تورم در اقتصاد ایران معلول شرایط و عوامل متفاوتی است که رشد نقدینگی، انتظارات تورمی و عدم تعادلهای اقتصادی و ساختار بودجه دولت از عوامل موثر بر آن است.
انتظارات تورمی به عنوان یکی از عوامل موثر بر شکلگیری تورم، نقش تعیینکنندهای در سیاستگذاری اقتصادی دارد. تصمیمسازی و تصمیمگیری در ارتباط با موضوعاتی همچون مصرف، پسانداز، تولید، سرمایهگذاری، انتخاب سبد بهینه دارایی، دستمزدها، نرخ ارز و نرخ بهره همگی تحت تاثیر انتظارات تورمی شکل میگیرند.
انتظارات نقش تعیینکنندهای در تئوریهای اقتصادی بازی میکند. اگر فعالان اقتصادی مطمئن نباشند که بانک مرکزی، تورم پایینتر را به تورم بالاتر ترجیح میدهد، انتظارات درباره اقدامات سیاستی آینده و تورم آینده به شدت نسبت به هدف تورم بانک مرکزی حساس میشود و بنابراین، منتج به بیثباتی در اقتصاد خواهد شد.
بر همین اساس، بانک مرکزی از پایان سال گذشته که نظریه تثبیت اقتصادی را برای سیاستگذاری پولی در کشور مطرح کرده است، بر کاهش انتظارات منفی نیز تمرکز ویژهای داشته و توانسته با خاموش کردن شعلههای آن، آرامش را در بازارهای دارایی حاکم کند.
هفتهنامه تازههای اقتصاد درباره اثرات انتظارات تورمی بر اقتصاد کشور و راههای کاهش آن و همچنین اقداماتی که تا به امروز بانک مرکزی جهت کنترل انتظارات انجام داده است، با دکتر جعفر قادری، نماینده مردم شیراز و عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداخته که در ادامه به آن اشاره شده است.
انتظارات تورمی جامعه که ناشی از وجود نااطمینانی و نگرانی نسبت به آینده است، طبق اعلام بانک مرکزی کاهش یافته است. به نظر شما، این کاهش چه آثار مثبتی را به همراه دارد؟
انتظارات تورمی همان نرخی است که مردم انتظار دارند قیمتها در آینده پیدا کنند، بنابراین بسیار اهمیت دارد، زیرا نرخ تورم واقعی تا حد زیادی به این انتظارات بستگی دارد. در واقع، یکی از علل تورم، ترس از تورم محتملالوقوع یا همان انتظارات تورمی است که درباره آن بسیار صحبت به میان میآید. انتظار تورمی، تقاضای اضافه به وجود میآورد، بنابراین تقاضاهای سفتهبازان که وارد بازار میشود، قابل توجه است، زیرا با نقدینگی خود مسکن، خودرو، ارز یا سکه خریداری میکنند.
انتظارات تورمی به تنهایی تعادل بازارها را به هم میریزد، زیرا تقاضاهای اضافی یا همان تقاضاهایی که برای حفظ قدرت خرید وارد بازار میشود، در نتیجه آن روی میدهد. در چنین شرایطی به هر اندازه ارز، زمین، مسکن، خودرو و... عرضه شود، باز هم خرید انجام میگیرد، بنابراین زمینه به وجود آمدن تورم بیشتر فراهم میشود.
بر اساس توضیحات ابتدایی، زمانی که انتظارات تورمی کاهش پیدا میکند، مردم به سراغ بازارهای دیگر میروند و تلاش میکنند تا سرمایه خود را در بازارهایی مانند بورس، سپردهگذاریهای سیستم بانکی یا بخشهای تولیدی و کسب و کار وارد کنند، که منافع جامعه را نیز در پی خواهد داشت. بر کسی پوشیده نیست که دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، تنها در سایه ثبات اقتصادی شکل میگیرد. ثبات اقتصادی هم زمانی به وجود میآید که در کشور نرخ تورم پایین و پایدار وجود داشته باشد.
بانک مرکزی معتقد است با اعمال سیاستهای پولی، کنترل ترازنامه بانکها و تثبیت اقتصادی، توانسته است در مسیر کنترل تورم گام بردارد که نشانه آن هم افت انتظارات است. دیدگاه شما درباره اقدامات ضد تورمی بانک مرکزی چیست؟
مدیریت انتظارات تورمی یکی از مهمترین وظایف بانکهای مرکزی است و اهمیت عملیاتیشدن این وظیفه زمانی مشخص میشود که بانک مرکزی با اقداماتی مانند جلوگیری از اضافه برداشتها، تثبیت بازار ارز و... مانع آن میشود. مشکل موجود در شرایط تورمی این است که وقتی انتظارات تورمی شکل میگیرد، بر اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی افزوده خواهد شد و قاعدتاً به افزایش پایه پولی و تورم دامن زده میشود. ولی زمانی که بانک مرکزی دقیقاً جلوی این اضافه برداشتها و رشد نقدینگی را بگیرد، اسباب کاهش تورم به وجود خواهد آمد.
سیاستهایی که برای تثبیت بازار ارز انجام شد که در نتیجه آن بازار مرکز مبادله شکل گرفت و این امکان را فراهم کرد تا به تقاضاهای مشروع و قانونی افراد پاسخ داده شود، در این زمینه بسیار تاثیرگذار بود. البته طبیعی است که یکسری تقاضاها وجود دارد که خروج سرمایه از کشور قلمداد میشود و گرچه شاید عدد درشتی نباشد، ولی نمیتوان پاسخ مثبتی به آنها داد.
یک نشان فروکشکردن انتظارات تورمی، کاهش سرعت گردش پول است، این اتفاق را نشانه محکمی برای افت انتظارات و نهایتا کاهش نرخ تورم میدانید؟
به تبع اتخاذ سیاستهای مزبور، سرعت گردش پول با کاهش شدیدی مواجه شده است، به نحوی که سرعت گردش پول از محدوده بالای ۷۰ درصد طی یک روند نزولی، به سطح ۳۹ درصد رسیده که این امر قطعاً نشانه ادامه کاهش تورم است. نرخ تورم نقطه به نقطه و ماهیانه کم شده و کاهش تورم نقطه به نقطه سبب میشود، تورم ماهیانه و به دنبال آن تورم سالیانه هم روند کاهشی داشته باشد.
به نظر میرسد میزان حس نااطمینانی جامعه نسبت به لزوم تبدیل داراییهای خود به یک دارایی امن کاهش یافته و این در افت سرعت گردش پول مشخص است. در این باره چه تحلیلی دارید؟
آمارهای منتشر شده نشان میدهد که سطح انتظارت تورمی تا حدی کاسته شده است و افت التهاب در بازار داراییها را میتوان مصداق این موفقیت دانست. همانطور که در ابتدا اشاره شد، زمانی که انتظارات تورمی کاهش یابد، افراد داراییهای خود را به داراییهایی که با نرخ تورم تناسب دارد (سکه، خودرو، زمین، مسکن و...)، تبدیل نخواهند کرد و در نتیجه نقدینگی به بخشهای تولیدی فرستاده خواهد شد.
پیشنهاد و توصیه شما به سیاستگذار پولی به منظور تلاش برای تحقق پیشنیازهای کاهش نرخ تورم به عنوان وظیفه اساسی بانک مرکزی چیست؟
بانک مرکزی از آنجاییکه مسئولیت ثبات قیمتها را بر عهده دارد، باید با کنترل عرضه پول از طریق سیاستهای پولی، سطح تورم را تنظیم کند. کاری که در این رابطه باید توسط بانک مرکزی انجام شود، کنترل کیفی اعتبارات است. به این معنا که در شرایط فعلی با توجه به محدودیتهای بانک مرکزی، حجم تسهیلات و اعتباراتی که از طریق سیستم بانکی واگذار میشود، کاهش پیدا کرده، منتها این حجم محدود هم باید به بخش تولیدی اختصاص پیدا کند.
سایر بخشهای اقتصادی کشور و وزارتخانهها تا چه اندازه در موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای ضد تورمی بانک مرکزی دخیل هستند؟
در این شرایط طبعاً وزارت راه، نفت و مجموعه وزارتخانههای دیگر، اگر منابع محدود خود را در تکمیل پروژهها و طرحهای نیمهتمام وارد کنند، برای به بهرهبرداری رسیدن این پروژهها کمک خواهد بود. از طرف دیگر با افزایش هزینهکرد دولت، تقاضای کل اضافه میشود و اگر واحدهای تولیدی و پروژههای نیمهتمام به بهرهبرداری برسند، بر عرضه کل افزوده خواهد شد و قیمت در نرخ تعادلی پایینتری قرار میگیرد. بانک مرکزی این فرصت را هم در سیاستهای ارزی و پولی فراهم کرده و هم در جهتگیریهایی که داشته، تا تسهیلات به سمت بخشهای تولیدی سوق داده شود. مجموع این سیاستها به نظر مثبت میرسد.
نظر شما