شرایط اقتصادی کشورمان در یک سال اخیر، روند تقریباً باثباتی را طی کرده است. به گونهای که با وجود فشارهای تحریمی و اقتصادی غرب علیه نظام بانکی و اقتصادی کشورمان، شاخصهای اقتصادی نظیر نرخ ارز و تورم، مسیر مدیریت شده و به دور از هیجان را تجربه کرده است.
به بیان دیگر، با برنامهریزی و نگاه کارشناسی و فنی بانک مرکزی به بازار ارز و اجرای سیاست تثبیت اقتصادی و ارزی، نه تنها پیشبینیهای جهش ارزی محقق نشده، بلکه بازار غیررسمی ارز روزبهروز محدودتر و کماثرتر شده است و سهم بالایی از نیازهای ارزی مردم و فعالان اقتصادی در مرکز مبادله ارز و طلای ایران تامین و پاسخ داده میشود و خبری از تقاضای هیجانی و کاذب در بازار ارز نیست.
در این باره سیدکمال سیدعلی، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی در گفتگو با هفتهنامه تازههای اقتصاد، میگوید: برخیها پیشبینی دلار ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومانی در سالجاری را داشتند، اما به دلیل مدیریت و برنامهریزی خوب بانک مرکزی، این پیشبینیها هرگز محقق نشد. همچنین باید در نظر داشت با دیپلماسی بانک مرکزی و دولت، یک سری از منابع ارزی بلوکه شده کشورمان در برخی کشورها آزاد شد و در دسترس بانک مرکزی قرار گرفت.
در ادامه مشروح گفتگو با سیدکمال سیدعلی، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی را میخوانید؛
نگاهی به روند یکسال اخیر اقتصاد کشورمان، نشان میدهد که در این مدت با وجود تداوم تحریمها، اقتصاد ایران شرایط آرامتری را نسبت به سالهای قبل پشت سر گذاشته است و طبق پیشبینیها این روند ادامه خواهد داشت. تحلیل شما از دلایل این آرامش و ثبات نسبی چیست؟
به نظرم از ابتدای سال به دلیل اقدامات بانک مرکزی در زمینه مدیریت بازار ارز، خبری از صفوف خرید ارز در مقابل صرافیها نبوده و نیست. از سوی دیگر با مکانیزم و سیاستهای جدید بانک مرکزی در جهت کنترل نقدینگی، شاهد آرامش در بازار ارز هستیم. به گونهای که نرخ ارز از یک ثبات نسبی خوبی برخوردار شده است. این در شرایطی است که برخیها پیشبینیهایی داشتند که نرخ دلار در سالجاری ۷۰ یا ۱۰۰ هزار تومان میشود، اما به دلیل مدیریت و برنامهریزی بانک مرکزی، این پیشبینیها هرگز محقق نشد. مسلماً ثبات نسبی نرخ دلار چند دلیل دارد و با سیاستهای اثرگذار ارزی و پولی بانک مرکزی و افزایش صادرات و فروش نفت خام با قیمتهایی بالا در سالجاری، ثبات و کنترل نرخ ارز محقق شده است.
همچنین باید در نظر داشت با دیپلماسی بانک مرکزی و دولت، یک سری از منابع ارزی بلوکه شده کشورمان در برخی کشورها آزاد شد و در دسترس بانک مرکزی قرار گرفته است.
نکته مهمی که به نظرم باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در ماههای اخیر، نوسانات ارزی به تورم بالای ۴۰ درصدی که در کشورمان وجود دارد، دامن نزده است. به بیان دیگر، بازار ارز توسط بانک مرکزی در مسیر باثباتی مدیریت شده است. بنابراین تورم موجود به دلایل دیگر و سایر سیاستهای دولت، همچون کسری بودجه برمیگردد.
این در شرایطی است که بانک مرکزی همیشه تحت این فشار بوده که تورم مبتنی بر افزایش نرخ ارز است. اما در مدت اخیر، این رابطه وجود نداشته و بانک مرکزی باید توجه داشته باشد که تمام مشکلات تورمی به این بانک سرازیر نشود، بنابراین با توجه به این موارد، معتقدم دولت و مجموعه نظام باید به عملکرد بانک مرکزی نگاه مثبتتری داشته باشند، چرا که بیش از ۹ ماه است که نرخ ارز از ثبات خوبی برخوردار شده و این دستاورد، یک امتیاز برای عملکرد بانک مرکزی است. اما باید در نظر داشت که تداوم کنترل نرخ ارز با وجود تورم بالای ۴۰ درصدی در ماههای آینده، ماموریت خیلی سختی است که بانک مرکزی با سیاستهای ارزی و مدیریت بازار ارز، عهدهدار آن شده است.
بانک مرکزی بسته سیاستی تثبیت اقتصادی را در ماههای اخیر اجرا کرد و یکی از مهمترین بخشهای آن، کنترل بازار ارز بود. سوال اینجاست که اگر کنترل بازار ارز در دستور کار بانک مرکزی قرار نمیگرفت، امروز چه شرایطی ممکن بود داشته باشیم؟
ابتدا باید توجه داشت که بانک مرکزی در کنار مدیریت بازار ارز، وظایف دیگری نیز به عنوان نمونه کنترل ناترازی بانکها و نظارت بر اضافه برداشت بانکها و کنترل نقدینگی دارد. اما در پاسخ به این سوال معتقدم، اگر بازار ارز کنترل نمیشد، امروز تورم با افزایش مواجه شده بود و به بیش از ۵۰ درصد میرسید. یعنی آثار افزایش نرخ ارز در تورم را شاهد بودیم. بنابراین یک موفقیت بانک مرکزی این بوده که حداقل تمام مشکلات تورمی را به نرخ ارز ارجاع ندهند.
برخی اعتقاد به رهاسازی اقتصاد و بازارها از جمله بازار ارز دارند. آیا در شرایط جنگ اقتصادی فعلی، تحریمها و محدودیتهای منابع ارزی، چنین توصیهای را قابلقبول میدانید؟
معتقدم با توجه به اینکه بانک مرکزی توانسته است پس از مدتها یک ثباتی را در بازار ارز ایجاد کند، باید فاصله نرخ نیمایی و کالاهای اساسی را با بازار ارز نزدیک کند. دلیلش هم این است که مادامی که رانت فاصله نرخ ارز با بازار آزاد را داشته باشیم، اجناس به نرخ آزاد فروخته میشود، البته این روندی است که از اول انقلاب وجود داشته است. اما اینکه بخواهیم نرخ ارز را رها کنیم با توجه به اینکه در بحث درآمدهای ارزی محدودیت داریم و چالش قاچاق کالا به داخل کشور و خروج سرمایه از کشور را نیز داریم، این راهکار رهاسازی و آزادسازی نرخ ارز اصلاً شدنی نیست و فعلاً در محدودیت ارزی هستیم.
نظر شما