در دوره جدید فعالیت بانک مرکزی و شروع به کار دکتر محمدرضا فرزین به عنوان رییس کل بانک مرکزی کشورمان، یکی از اقداماتی که در دستور کار قرار گرفته است، توسعه دیپلماسی بانکی و افزایش سطح روابط پولی و بانکی بین ایران و کشورهای مختلف از جمله کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بوده است. دکتر فرزین در مدت اخیر به برخی از کشورها از جمله قطر و عراق سفرهایی را داشته است و در این سفرها، وی با همتایان خود در کشورهای مختلف دیدار و در زمینه گسترش مناسبات بانکی دو کشور گفتگو داشته است. علاوه بر رسانههای داخلی، بسیاری از رسانههای خارجی و به ویژه رسانههای کشورهای هدف سفر رییس کل بانک مرکزی، مذاکرات و تعاملات جدید برقرار شده با ایران را بسیار حائز اهمیت دانستند. هفتهنامه تازههای اقتصاد برای بررسی بیشتر ابعاد دیپلماسی جدید بانکی ایران در منطقه، با دکتر «علی الهیل»، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه جرج تاون در دوحه قطر گفتگو کرده است.
این استاد دانشگاه معتقد است که برقراری تعاملات جدید بین ایران و عربستان و همچنین برقراری روابط نزدیکتر با ایران برای کشورهای منطقه اهمیت بسیار زیادی دارد و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از انجام مراودات تجاری غیردلاری با ایران استقبال میکنند. متن زیر حاصل گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد با این استاد دانشگاه است:
روابط اقتصادی بین ایران و کشورهای عرب در مناطق مختلف همواره رو به توسعه بوده و مناسبات اقتصادی خوبی بین ایران و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برقرار است. تا چه میزان این ظرفیتها قابل توسعه است و چه اقداماتی باید در این زمینه صورت گیرد؟
هنگامی که روابط ایران و عربستان سعودی در پکن از سر گرفته شد، یک تحول چشمگیر در روابط دو کشور از یک سو و روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از سوی دیگر ایجاد شد. این احیای روابط بین دو کشور پس از فراز و نشیبهای سخت و متعددی که بر آن گذشته بود، به منزله یک زلزله سیاسی تلقی شد که مُهر پایانی بر سیطره آمریکا و انگلیس و به طور کل، اروپا بر کشورهای عربی منظومه خلیج فارس یا همان شورای همکاری خلیج فارس به شمار می رود، چرا که همزمان با از سرگیری روابط تهران و ریاض، عرصه برای همکاری و روابط کشورهای عضو این شورا با ایران نیز باز شد. طبیعتا آنها ایران را برای یک رابطه پایدار و آسیبناپذیر در برابر تکانههای سیاسی برگزیدند. گرایش کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، البته در درجات و سطوح مختلف، حمایت از جهان چند قطبی و کشورهای گروه بریکس و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است و این خود، نشان میدهد که سیطره سنتی و کلاسیک آمریکا و انگلیس که طی 8 سال گذشته عقبگرد داشته است، دیگر کارآیی نداشته و اثرگذار نیست.
ایجاد زمینههای همکاریهای پولی بر اساس ارزهای محلی به جای دلار، یکی از راهبردهای دیپلماسی بانکی منطقهای ایران است. تا چه میزان این آمادگی در کشورهای عربی وجود دارد و مزایای تبادلات اقتصادی با ارزهای محلی چیست؟
هنگامی که محمدرضا فرزین، رییس کل بانک مرکزی ایران به دوحه سفر کرد، موضوع حذف دلار از مبادلات، یکی از محورهای مهم دیدار او با "شیخ بندر بنمحمد آل ثانی"، رئیسکل بانک مرکزی قطر بود. ما کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مدتهاست که عملا بر اساس دینار واحد خلیجی معامله میکنیم و فروش نفت و گازمان با ارزهای محلی و یا از طریق پول واحد در شورای همکاری خلیج فارس انجام میشود.
همه ما میدانیم که تعدادی از رهبران کشورهای عراق، الجزایر و لیبی تلاش کردند تا نفت و گاز کشورهای عربی را با طلا و یورو (حذف سیطره دلار) مبادله کنند، اما متاسفانه به هدف نرسیدند. اما امروز با بروز جهان چند قطبی، زمینه برای این اقدام فراهم است. شرایطی که جنگ روسیه در اوکراین ایجاد کرده است، نیز زمینه مبادله بر اساس ارزهای محلی را برای ایران و کشورهای عربی فراهم کرده است. به نظر من باید کشورهای عربی و ایران هر چه سریعتر اقدام به انتخاب یک ارز مناسب مانند یوان چین و یا روبل روسیه برای مبادلات خود کنند، چرا که این دو کشور به ما از نظر اخلاقی و سیاسی نزدیک هستند.
من فکر میکنم که به زودی این اتفاق خواهد افتاد و کشورهای عربی و ایران نفت خود را بر اساس ارزی غیر از دلار به فروش خواهند رساند که این ارز میتواند یوان چین، روبل روسیه و یا یک پول واحد باشد.
ظرفیت ایجاد بانکهای مشترک و همچنین ایجاد شعب بانکهای ایرانی در کشورهای عربی و بالعکس همواره وجود دارد. چقدر ایجاد این ساختارها و تقویت اینگونه همکاریها میتواند در بهبود مناسبات اقتصادی سازنده و موثر باشد؟
همانطور که گفتم، پس از آنکه فضا باز شد و عربستان سعودی و ایران با یکدیگر آشتی کردند، مشکلات برطرف شده و حتی امکان تاسیس بانکهای مشترک بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس که به نفع هر دو طرف باشد، وجود دارد. همچنین انجام همکاری بانکی بین این کشورها نیز امکانپذیر شده است. از این گذشته، ایجاد بازار آزاد بین کشورهای مذکور با ایران امکانپذیر است و از آنطرف هم افتتاح شعب بانکی ایرانی در کشورهای عربی نیز موضوعی ممکن و سودمند خواهد بود. برای مثال یک شعبه از بانک صادرات ایران از دهه 50 و یا اویل دهه 60 میلادی در دوحه دایر بوده است. این بانک شعب دیگری در کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله امارات و عمان داشته است.
اخیرا رییس بانک مرکزی ایران سفرهایی را به قطر داشته و مناسبات جدیدی شکل گرفته است. نزدیکتر شدن همکاریهای بانکی و اقتصادی ایران با کشورهای عربی چه پیامی خواهد داشت و چه ظرفیتهای تازهای در خصوص همکاریهای اقتصادی شکل میگیرد؟
سفر رییس کل بانک مرکزی ایران به دوحه بسیار مهم بوده است و به موضوعات مهمی چون همکاریهای بانکی، افتتاح شعب بانکهای ایران در کشورهای حوزه خلیج فارس، ایجاد ارز مشترک برای مبادلات نفتی و گازی و یا انتخاب ارزی غیر از دلار در مبادلات دو جانبه پرداخته است.
همچنین سفر رییس کل جدید بانک مرکزی ایران به دوحه اتفاق بسیار مهمی در فضای اقتصادی ایران بود و سفر او به قطر و عراق و احتمالا به سایر کشورهای منطقه، استراتژیک و مهم بوده است. وی پس از دوحه به واشنگتن رفت. بنابراین، این احتمال وجود دارد که ایران بتواند از ظرفیت قطر در مراجع بینالمللی برای حل و فصل مسائل موجود استفاده کند و تلاشهای صورت گرفته در مدت اخیر، باعث آزادسازی بخشی از پولهای ایران نیز شده است.
ایران ظرفیت بالایی در تامین کالاها و ملزومات مورد نیاز کشورهای عربی دارد و این ارتباطات در حال حاضر به نوعی برقرار است. این ظرفیتها چگونه قابل شناسایی و تقویت است؟
حجم مبادلات تجاری دوجانبه بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس حدود 30 درصد رشد داشته است و امیدواریم که توسعه بیشتری نیز پیدا کند. همچنین سرمایهگذاریهای ایران در قطر، سرمایهگذاریهای قطر در ایران و از سویی نیز سرمایهگذاریهای ایران در کشورهای حوزه خلیجفارس در سطوح و درجات مختلف انجام شده است. این کشورها نیز سرمایهگذاریهای خوبی در ایران انجام دادهاند، اما باید گامهای بیشتری در این زمینه برداشته شود.
آیا ایران و قطر امکان مبادلات تجاری با تکیه به ارزهایی غیر از دلار را دارند؟
این موضوع در سفر رییس کل بانک مرکزی ایران به دوحه مورد بررسی قرار گرفت تا نفت و گاز و همچنین کالاهای ایرانی با ارزهایی غیر از دلار مبادله شوند و با ارزهای موجود در منطقه یا ریال ایران و یا روبل روسیه و یا یوان چین مبادله شوند.
سطح بانکهای قطر از نقطه نظر استانداردهای بینالمللی چگونه است و آیا موقعیت بینالمللی آنها میتواند، زمینه توسعه روابط بانکی با ایران را ایجاد کند؟
بانکهای قطر در سطح بسیار خوبی در جهان قرار دارند و در رتبه بندیهای جهانی امتیاز و اعتبار بالایی را به خود اختصاص میدهند. به همین دلیل اقتصاد قطر، بسیار قوی است و این موضوع به ورود ایران به خط اقتصادی قطر و همکاری اقتصادی با دوحه و سایر کشورهای عربی کمک فراوانی میکند.
نظر شما