حمیدرضا جیهانی، کارشناس مسائل اقتصادی: نوع رفتار مصرفکننده و فعالان اقتصادی در جامعه نکتهای است که در این زمینه باید در نظر گرفت. بحث انتظارات تورمی در ذهنیت آحاد جامعه است و زمانی که روندهای اقتصادی کشور سمتوسوی شفافی نداشته باشد، آحاد جامعه به دلیل نداشتن ذهنیت درستی از آینده، درگیر انتظارات تورمی یا به عبارتی حفظ ارزش داراییهای خود میشوند. به این معنا، با خرید دارایی بهزعم خود مطمئنتر، تلاش میکنند تا ذهنیت نگران خود را اینگونه پاسخ دهند و عطش به وجود آمده را در این زمینه بدون جواب باقی نگذارند.
این مسئله منجر به یکروند دومینویی میشود که در نهایت سبب خواهد شد، از انتظار تورمی اتفاقی ویرانگرتر به وقوع بپیوندد، زیرا در نتیجه بروز انتظارات در بازارهای مختلف، تنش ایجاد خواهد شد. خوشبختانه در شرایط فعلی کشور و در حدود یک سال اخیر که مدیریت بانک مرکزی تغییر پیدا کرده، تصور بخش زیادی از فعالان اقتصادی نسبت به سابق متفاوت و مثبتتر شده است. به این شکل که فعالان اقتصادی چنین میاندیشند که مواد اولیه و ماشینآلات مورد نیاز را میتوانند با ارقام مناسبتری واردات کنند و بالطبع محصول خود را نیز با قیمت بهتری به فروش برسانند. این مسئله از یکطرف منجر به تغییر نگاه نگران سابق شده و از طرف دیگر به دلیل آنکه حوزه انتظارات تورمی به یکسری ریسکهای سیستماتیکی که خارج از بازارهای مالی و اقتصادی تحمیل میشد، وابسته است، با تدابیر خوب بانک مرکزی طی ماههای اخیر، کمرنگ شده است. در دو یا سه بحران امنیتی مهم منطقهای که در چند ماه اخیر به وجود آمد، برای بازار ارز مشکلی ایجاد نشد و با وجود یک نوسان هیجانی، در بازار خصوصاً ارز و دیگر بازارها دوباره به همان عددهای قبلی بازگشتیم.
نرخ ارز در حوزه تولید نقش بسیار مهمی دارد. به این معنا که فعالان اقتصادی واقعی یا به خاطر مواد اولیه و یا ماشینآلات و یا فروش کالای نهایی به قیمت ارز وابستگی دارند. همانطور که اشاره شد در یکسال اخیر، با توجه به روند تثبیت نرخ ارز و آرامش بازارها، با خیال راحتتری به کار خود مشغول شدند و در کنار آن هم بازارهای سفتهبازانه و دلالی که معمولاً دنبال رفتارهای هیجانی هستند، نیز با توجه به واقعی بودن آرامش در بازار، اثرگذار کمتری داشتند. البته باید یکسری از کانالهای تلگرامی و مجموعههای رسانهای خاص که به این موضوعات دامن میزنند را بررسی کرد و به آنها تذکر داد و یا از رفتارهایشان جلوگیری به عمل آورد. باید گفت که نرخ تورم از دو بخش تقسیم شده، یک بخش آن تورم واقعی و بخش دیگر هم انتظار تورمی است. سرعت اثرگذاری و جهشهای عامل دوم در نرخ واقعی تورم بیشتر است که در ماههای اخیر همین عامل مدیریت شد و در اثر آن ذهنیت آحاد جامعه به یک سمتوسوی مثبت حرکت کرد. تصورم این است که نرخ تورم با یک شیب ملایمی حتماً کاهشی خواهد بود.
بانک مرکزی برای اینکه کشور وارد رکود نشود و فعالان اقتصادی بتوانند سرمایه در گردش داشته باشند و به فعالیتهای خود ادامه دهند، دالان نرخ بهره را تعریف کرد. سیاستگذار پولی باید تلاش کند که این دالان را به صورت واقعی و هدفمند، جریانسازی کند تا تسهیلات بانکی به بخش واقعی اقتصاد سوق پیدا کند و در نتیجه آن نیز فعالان واقعی اقتصاد به مشکل تامین مالی برخورد نکنند.
فعالیت ماههای اخیر بانک مرکزی، چه در حوزههای ساماندهی بازار ارز و چه در ساماندهی موسسات مالی غیرمجاز، ظرفیتهای خیلی خوبی را برای اعتماد عمومی، خصوصاً عامه مردم نسبت به تحولات اقتصادی به وجود آورده است، ولی باید توجه داشت که حوزه رفتاری جامعه، بلندمدت است و برای برگشت اعتماد از دسترفته، سیاستگذار پولی کشور نیاز به زمان جهت اصلاح دارد تا بتواند به جای واقعی خود بازگردد.
نظر شما