بانکها در اقتصاد کشور نقش اصلی را در تامین مالی و ارائه تسهیلات به بخش تولید بر عهده دارند و سهم بازار سرمایه و یا تامین مالی خارجی در این بخش ناچیز است. از آنسو به دلیل افزایش تقاضاها و فشار به نظام بانکی برای دریافت تسهیلات، بانکها با کسری منابع مواجه شده و یا با سرعت بیشتری به سمت ناترازی پیش میروند. بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار در بازار پول کشور، در یکسال اخیر تلاش کرده تا با ارائه راهکارها و همچنین معرفی ابزارهای کاربردی، شیوههای نوینی را در تامین مالی بخش تولید و همچنین پرداخت تسهیلات سرمایه در گردش بنگاهها، ایجاد کند. در خصوص نقش و جایگاه نظام بانکی در حمایت از بخش تولید، با مسعود دانشمند، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران گفتوگویی انجام شده که در زیر میخوانیم:
در یک سال گذشته بسیاری معتقدند بانک مرکزی نقش فعالتری در حمایت از تولید و توسعه صنعتی کشور داشته و برخی اقدامات اساسی به منظور آرامشبخشی به فضای اقتصادی و بازار ارز صورت گرفته است. دیدگاه شما به عنوان یک فعال اقتصادی، در خصوص عملکرد یکسال اخیر بانک مرکزی چیست؟
با توجه به این بانک مرکزی به عنوان صندوق دولت تلقی میشود، عملکرد قابل قبولی داشته است، به خصوص اینکه در حوزه نظارت بر بانکها فعال شد، چرا که یکی از وظایف این نهاد نظارت بر بانکهاست از آنجایی که بانک مرکزی مسئول بازار پول است، این بخش را از محاق خارج کرده و آقای فرزین توانسته تا این حوزه را فعال کند. عملکرد بانک مرکزی فعلی نسبت به قبل قابل قبولتر است. اما برای اینکه بانک مرکزی بتواند مدیریت بر بازار پول کشور را به درستی انجام دهد، باید ابتدا استقلال داشته باشد. رئیس کل بانک مرکزی باید توسط مجلس تعیین شود و به مجلس نیز پاسخگو باشد. آثار تصمیمات بانک مرکزی در زندگی مردم، بخش تولید و اشتغال مشاهده میشود.
اجرای سیاست تثبیت اقتصادی باعث شد در سال ۱۴۰۲ بازارها به ویژه حوزه ارز، روال به نسبت آرامتری داشته باشند. به نظر شما، این تلاشها چه اثری در بخش تولید و گسترش تجارت کشور داشته است؟
هر چقدر ثبات در بازار بیشتر باشد، تصمیمگیران و فعالان اقتصادی اعم از تولید و بازرگانی حتی با وجود مشکلاتی مانند تحریمها، میتوانند بهتر تصمیمگیری کنند. اما وقتی بازار متلاطم باشد تصمیمگیری را سخت میکند و صادرکننده نمیداند کالا را با چه قیمتی در بازار عرضه کند. امروز قیمتگذاری میکند و فردا به دلیل متلاطم بودن بازار، قیمتها در بازار تغییر میکند و در نتیجه نمیتواند به تعهدات خود در بازار هدف عمل کند. ثبات بازار هم به فعالان اقتصادی و هم مردم کمک میکند، مردم تکلیفشان روشن میشود که چقدر درآمد و هزینه دارند و مطمئن خواهند شد به عنوان نمونه، تا شش ماه آینده، قیمتها تغییری نمیکند، اما هر چقدر بازار متلاطمتر باشد، طبیعتا همه زندگیها متلاطم میشود. همین که بانک مرکزی توانسته بود نرخ ارز را بین ۵۰ تا ۵۵ هزار تومان در بازار ثابت نگه دارد، هنر بوده و اثر گذاشته است، هر چند عدد ۵۵ هزار تومان هم قابل قبول نیست. بانک مرکزی باید مسئله پیمانسپاری ارزی را برای صادرکنندگان حل کند، به گونهای که صادرکننده آرامش خاطر داشته باشد. ماهیت فروش برخی کالاها مانند فرش و صنایع دستی امانی است. تجار اینها را به صورت امانی ارسال میکنند که میتوانند در یک زمان یکساله آن را به فروش برسانند. بانک مرکزی وارد این بازی نمیشود و میگوید صادرکننده سر موعد ارز را برگرداند. باید به سمت دلار تک نرخی برویم و تا زمانی که به این سمت حرکت نکنیم، مشکل صادرکننده و پیمانسپاری ارزی نیز حل نمیشود.
با وجود تضعیف تامین مالی از سوی بازار سرمایه، بانکها تا حدی توانستهاند حمایت خوبی از تولیدکنندگان و تجار داشته باشند، در این زمینه چه نظری دارید؟
هیچ وقت بازار سرمایه نقش لازم را برای حمایت از تولید ایفا نکرده است. عمده حمایت از تولید به سمت بازار پول رفته است، بورس را در این چند روزه نگاه کنید، همین که قیمت دلار بالا میرود، ریزش دارد. دلیل آن نیز واضح است چون مردم سهام خود را در بورس فروخته و اقدام به خرید دلار میکنند، چرا که بازده دلار بهتر از سود بازار سرمایه است. همین که دلار تثبیت یا نزولی میشود شاخص بورس بالا میرود. بازار سرمایهای که متاثر از بازار پول باشد، نمیتواند استقلال عمل داشته باشد، بازار سرمایه باید نقش خود را تعریف و جایگاه پیدا کند، بنابراین تمام بار حمایت از تولید به عهده نظام پولی است.
نظرتان درباره روند پرداخت تسهیلات بانکها به تولید و تجار چیست؟
بانکها دچار پارادوکس هستند، از یک طرف فشار دولت و تسهیلات دولتی است و از آنجایی که نرخ سود بانکی پایین است و نرخ بیرون از بانک بالاتر، کسانی که از بانک تسهیلات میگیرند آن را به بانکها برنمیگردانند که این مسئله باعث تشدید معوقات بانکی میشود. زمانی هم که معوقه به وجود میآید توان تسهیلاتدهی بانکها کاهش مییابد چرا که بانکها به ازای سپرده و معوقههایی که دارند، جمع جبری میکنند و از اینرو توان تسهیلاتدهی بانکها کاهش مییابد. بانکها باید به شیوههای مختلف بهبود روند تسهیلاتدهی فکر کنند و ابزار نوین در پرداخت تسهیلات بانکی را بیابند، بانک همچنین میتواند سرمایههای خُرد مردم را تجمیع و در تولید وارد کند. بانک مرکزی باید مستقل شود، چون کارکنان بانک مرکزی قادر هستند که بتوانند برای مدیریت بازار پول برنامهریزی کنند. استقلال بانک مرکزی اولین حرف ماست.
نظر شما