مجید افشاری‌راد - استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی: سیاست‌های تثبیت و کنترل نرخ تورم از منظرهای مختلف قابل بررسی است. در سیاست‌های تثبیت، هدف اصلی تثبیت سطح عمومی قیمت‌هاست که به تبع آن کنترل نرخ تورم، ارتقای تولید و رشد اقتصادی دنبال می‌شود. در این زمینه، بانک مرکزی در یکی دو سال اخیر تا حدی در اجرای سیاست‌های تثبیت قیمت موفق بوده است، هرچند که این موفقیت کامل نیست.

سیاست هدف‌گذاری تورمی، که در کشورهای مختلف به ‌کار گرفته می‌شود، به کنترل انحرافات نرخ تورم و نزدیک کردن آن به میانگین نرخ تورم هر دوره معطوف است. اجرای موفق این سیاست مستلزم وجود یک نظام ارزی شناور و مستقل است. در حال حاضر، نظام ارزی ما به‌ صورت شناور مدیریت شده است و بانک مرکزی و مقام‌های پولی در بازار ارز مداخله می‌کنند. بنابراین، سیاست هدفگذاری تورمی نیازمند یک نظام ارزی آزاد است که در کشورهای مانند کره جنوبی، ژاپن و نیوزلند پیاده‌سازی شده است.

همچنین، باید به سیاست‌های مالی دولت توجه کنیم. در حال حاضر، بانک مرکزی سیاست هدفگذاری نرخ تورمی را دنبال می‌کند، اما همزمان دولت با کسری بودجه مواجه است. این دو سیاست در تناقض با یکدیگر قرار دارند، زیرا نظام ارزی و پولی و سیاست‌های مالی به هم پیوسته‌اند. سیاست‌های پولی باید در جهت کنترل تقاضا و کاهش سطح عمومی قیمت‌ها باشد. در ادبیات اقتصاد کلان، هر چه منحنی تقاضای کل به سمت بالا شیفت داده شود، سطح عمومی قیمت‌ها افزایش می‌یابد که این با روح اجرای سیاست‌های تثبیت قیمت‌ها در تضاد است. بانک مرکزی سیاست تثبیت قیمت و رفع ناترازی بانک‌ها را دنبال کرده و موسساتی که دچار عدم تعادل و ورشکستگی هستند، منحل می‌شوند اما اینها کافی نیست. بانک مرکزی در اجرای سیاست‌های پولی موفق بوده، اما این موفقیت به شرطی است که سیاست‌های مالی دولت نیز به درستی اجرا شوند. در حال حاضر، کسری بودجه دولت فشارهای تورمی را به همراه داشته و موجب قرار گرفتن در وضعیت تورم رکودی شده‌ایم، رکودی که بیشتر ناشی از مشکلات عرضه در اقتصاد است.