یکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۸
پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد برای تجار افزایش یافت

معاون مرکز مبادله ارز و طلای ایران با تاکید بر اینکه اقدامات مرکز مبادله جلوی سفته‌بازی و سوءاستفاده‌های دلالی را گرفت، افزود: مهم‌ترین مسئله در حوزه اقتصاد که همیشه مورد تایید رئیس‌کل نیز بوده، پیش‌بینی پذیری اقتصاد است.

بانک مرکزی در دوره یکساله اخیر توانست گام‌های موثری را در مدیریت بازار ارز و برقراری ثبات و آرامش در فضای کلی اقتصاد ایران بردارد. امروز دیگر خبری از افزایش‌های یکباره نرخ ارز نیست، تجار و فعالان اقتصادی امکان بهتری برای برنامه‌ریزی و پیش‌بینی آینده دارند و بانک مرکزی با ایجاد مرکز مبادله ارز و طلای ایران، به دنبال ایجاد مرکزیت تعیین قیمت بازار ارز کشور است. در مدت اخیر که فعالیت مرکز مبادله آغاز شده است، ظرفیت مناسبی برای کم‌اثر شدن نقش بازارهای غیررسمی ارز ایجاد شده تا جایی که قدرت تخریب بازار و ایجاد هیجانات کاذب از طریق نرخ گذاری‌ها در کانال‌های تلگرامی، به حداقل ممکن رسیده است و میزان اعتماد جامعه و بخش تجاری کشور به اقدامات و سیاست‌های بانک مرکزی افزایش یافته است. در زمینه اقدامات یکسال اخیر بانک مرکزی با مسعود توکلی، معاون سابق مرکز مبادله ارز و طلای ایران گفتگویی انجام شده که در زیر می‌آید:

برای اینکه سیاست‌گذار بتواند به خوبی سیاست تثبیت را اجرا و عرضه و تقاضا مدیریت شود، مرکز مبادله راه‌اندازی شد. هدف از ایجاد این مرکز چیست؟

یکی از اساسی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر نرخ ارز و قیمت هر کالایی، تقاضا است. مدیریت تقاضا به مدیریت قیمت کمک می‌کند، یعنی تامین نیاز باعث ایجاد ثبات در قیمت می‌شود و هر چه تقاضا افزایش و میزان کالا کاهش پیدا کند یا ثابت باشد، قاعدتاً رشد قیمت را به دنبال داریم.

یکی از رویکردهای اساسی که در مرکز مبادله دنبال شد، تامین نیاز واقعی حوزه ارز بود. اولین هدف سیاست‌گذار بازار ارز این بود که مرکزی را راه‌اندازی و نیازهای واقعی ارزی آنجا پاسخ داده می‌شود. در بازار متشکل این فرآیند از سال‌ها قبل آغاز شده بود، اما با قوت و جدیتی که در دوره جدید فعالیت مرکز مبادله دنبال شد، نبود. از طرف دیگر، عمده اهداف مرکز مبادله که در لحظه اول شکل گرفت، بعد از گذشت تقریباً یک سال، به هدف خود رسیده است. کسی که به دنبال واردات کالا از خارج کشور است و می‌خواهد مواد اولیه وارد کند، امروز با خیال راحت‌تری خرید می‌کند، همچنین نگرانی متقاضی ارز وارد بازار غیررسمی نمی‌شود. اقدامات مرکز مبادله، واقعا جلوی سفته‌بازی و سوء‌استفاده‌های دلالی را گرفت که بعضا مشکلاتی را نیز برای مردم به دلیل اعلام نرخ‌های کاذب، ایجاد می‌کرد. این مسیری بود که در مرکز مبادله طی شد و البته کار فراوانی نیز در پیش است.

ما هنوز بحث تامین نیازهای پوشش ریسک و ابزارهای قابل ملاحظه را در مرکز مبادله تعریف نکرده‌ایم و من فکر می‌کنم یک مسیر بسیار مهمی است که در آینده باید به سمت آن برویم و البته مرکز مبادله در این مسیر حرکت می‌کند.

انحلال کانون صرافان و ایجاد جامعه صرافان تحت نظارت بانک مرکزی، چگونه می‌تواند به مدیریت موثر ارزی منجر شود؟

