پروفسور "جان دان"، استاد دانشگاه کمبریج: یکی از مهمترین چالشها و مسائلی که بانکهای مرکزی و سیاستگذاران پولی کشورها با آن مواجه هستند، اثر منفی تنشهای سیاسی و نظامی بر کارکرد سیاستهای بانکهای مرکزی است، به نحوی که در شرایط امروز خاورمیانه، بانکهای مرکزی برای اجرای ماموریتهای خود با چالشها و مسائل گوناگونی مواجه هستند. متعاقب آن، بازارهای ارز نیز با وقوع تنشهای مختلف منطقهای، دچار تلاطم و نوسان خواهند شد و در این بخش نیز برنامهها و اقدامات بانکهای مرکزی با دشواریهایی همراه میشود. در برخی موارد، شدت تلاطمات و فشارهای بیرونی وارده بر سیاستهای ارزی و پولی بانکهای مرکزی به حدی است که باعث میشود تا کنترل بازار ارز از دست سیاستگذاران خارج شود و در این شرایط، فشار بر بانکهای مرکزی برای کنترل بازار افزایش خواهد یافت. این مسئله در کنار وابستگی به یک ارز جهانی مانند دلار نیز میتواند شدت لطمات و آسیبها به مدیریت بانکهای مرکزی بر بازار ارز را افزایش دهد و در مورد ایران نیز کشورهای غربی بارها از ابزار بازار ارز و مشخصا از ناحیه دلار، توانستهاند هزینههایی را بر اقتصاد ایران تحمیل کنند.
پروفسور "جان دان"، استاد دانشگاه کمبریج انگلستان است و سابقه تدریس در دانشگاه هاروارد آمریکا را نیز دارد. او استاد برجسته نظریه و اندیشهسیاسی است. جان دان معتقد است که ریسکهای سیاسی و تحولات منطقه خاورمیانه از کنترل بانک مرکزی و سیاستگذاران مالی و پولی کشورهای منطقه خارج است. اقتصاد و سیاست به هم مرتبط هستند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. تحولات سیاسی، اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهند و صرفا با پارامترها و مولفههای اقتصادی نمیتوان این تحولات را کنترل و مدیریت کرد. این موضوع ممکن است از یک اقتصاد به اقتصاد دیگر متغیر باشد. یک اقتصاد ضعیف ممکن است تاثیرات بیشتری از ریسکهای سیاسی بپذیرد و یا ممکن است در زمینههایی بیشتر تحت تاثیر تحولات سیاسی باشد. حتی تحولات هر منطقه، ممکن است که تاثیر یکسانی بر اقتصاد کشورهای آن منطقه نداشته باشد و یکی را بیشتر درگیر کند و دیگری را کمتر. به صورت کلی، تصور نمیکنم که اقتصاد یک کشور در شرایط ریسک سیاسی بتواند با هر شکلی از مدیریت حرفهای توسط بانک مرکزی از تأثیر جنگ تمام عیار یا حتی رژیمهای تحریمی بسیار مخرب، مصون بماند. همانگونه که اشاره کردم، تنشها و ریسکهای سیاسی تاثیراتی بر اقتصاد کشورها دارند که از کنترل بانک مرکزی خارج است. در واقع بانک مرکزی کنترلی بر نتایج و آثار این تنشهای سیاسی ندارد. منطقه خاورمیانه هم دارای تنشهای مداوم سیاسی است و شرایط بیثباتی را در آن شاهد هستیم. خاورمیانه در شرایط حساسی قرار دارد و ممکن است تنشها در این منطقه گستردهتر از قبل شود. این موضوع میتواند آثار منفی بر اقتصاد ایران داشته باشد و شرایط اقتصادی را بدتر کند. تاثیر تنشهای خاورمیانه بر ایران ممکن است بیشتر از سایر کشورها باشد و این تنشها ایران را بیشتر از کشورهای دیگر تحت تاثیر خود قرار دهد. در زمینه وابستگی به ارزهای خارجی باید گفت که دلار به عنوان ارز مرجع در اقتصاد جهانی برای سالیان متمادی مطرح بوده و هست، هر چند این ارز با تهدیداتی مواجه شده است. ضمن اینکه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، "دونالد ترامپ" نامزد حزب جمهوری خواه ممکن است دوباره زمام کاخ سفید را در دست بگیرد. ریاست جمهوری دوم ترامپ ممکن است فرسایش "امتیاز گزاف" دلار را تسریع بخشد. در واقع سیاستهای ترامپ میتواند باعث تضعیف دلار شود. در این میان وضعیت اقتصادی چین حائز اهمیت است. اگر اقتصاد چین به سرعت احیا شود، ارز این کشور یعنی "رنمینبی" میتواند یک رژیم ارز جایگزین قابل توجهی ایجاد کند.
در حال حاضر، این رژیم ارزی در سطح جهانی در اختیار دلار آمریکا است و در کوتاهمدت نیز بعید است خدشهای به آن وارد شود. ولی آنچه مشخص است، روند تضعیف شدن ارز دلار و جایگزین شدن ارزهای دیگر چون "رنمینبی" با آن است. اما همه چیز در کوتاهمدت و بلندمدت تحت تاثیر تحولات سیاسی و نظامی قرار میگیرد. این تحولات بر روندهای اقتصادی تاثیرگذار خواهند بود. یکی از تحولاتی که ممکن است بر روند اقتصادی جهانی تاثیرگذار باشد، وضعیت چین و تایوان است. وارد شدن وضعیت چین و تایوان با مرحله جنگی میتواند تاثیرات زیادی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. در این صورت باز شاهد تاثیر تحولات سیاسی بر اقتصاد کشورها هستیم که متغیرها و مدیریت اقتصادی بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند آنها را کنترل کند.
تحولات سیاسی دیگری ممکن است ظهور کنند و بر اقتصاد جهانی تاثیرگذار باشند. درگیری حماس و اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بر اقتصاد جهانی تاثیرگذار بوده است. همچنین ممکن است تحولات سیاسی را از سمت روسیه شاهد باشیم. جنگ اوکراین نشان داد که تا چه اندازه این جنگ بر اقتصاد جهانی اثرگذار بوده است. هنوز آثار آن بر اقتصاد جهانی وجود دارد و ادامه نیز دارد. در واقع در حال حاضر شاهد تاثیرات جنگ غزه و جنگ اوکراین بر تحولات اقتصادی و سیاسی در سطح بینالمللی هستیم. در این موارد نمیتوان تنها با اعمال مدیریت اقتصادی از جمله مدیریت بانک مرکزی، آثار تحولات و ریسکهای سیاسی را کنترل کرد.
نظر شما