دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۵
۶ پیشنهاد برای ثبات بازار ارز

مدیرعامل صرافی توسعه صادرات معتقد است که مداخله خاص کشور ما نیست که انگ بزنیم بد یا خوب است و یا اینکه ارزپاشی و ... می‌شود، بلکه در همه کشورهای دنیا و بانک‌های مرکزی کشورها از جمله کشورهای توسعه‌یافته هم رواج دارد.

محسن بوالحسنی، مدیرعامل صرافی توسعه صادرات: در همه جای دنیا مرجع تصمیم‌گیر در عرصه سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی کشورها هستند و ارز هم یکی از شقوق سیاست‌گذاری پولی است که سیاست‌گذاری و مرجعیت آن با بانک مرکزی است.

از دو بُعد می‌توان درباره مرجعیت صحبت کرد. یکی اینکه مرجع از لحاظ حجم و سایز چه اندازه‌ای یا چه درصدی از بازار را پوشش می‌دهد و دوم مقبولیت و تاثیرگذاری و سیگنال‌دهی به بازار است. همچنین اینکه مرجعی که این تصمیم را می‌گیرد، فارغ از اینکه چه سهمی از بازار داشته باشد، باید دید چه میزان پذیرش دارد.

برخی شاید اعتقاد داشته باشند این نرخ‌هایی که به عنوان نرخ مرجع و رسمی اعلام می‌شود، سهم عمده معاملات بازار را دارد و آنچه خارج از بازار انجام می‌شود، یک سهم بسیار کوچک است، اما به لحاظ عواملی که پشت صحنه بازیگری می‌شود، می‌تواند نقش سیگنال‌دهی پُررنگی داشته باشد.

برخی تقاضاهای ارز مورد پذیرش نیست و بانک مرکزی وظیفه‌ای برای تخصیص ارز ندارد، اما این تقاضاها سهم بزرگی دارند. با وجود اهتمامی که در این سال‌ها در حوزه مبارزه با قاچاق وجود داشته است، با این حال آمار سنگینی ارائه می‌شود.

بحث خروج سرمایه را نیز داریم که با توجه به شرایط کشور و وجود انگیزه در این بخش، متاسفانه آنجا هم اعداد بزرگ است. بخشی هم سوداگری یا حفظ ارزش دارایی و سرمایه است که افراد ارز خریده و آن را از جریان صحیح مالی اقتصادی خارج می‌کنند.

بخشی هم نیازهای خدماتی است که هر چند در سال‌های اخیر به رفع اشکالات آن توجه جدی شده و سرفصل‌های ارز خدماتی به ۶۳ مورد رسیده، اما هنوز همه تقاضاها را پوشش نمی‌دهد. بخواهیم یا نخواهیم تقاضاهایی در بازار وجود دارد و تا زمانی که برنامه‌ای برای اجابت آنها نداشته باشیم، یا حوزه‌های نامشروع را با سیاست‌گذاری و افزیش هزینه‌ از مطلوبیت خارج نکنیم، نمی‌توانیم موضوع را حل کنیم.

ریشه اصلی همه مشکلات ما دو نرخی بودن ارز است. اینکه عدم دسترسی به مرجعیت را داریم ناشی از همین اختلاف است. بیش‌اظهاری در واردات و کم‌اظهاری در صادرات، عدم تعادل عرضه و تقاضا را به صورت فزاینده بالا می‌برد و در این زمینه سوءاستفاده‌هایی که می‌شود و بعضاً اخبار آن را هم می‌بینیم، نکاتی است که در مرجعیت خلل ایجاد می‌کند. البته انصافاً در دوره اخیر تلاش می‌شود همگرایی بین نرخ‌ها زیاد شود و در گذشته نیز دیدیم که هرگاه همگرایی بین نرخ‌ها بیشتر شد، بسیاری از مشکلات نیز حل شد.

چند پیشنهاد برای ثبات‌بخشی به بازار ارز می‌توان مطرح کرد. اصلی‌ترین پیشنهاد این است که حرکت‌ را به سمت تک‌نرخی شدن ارز هدایت کنیم، البته ممکن است این کار تبعاتی داشته و هزینه‌هایی لازم باشد که باید بپردازیم. موضوع عمق دادن به بازار به لحاظ حجم و تنوع ابزار را باید انجام دهیم.