بانک‌ها و صرافی‌ها نقش کارگزاران را در بازار ارز به عهده دارند. بخش ارزی بانک‌ها به نوعی، کارگزاران بازار هستند. رویکردی که از گذشته در بازار متشکل دنبال می‌کردیم و در ابتدای فعالیت مرکز مبادله هم واقعاً بر آن پافشاری شد، این بود که صراف باید نقش کارگزار را داشته باشد. نقش کارگزار یعنی چه؟ یعنی تسهیل‌گری برای انجام معامله بین دو طرف. یک نفر متقاضی حقیقی یا حقوقی داریم، یک طرف هم بانک مرکزی به عنوان تامین کننده باید قرار بگیرد که ارز را به دست مشتری برساند. اما ورود کارگزار به حوزه کسب و کار، یعنی خرید از بانک مرکزی و درگیر معامله شدن و کسب سود از نوسانات نرخ ارز که این موضوع فساد ایجاد می‌کند. لذا برای صرافان باید مانند اتفاقی که در بورس می‌افتد، نقش کارگزاری را دنبال کنیم. ما در بورس‌ها کارگزاران خیلی زیادی را داریم، ولی کارگزار درگیر معادله نمی‌شود که این موضوع شفافیت ایجاد می‌کند. اگر قرار بود کارگزار خود درگیر معامله شود، باعث می‌شد تا با فعالیت‌های مختلف ایجاد نوسان اتفاق بیافتد. بنابراین در بازار سرمایه، به منظور ایجاد شفافیت به سمت کارگزار محورشدن امور رفتیم. در ساختار جدیدی که برای صرافی‌ها داریم، باید روی این نقش کارگزاری پافشاری و بتوانیم آن را پیاده‌سازی کنیم که این یک استاندارد و اصل است که باید دنبال شود. در نوسانات مختلف نرخ ارز بعضاً می‌دیدیم که یک صراف به جای آن یک درصد، چندین درصد سود می‌کرد و پایبند به نرخ اعلامی بانک مرکزی هم نبود. نرخ ارز که افزایش پیدا می‌کرد، قیمت را بالاتر می‌بُرد و این خود ایجاد آشفتگی می‌کرد، در صورتی که با نرخی به مراتب پایین‌تر از بانک مرکزی خرید کرده بود. کانون صرافان باید بخش نظارتی، رسیدگی به تخلفات و حوزه انتظاماتی ایجاد می‌کرد که بعضاً در برخی موارد کوتاهی‌هایی اتفاق افتاد.

موضوع دوم این بود که بعضا صرافی مسئولیت اجتماعی خود در حوزه اقتصاد را فراموش می‌کرد و به واسطه ساختاری که در آن فضا ایجاد شده بود، خود درگیر معامله می‌شد و تخلفاتی اتفاق می‌افتاد. در حوزه حواله این مسئله به مراتب سنگین‌تر بود. بعضاً یکسری اتفاق‌هایی توسط عده معدودی تحت عنوان پشت خطی‌ها رخ می‌داد که باعث ایجاد نوسانات خیلی شدید و ایجاد نگرانی در سمت تقاضا می‌شد. از این طریق، القا می‌کردند که ارز وجود ندارد و همین مسئله افزاش قیمت ایجاد می‌کرد، لذا در گام اول این ساختار باید بتوانیم در مسیر درست به سمت آینده حرکت کنیم. در حال حاضر، اتفاقی که افتاده این است که اساسنامه کانون تغییر کرد و مجموعه دیگری تشکیل شد که امیدوارم بتوانند به آن سمت حرکت کرده و به هدف نهایی که وجود دارد، برسد.

عملکرد یکسال اخیر بانک مرکزی در دوره آقای فرزین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیاست تثبیت که اعلام شد، فارغ از اینکه بخواهیم به این بپردازیم که آیا این سیاست واقعاً الزام امروز اقتصاد کشور بود و یا نبود، تحقق برخی نیازها مانند پیش‌بینی پذیر کردن اقتصاد دنبال شد. در ماه‌های گذشته دیدیم که واقعاً این هدف حاصل شد و ما توانستیم به یک ثباتی در اقتصاد برسیم به نحوی که امور برای فعال اقتصادی می‌تواند قابل پیش‌بینی باشد. ریاست آقای فرزین در بانک مرکزی، در یکسال اخیر نمره خوبی می‌گیرد. ثبات‌هایی که در بازار ارز اتفاق افتاد، بعد از فرآیندها و کارهای بانک مرکزی در اصلاح ساختارهای بانکی شروع شد. همانطور که گفتم مهم‌ترین مسئله در حوزه اقتصاد که همیشه مورد تایید رئیس کل نیز بوده، پیش‌بینی پذیری اقتصاد است. به صورت کلی، سیاست تثبیت در برخی بانک‌های مرکزی دنیا انجام می‌شود که می‌تواند اقتصاد را پیش‌بینی پذیر ‌کند، همچنین برای تولیدکننده ایجاد انگیزه کرده و قدرت برنامه‌ریزی می‌دهد. از آن طرف، باعث می‌شود که فعالان اقتصادی بتوانند یک برنامه‌ریزی دقیقی را در حوزه ارز و فعالیت خود داشته باشند. در هر حال، بانک مرکزی توانست در سیاست کلان خود که تثبیت اقتصادی است، موفق باشد. این موضوع برای فعال اقتصادی ایجاد اعتماد و انگیزه می‌کند تا بتواند فعالیت‌ خود را در حوزه تولید، گسترش و توسعه بدهد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha