شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۹
اثربخشی اوراق گواهی سپرده قابل‌انکار نیست

قائم مقام سابق وزیر صمت با اشاره به اینکه فروش اوراق گواهی سپرده با نرخ سود ۳۰ درصد یکی از راه‌های موثر برای کنترل بازار ارز بود، افزود: برخی به دنبال منع بانک مرکزی در استفاده از ابزار سیاست‌های پولی هستند.

محمدصادق مفتح قائم مقام سابق وزیر صمت: کاری که بانک مرکزی در رابطه ‌با فروش اوراق گواهی سپرده با نرخ سود ۳۰ درصد انجام داد، یکی از راه‌های موثر برای کنترل بازار ارز بود، البته به شرطی که تداوم داشته باشد، در غیر اینصورت، به‌ سرعت جای آن پُر خواهد شد و شاید اثر عکس هم باقی بگذارد. تداوم این سیاست که به آن جمع‌آوری پول‌های سرگردان گفته می‌شود، یک اقدام عملی در جهت مبارزه با تورم و کاهش آن به ‌حساب می‌آید.

در صورتی ‌که بانک مرکزی در هفته‌های اخیر برای کنترل نقدینگی سرگردان و مدیریت بازار ارز از این ابزار پولی استفاده نمی‌کرد، تعادل آن بیشتر از آنچه که در حال حاضر شاهد هستیم، به هم می‌خورد و شاهد نوسانات بیشتری در بازار بودیم.

برخی به دنبال منع بانک مرکزی در استفاده از ابزار سیاست‌های پولی هستند، در صورتی‌ که تمام بانک‌های مرکزی جهان از اینگونه ابزارها برای مدیریت هیجانات نرخ‌ها استفاده می‌کنند. بانک مرکزی برای جلوگیری از جهش غیرمنطقی نرخ ارز باید این کار را انجام می‌داد، زیرا در کوتاه‌مدت سریع به جواب می‌رسد. به این معنا، قطعاً سرعت عمل و اثری که این کار دارد و تاثیری که بر بازار به جا می‌گذارد، قابل‌توجه است.

البته در این زمینه می‌توان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد و بانک مرکزی باید اقدامات بیشتری را در دستور داشته باشد. بد نیست به این نکته هم اشاره شود که تمام حرکت‌هایی که در این زمینه قابلیت اجرا دارد، وظیفه بانک مرکزی نیست و قطعاً نمی‌توان تنها به این راه بسنده کرد، ولی با این ‌وجود بدون شک ابزار موثری است و در کنار آن باید از سایر ابزارها هم استفاده شود، اثربخشی این اقدام و ابزار استفاده شده، غیرقابل ‌انکار است.

نظام بودجه‌ریزی کشور متاسفانه چندین سال است، به طور سیستماتیک باعث رشد پایه پولی می‌شود و بروز تورم نیز از این طریق اجتناب‌ناپذیر است. البته با این مشکل در کشور بیش از سه یا چهار دهه درگیر هستیم.

افزایش پایه پولی در دولت‌های مختلف به دلایلی مانند مشکلات بودجه‌ای که باعث رشد تورم شد را همگان دیدیم. یقیناً اگر وظیفه بانک مرکزی را به‌ عنوان متعادل‌کننده و سیاست‌گذار در بازار پولی کشور در نظر بگیریم، بدون شک باید اقداماتی در قالب خنثی‌ کردن هیجانات بازارها را در دستور کار داشته باشد که در جهت کاهش رشد پایه پولی باشد. البته تمام بانک‌ها در جهان در حال انجام تلاش‌هایی در این ‌رابطه هستند و تنها مختص کشور ما نیست، سایر کشورها هم این دست از اقدامات را انجام می‌دهند و حتی پیش از انقلاب نیز این سیاست‌ها مورد توجه قرار داشت.

در هر صورت این کار باید انجام می‌گرفت، اما انجام هر کاری، یک‌سری مسائلی دارد که می‌تواند با نتایج منفی و مثبت همراه شود. به اقدامی مفید گفته می‌شود که برآیند آن در تراز مثبت قرار گیرد و در مجموع با برکاتی برای اقتصاد کشور همراه شود که البته می‌تواند مضراتی هم داشته باشد. در نهایت باید بر این نکته آگاه باشیم که این کار خوب، افتخار بانک مرکزی نیست، همان‌طور که اشاره شد، در دنیا بسیار معمول و پایه علمی آن قابل‌اثبات است. شاید اگر زودتر حرکت به این سمت را شروع کرده بودیم، تا این اندازه با تورم روبرو نمی‌شدیم.

نکته دیگری که در این ‌رابطه باید مورد توجه داشت این است که بر توان بانک‌ها در نتیجه استفاده از این ابزارهای پولی افزوده می‌شود. بانک مرکزی باید مراقبت‌هایی را در خصوص نحوه استفاده از این منابع جدید داشته باشد. چنانچه نظام بانکی از این منابع جدید استفاده بیشتری برای شکوفایی تولید، رفع موانع آن و توسعه تولید داشته باشد، امیدوارکننده خواهد بود.

متاسفانه در سنوات گذشته، منابع به بخش خدمات و... سوق پیدا می‌کرد و بیشتر امکانات در این بخش جذب می‌شد. مجموعه فعالیت‌های اقتصادی بانک‌ها در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که بخش مسکن بیشتر مورد توجه قرار گرفت، از اینرو بانک مرکزی باید بر هدایت منابع جدید به بخش تولید نظارت داشته باشد. بانک مرکزی باید برای استفاده از ابزارهای مختلف برای کنترل نقدینگی و کاهش سرعت گردش پول، برنامه‌ریزی کند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha