اقتصاد افزایش میدهد. این به معنای محدودتر شدن دسترسی بنگاهها به تأمین مالی و کاهش پروژههای اقتصادی است که میتوانستند از این منابع بهرهمند شوند. در این راستا، بانک مرکزی باید نظارت دقیقتری بر اعطای تسهیلات بانکی به عمل میآورد. به ویژه تسهیلات کلان و تسهیلات مرتبط با شرکتهای وابسته به بانکها میتوانستند با نظارت بیشتری توزیع شوند تا بخشهای مولد اقتصاد دسترسی بهتری به تأمین مالی داشته باشند.
در نهایت، در حوزه نظارت بر توزیع و تخصیص منابع در شبکه بانکی، به نظر میرسد بانک مرکزی نتوانسته است به نتایج مورد انتظار دست یابد. این موضوع نشاندهنده نیاز به بهبود در فرآیندهای نظارتی و تخصیص منابع است. بنابراین، با توجه به نقاط قوت و ضعف موجود، میتوان به عملکرد بانک مرکزی نمرهای متوسط داد.
در مجموع، بانک مرکزی در شرایط کنونی با چالشهای متعددی روبهرو است. اگرچه در برخی حوزهها موفقیتهایی به دست آورده، اما نیاز به اصلاحات جدی و نظارت دقیقتر بر شبکه بانکی و تخصیص منابع وجود دارد. بهبود در این زمینهها میتواند به تأمین ثبات اقتصادی و رشد پایدار کمک کند و در نهایت به تقویت اعتماد عمومی به این نهاد منجر شود.
نظر شما