پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۵
دیپلماسی بین‌المللی بانک مرکزی کارساز شد

بازتاب مثبت دیپلماسی اخیر بانکی ایران و اقداماتی که رئیس کل بانک مرکزی و دستگاه دیپلماسی انجام میدهند، نشان‌دهنده آن است که استراتژی درست انتخاب شده و نتیجه هم خواهد داد.

فعالیت‌های جدی بانک مرکزی در حوزه برون‌مرزی نشان می‌دهد که برای تحقق برنامه‌های ارزی، با نگاهی واقع‌گرا به مدیریت حساب سرمایه کشور، اراده جدی و فراگیر وجود دارد. به تعبیری، مدیریت بازار ارز، دارای یک برنامه درون‌گرا و یک برنامه برون‌گرا جهت تثبیت مبادلات مالی و اقتصادی است که هر دو آنها باید با هم به شکل هم‌زمان پیش رود.

در بسته بانک مرکزی برای تحقق شعار «مهار تورم و رشد تولید» هم نگاه ویژه‌ای به بحث دیپلماسی اقتصادی و منابع ایران در خارج از کشور شده است که البته تحقق اهداف این بسته به طور حتم منوط به همراهی و همکاری سایر دستگاه‌ها به ویژه وزارت امور خارجه خواهد بود.

در این ‌رابطه با غلامرضا مرحبا، نماینده مردم آستارا و نایب‌رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به گفت‌وگو پرداختیم.

دیپلماسی اخیر بانکی ایران و رایزنی‌های رئیس‌کل بانک مرکزی با مقامات کشورهای منطقه را چه اثراتی بر گسترش تعاملات تجاری و ارتباطات بانکی ایران دارد؟

بررسی وضعیت بانکداری در کشور نیازمند آن است تا جناح ارزی و ریالی مورد بررسی قرار گیرد که همان بخش بین‌الملل و داخلی است. قدر مسلم تمام مراودات پولی و مالی بین‌الملل باید از طریق کانال بانکی انجام گیرد، البته دردسرهایی برای کشور توسط تحریم‌ها به وجود آمده و بر همین اساس بخشی از مراودات بین‌المللی کشور به لحاظ پول و ارز و بانکداری به دلیل تحریم‌ها از حالت نرمال خارج شده، اما این قضیه موقت است و قطعاً رفع خواهد شد.

بخش اصلی مبادلات ارزی کشور به شرکایی وابسته است که در دنیا و منطقه با آنان در ارتباط هستیم و بر همین اساس روابط بانکی و اقتصادی با این کشورها نیاز به استحکام‌بخشی و تقویت دارد. در همین رابطه باید توجه داشت، زمانی تصور بر این بود فقط با اروپا و سازمان‌های پولی و مالی بین‌المللی که عمدتاً بعد از جنگ‌ جهانی دوم تأسیس شده‌اند و عامل نفوذ و تأثیر در دیگر کشورها هستند، باید مراودات پولی را تنظیم کرد. نتیجه چنین نگرشی، خود را در زمان تحریم‌ها نشان داد، به این شکل که کشور به‌شدت تحت‌تأثیر قرار گرفت و معاندان با استفاده از این سازمان‌های بین‌المللی فشار وارد کردند.

طی چند سال گذشته، کشورهای مستقل جدیدی به عرصه بازیگران بین‌المللی اضافه شده‌اند و بخش بزرگی از تولید ناخالص دنیا و مراودات پولی و مالی را به خود اختصاص داده‌اند، این کشورها بعضاً یا همسایه ما هستند و یا در منطقه آسیا و اوراسیا قرار دارند. دیپلماسی اخیر کمک خواهد کرد تا شرکای جدیدی را در منطقه پیدا کنیم و حتی درصورتی‌که این اتفاق هم روی نداد، رابطه خود با شرکای قبلی را مستحکم سازیم و مراودات را اصلاح کنیم. این اقدامات مراودات ما را از زیر فشار و ضرب تحریم‌ها خارج خواهد کرد و کمک می‌کند تا مراودات پولی سالمی بین شرکای مستقل به وجود آید.

بنابراین بازتاب مثبت دیپلماسی اخیر بانکی ایران و اقداماتی که رئیس‌کل بانک مرکزی و دستگاه دیپلماسی در هر حوزه‌ای انجام می‌دهند، نشان‌دهنده آن است که استراتژی، درست انتخاب شده و نتیجه هم خواهد داد.

فعال‌سازی مذاکرات و مراودات بانکی با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس تا چه میزان در شکستن تحریم‌های بانکی مؤثر بوده است؟

تاثیر فعال‌سازی مذاکرات و مراودات بانکی با دیگر کشورها فقط در زمینه رفع تحریم‌ها نیست، هر اندازه که شرکا از توانایی اتخاذ تصمیمات مستقل برخوردار و در منطقه و همسایگی قرار داشته باشند، مفیدتر واقع خواهد شد؛ زیرا دو کشور همسایه دارای نقاط مشترک در گذشته فرهنگی و مذهبی هم هستند و از نفوذ و تأثیر بر یکدیگر برخوردارند. تمام این موارد در تصمیم‌گیری‌ها چه در دوران تحریم و چه غیر تحریم کمک‌کننده است؛ زیرا مراودات مالی با دیگر کشورها برای کشور ضروری و سودآور است و بازرگانی خارجی و اقتصاد بین‌الملل از این طریق ارتزاق می‌کند، بنابراین هر اندازه که بتوان با شرکا که هم کشورهای عرب خلیج‌فارس می‌توانند باشد و هم کشورهای اوراسیا مانند چین، روسیه، هند، آمریکای جنوبی، برزیل و سایر کشورهای مستقل که نقش بسیار خوبی در اقتصاد بین‌الملل پیدا کرده‌اند، ارتباط داشت، مثبت ارزیابی می‌شود؛ زیرا از این مسیر، سازوکاری مستقل با تاب‌آوری بالا در برابر فشار دشمنان به کار گرفته خواهد شد.