در سال‌های اخیر بانک مرکزی به سمت حاکمیت ریالی رفته است. شاید در گذشته همواره تلاش‌مان این بود که مشکلات ارز را با ارز حل کنیم، اما خیلی مواقع معضلات و مسائل ارزی ریشه در ریال دارد، خوشبختانه در این زمینه حرکات و اقدامات خوبی شده و حاکمیت ریالی اجرا شده است.

نظارت هوشمند در این حوزه‌ها از ضعف‌های ما است. قبل، حین و پس از سیاست‌هایی که اجرا می‌شود باید نظارت صورت پذیرد. البته منظور نظارت‌های امنیتی نیست، بلکه نظارت‌های وظیفه‌ای و قانون‌مدار باید در این حوزه انجام شود.

باید ثبات تصمیم‌گیری داشته باشیم و این اطمینان را به فعالان اقتصادی بدهیم و اقتصادمان را پیش‌بینی‌پذیر کنیم. بازار ارز دستور نمی‌پذیرد و باید با سیاست‌هایی که داریم این چرخه را در مسیر صحیح خود پیش ببریم. اگر بخواهیم چرخه را گم کنیم و با دستور به این سمت برویم، قطعا به بیراهه رفته‌ایم.

موضوع بعدی در مورد مداخله در بازار است. اول تکلیف‌مان را با یکی، دو مفهوم باید در این بخش مشخص کنیم. شاید مداخله با واژه دخالت کنار هم بیاید و تعبیر منفی داشته باشد که اینطور نیست. مداخله خاص کشور ما نیست که انگ بزنیم بد یا خوب است و یا اینکه ارزپاشی و ... صورت می‌گیرد، بلکه در همه کشورهای دنیا و بانک‌های مرکزی کشورها، از جمله کشورهای توسعه‌یافته هم رواج دارد.

مداخله یک سویه نیست، مداخله در دنیا دو سویه است و حتی مواقعی که تقاضا روی ارز کم و عرضه زیاد باشد، آنجا هم باید در راستای سیاست‌های تبیین‌شده، بانک‌های مرکزی ورود و ارز را جمع کنند.

تفاوت‌هایی در دنیا با نوع مداخلاتی که ما داریم وجود دارد. مداخلات ما معمولاً به صورت کنترل ارز در لحظات التهاب است تا اثرات مخرب ارز را در سایر بخش‌های اقتصادی خنثی کنیم، اما در دنیا مداخلات به منظور کنترل تورم، رقابت اقتصادی، حمایت از ثبات مالی، ایجاد ذخایر ارزی مطمئن و ... پایش می‌شود.

مطالعات نشان می‌دهد کشورهای مشابه ایران مانند ترکیه، مکزیک و ... شفافیت بیشتری در مداخلات دارند و همزمان نیز اطلاع‌رسانی عمومی می‌کنند. ما به دلیل وجود نفت و نوسانات آن، ویژگی خاص داریم که باعث شده مداخلات ما به صورت علمی، منطقی و درست پیش نرود. مطالعات نشان می‌دهد هرگاه قیمت نفت بالا رفته، حجم ارز نیز بالا رفته و یک همسویی و همگرایی با مداخلات وجود دارد.

بحث دیگر تحریم است که آسیب زده و منابع ارزی را در مضیقه قرار می‌دهد و همچنین در ذخیره‌سازی ارز دچار مشکل می‌شویم. متاسفانه در دهه اخیر، به دلیل مشکلاتی که به وجود آمده اگر هم با منابع خوب ارزی مواجه شدیم، در ذخیره‌سازی مطمئن و قابل دسترس، دچار مشکل شدیم.

درباره صندوق تثبیت ارزی به تعبیر من، تا زمانی که نگاه به آن عوض نشود، فقط اسمی کنار صندوق ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی می‌نشیند. اینکه چه سیاست‌هایی باید داشته باشیم قطعا در کنار مداخلات‌، باید به مسائل کلان اقتصادی نیز توجه داشته باشیم و بازار را کارآمد کنیم. باید بازارها را تنوع ببخشیم و حوزه‌های صادراتی را نیز متنوع کنیم تا درآمد پایدار و مطمئن ایجاد شود. نمی‌توانیم سال‌ها تورم دورقمی و حتی ۵۰ درصدی را تجربه کنیم و دنیا را با تورم یک تا دو درصد ببینیم و انتظار داشته باشیم این جهش‌ها و تکانه‌ها رخ ندهد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha