بازار ارز در یکسال گذشته وضعیت نسبتا آرامی را تجربه کرد، این در حالی است که در همین مدت، تنشها و وقایع کمسابقهای در کشور و منطقه به وجود آمد که طبق تجارب گذشته، میتوانست نوسانات سنگینی را به این بازار تحمیل کند، اما نه تنها بازار ارز دچار جهش قیمتی نشد، که حتی بازدهی نرخ دلار در سه ماهه نخست امسال، منفی ۱.۵ درصد بوده است.
از مهر ماه سال گذشته به این طرف، اتفاقات کمسابقهای همچون عملیات طوفانالاقصی، تنشهای دریای سرخ، عملیات تروریستی در کرمان، پاسخ موشکی ایران به تروریستها در سه کشور اطراف، شهادت رئیسجمهور و همراهان رخ داد که هر کدام از آنها ظرفیت ایجاد تنش در بازارهای مختلف، به ویژه بازار ارز را داشت. اما شاهد بودیم که نرخ دلار آزاد، تغییر خاصی را ثبت نکرد. در مورد اقدامات بانک مرکزی برای برقراری ثبات در بازار ارز با مهدی یزدانی، عضو هیات علمی و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
در یک سال و نیم گذشته، اقداماتی از سوی بانک مرکزی در قالب سیاست تثبیت صورت گرفت و فعالان اقتصادی معتقد بودند که باعث برقراری ثبات نسبی در بازار ارز شد، به نظر شما در ادامه این اقدامات، بانک مرکزی باید چه سیاستهایی را دنبال کند که آرامش در بازار ارز تداوم یابد؟
اولین نکته این است که بانک مرکزی باید به بازار آزاد توجه داشته باشد و به دنبال نادیده گرفتن این بازار نباشد. این بازار را قبول کند تا بتواند نقشآفرینی کند. نکته بعدی برای کنترل بازار، شناسایی تقاضا است که از چه ناحیهای صورت میگیرد. تقاضاهایی از جنس سفتهبازی و خروج سرمایه هستند که اینها را باید در نظر گرفت. نکته سوم بحث عرضه است که در زمانهای مختلف که عرضه بازار را تحت تاثیر قرار میدهد، به بازار عمق دهد تا بتواند سیاستهای تثبیت را اجرایی کند.
بسیاری از اقتصاددانها عوامل سیاسی را یکی از فاکتورهای مهم تاثیرگذار بر بازار ارز عنوان میکنند، مسائل سیاسی چگونه بر نرخ ارز اثر میگذارد و سیاستگذار چه تدابیری را برای مقابله با این آثار باید در نظر داشته باشد؟
نرخ ارز تحت تاثیر یکسری عوامل است و تنها یک فاکتور را نمیتوان نام برد. نرخ ارز تحت تاثیر فاندامنتالهای اقتصاد یا متغیرهای بنیانی اقتصاد است و نکته دیگر انتظارات است که باعث میشود تا نرخ ارز نوساناتی را تجربه کند. عوامل سیاسی بیشتر از مجرای انتظارات اثرگذار است. نرخ ارز اگر حرکت به سمت بالا دارد و روند افزایشی دارد، بخشی به فاندامنتالهای اقتصاد ربط دارد، اقتصاد ایران نیمه دوم دهه ۹۰ شرایط خوبی را از لحاظ متغیرهای بنیادین اقتصاد تجربه نکرده و چندین سال پیاپی تورم بالای ۴۰ درصد بوده است، بنابراین این نیروها فشار میآورد و نرخ ارز را به سمت بالا حرکت میدهد. از سوی دیگر، انتظارات به شدت تحت تاثیر روابط بینالملل و اوضاع سیاسی و اقتصاد سیاسی یک کشور است. بانک مرکزی اگر بخواهد برنامهریزی در این زمینه داشته باشد کار سختی است که بتواند بخش سیاسی را در کوتاهمدت کنترل کند. اما به هر حال، بحثهای کارشناسی نشان میدهد این فاکتور اثرگذار است و وظیفه رئیس کل بانک مرکزی این است که در دولت این فاکتورها را گوشزد کند و از سیاستمداران بخواهد به سمت ارتباطات بینالملل بهتر و کنترل اوضاع سیاسی حرکت کنند تا نرخ ارز از این ناحیه تحت فشار قرار نگیرد.
بانک مرکزی در حوزه اختیارات خودش چطور میتواند بر کنترل هیجانات و انتظارات اثر بگذارد؟
سیاست تثبیت همانطور که از اسمش مشخص است، تثبیت نرخ ارز را به دنبال دارد و راهکار مناسبی برای کنترل این انتظارات است. البته باید به این نکته توجه داشت که تثبیت با ثابت بودن فرق دارد و منظور از ثبیت ثابت ماندن نرخ ارز نیست، بلکه هدف این است که نرخ ارز به شکلی تعدیل شود که به اقتصاد شوک وارد نشود. بانک مرکزی به عنوان تامینکننده اصلی بازار ارز در مواقعی که تقاضاهایی وجود دارد و آن تقاضاها باعث افزایش نرخ ارز میشوند، میتواند در بخش عرضه عمق بازار را بیشتر کند. نکته بعدی، نوع تعامل سیاستگذار پولی است که اطمینان داده شود این شرایط گذراست و این انتظاراتی که شکل گرفته پایدار نخواهد بود. در این زمینه اعتبار و شهرت مقام پولی مهم است که بانک مرکزی سال ۱۴۰۲ یکسری موفقیتهایی در این زمینه داشت و از این طریق بانک مرکزی میتواند کنترلهایی داشته باشد تا از شرایط گذرا عبور کند.
تاثیر رسانهها در زمینه دامنزدن یا کمک به کنترل انتظارات چقدر است؟ انتشار اخبار منفی چقدر بر بروز نوسانات نرخ ارز در بازارها تاثیرگذار است؟
یکی از منابع اصلی اطلاعاتی کارگزاران اقتصادی رسانهها هستند، بنابراین نقش رسانهها غیرقابل انکار است. منتهی افراد از مجراهای مختلف اطلاعاتشان را به دست میآورند که یکی از آنها رسانه است، سایر کانالها نیز برای به دست آوردن اطلاعات وجود دارد که به این شکل انتظارات شکل میگیرد. نمیتوانیم بگوییم محدود کردن رسانهها باعث میشود مشکل برطرف شود، پاک کردن صورت مسئله است. میتوان از رسانه برای انتشار اخبار صحیح کمک گرفت تا از این طریق به تعدیل انتظارات کمک شود.
افزایش اعتبار بانک مرکزی تا چه اندازه در حل مشکلات اقتصادی و به خصوص کاهش انتظارات تورمی اثرگذار است؟
اعتبار و شهرت مقام پولی تعیینکننده است. زمانی که افراد انتظاراتشان را شکل میدهند به اعتبار سیاستگذار توجه میکنند تا ببینند سیاستگذار چقدر معتبر است و آیا سیاستگذاریهایی که انجام میدهد، محقق خواهد شد یا خیر؟ همه اینها تعیینکننده است. شهرت مقام پولی در سیاستگذاری پولی در بانکهای مرکزی دنیا مهم است و اگر بانک مرکزی بتواند این اعتبار را برای خودش فراهم کند، به کنترل انتظارات کمک میکند.
از نرخ ارز به عنوان لنگر اسمی اقتصاد ایران نام برده میشود و بسیاری معتقدند نوسانات نرخ ارز در اقتصاد ما اثر میگذارد، چرا اقتصاد ایران تا این میزان به نرخ ارز حساس است؟
زمانی که انتظارات در اقتصاد شکل میگیرد، به فاکتورهای مختلفی توجه میشود. در اقتصاد ما نرخ ارز به عنوان مهمترین فاکتور نقشآفرینی میکند. البته تنها در مورد اقتصاد ما هم نیست و در همه اقتصادها نرخ ارز تعیینکننده است و کارگزاران در دسترسی به اطلاعات، به فاکتور نرخ ارز دقت میکنند. ضمن اینکه در اقتصاد ایران درآمدهای دولت به نرخ ارز وابسته است، چرا که صادرات نفت را داریم که باید به منابع ریالی تبدیل شود. بنابراین نرخ ارز تعیینکننده است. تحریمها نیز بسیار تعیین کننده بوده و باعث شده صادرات نفتی و غیرنفتی اقتصاد به آن موقعیتی که باید باشد دست نیابد. در بحث مربوط به واردات هم به این صورت است. تراز غیرنفتی ما در اغلب سالها منفی بوده و واردات از صادرات بیشتر است و صنایع مختلف وابسته به کالاهای وارداتی هستند و بنابراین نرخ ارز متغیر مهمتری در اقتصاد ما میشود. اما مسئله این نیست که در سایر اقتصادها نرخ ارز مهم نیست و فقط در اقتصاد ما اینگونه است، بلکه در تمام اقتصادها متغیر مهمی است و به عنوان لنگر تورم مورد نظر است.
نظر شما