نظرتان درباره تصمیمات اخیر اتحادیه پایاپای آسیایی و پیشنهادهای بانک مرکزی برای ایجاد شبکه جدید مبادلاتی به‌جای سوئیفت و انجام مبادلات غیردلاری با کشورهای عضو چیست؟

همان‌طور که در ابتدا توضیح دادم، زمانی که چند سازمان بین‌المللی توسط غرب بعد از جنگ جهانی دوم تأسیس شد، بر نهادهای بین‌المللی تسلط پیدا کردند و به عامل نفوذ و تأثیر غرب تبدیل شدند و کشورهای دیگر توسط این سازمان‌ها تحت‌فشار قرار گرفتند، بنابراین سازمان‌هایی مانند شانگهای یا اتحادیه‌ پایاپای آسیایی و سایر معاهدات بین‌المللی که در منطقه ایجاد می‌شود، مستقل از سازوکارهای قدیمی که بیش از ۷۰ سال حاکم بوده، کمک می‌کند تا به‌صورت مستقل در دنیا ایفای نقش کنند.

جایگزینی این شبکه‌های جدید مبادلاتی به جای سوئیفت در ابتدای راه قرار دارد و این امید وجود دارد که چنین اتفاقی روی دهد. زمانی سوئیفت تنها وسیله مبادلات بین‌المللی بود، اما هر زمان خواستند آن را بستند و کشورها را تحت‌فشار قرار دادند، بنابراین درصورتی‌که چندین نهاد؛ مانند سوئیفت را در اختیار داشته باشیم، می‌توان با استفاده از آنها نقش‌آفرینی کرد و مراودات را بدون نیاز به سوئیفت انجام داد.

با اقدامات بانک مرکزی، صف‌های خرید ارز برچیده شده و بازار ارز به آرامش رسیده است. جمع‌شدن این فضای کاذب تا چه اندازه در ثبات بازار ارز مؤثر واقع شده است؟

گفته می‌شود (البته این آمار را دقیقاً تأیید نمی‌کنم) حدود ۲۰ میلیارد دلار ارز خانگی وجود دارد، چه این عدد درست باشد و چه رقمی نزدیک این عدد، فاجعه‌ای در اقتصاد به ‌حساب می‌آید.

اقتصاد کشور باید به جایی برسد که امکان سرمایه‌گذاری مولد، مطمئن و سودآور به وجود آید. سرمایه‌گذار باید برای فعالیت اقتصادی انگیزه داشته باشد و انگیزه به‌اندازه‌ای باشد که ما از خودرو یا ارز یا چیزهایی مانند اینها برای سرمایه‌گذاری استفاده نکنیم، البته این کار هم با دستور یا بخشنامه انجام نمی‌گیرد، به سیاست و سازوکار صحیح نیازمند هستیم که شاید در میان‌مدت یا کوتاه‌مدت جواب ندهد.

اقتصاد باید به سمتی حرکت کند که هر چیزی سر جای خود قرار گیرد، سرمایه‌گذاری شکل خاص خود را دارد، ارز و پول هم رسالت ویژه خود را در اقتصاد داراست و باید بر اساس وظیفه خود عمل کند، نه مانند آن چیزی باشد که الان به بلایی برای اقتصادی تبدیل شده است.

فضای کاذب خرید ارز باید جمع شود، اما برای این کار تجربه گذشته را هم نیابد دور از نظر داشت. با بخشنامه، دستورالعمل، خواهش و... بازار غیررسمی برچیده نخواهد شد. برای دستیابی به این مسئله سیاست درستی را باید ملاک عمل قرار داد و جایگزین صحیحی مورد توجه باشد. نیاز است تا برای مردم به روش‌های سرمایه‌گذاری، بازار سرمایه یا بازار پولی مناسبی را تعریف کنیم و بعد از آن انتظار داشته باشیم که شیوه سرمایه‌گذاری در کشور تغییر کند.

نظرتان درباره حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چیست؟

ارز ۴۲۰۰ تومانی نیاز به یک جراحی اقتصادی داشت که در این دولت انجام شد، مجلس هم با وجود آنکه به‌صورت تمام‌وکمال اجرایی نشد، اما درهرصورت از آن حمایت کرد. ارز ۴۲۰۰ تومانی در اقتصاد کشور یک فاجعه به‌حساب می‌آید و اساساً اختصاص یارانه به ارز کاری بی‌معناست.

این کار در شرایطی انجام می‌شد که افراد نیازمند در کشور محتاج حمایت بودند و این چرخه قدرت پول کشور را بسیار کاهش داد و ضعیف کرد. واردات در حوزه دارو، نهاده‌های دامی و تمام حوزه‌ها به دلیل فاصله بسیار زیادی که پول ملی و ارزهای خارجی پیدا کرده بود، با سختی انجام می‌گرفت و در خصوص دارو حتی به شکل نگران‌کننده‌ای هم درآمد.

بنابراین از سر اجبار و تا زمانی که این چرخه اصلاح شود، باید یارانه‌ها را حفظ کرد، اما نه آن یارانه‌ای با آن سازوکار پرداخت می‌شد، انصافاً باید ارز ۴۲۰۰ تومانی جمع می‌شد که این کار صورت گرفت، اما لازم است تا پیوست‌های حمایتی لازم را در کنار آن قرار دهیم تا خیلی دچار آسیب نشویم.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha