سیاست تثبیت اقتصادی در بیش از یک سال و نیم گذشته توسط بانک مرکزی اجرا شده تا به ثباتبخشی به اقتصاد ایران و تثبیت شاخصهای کلان اقتصادی کمک کند. بانک مرکزی ایران با اجرای این سیاست سعی در ثباتبخشی به نرخ ارز و جلوگیری از نوسان شدید این شاخص اقتصادی که به لنگر اقتصاد ایران نیز تبدیل شده است، دارد و از این طریق تلاش میکند به کاهش تورم و افزایش پایداری اقتصادی کمک کند. تثبیت ارزی میتواند پیشبینیپذیری اقتصاد را افزایش دهد، زیرا وقتی که ارز ملی تثبیت شود، نرخ ارز و نرخ تورم به صورت پایدارتر تغییر میکند و این امر به کسبوکارها و سرمایهگذاران اعتماد بیشتری میدهد. این اعتماد بیشتر میتواند به افزایش سرمایهگذاری، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی منجر شود. همچنین، تثبیت ارزی میتواند باعث کاهش نوسانات نرخ ارز و افزایش پایداری اقتصادی شود که این نیز میتواند بهبود شرایط اقتصادی کشور را تسریع کند. در اینباره با دکتر سیدمحسن سجادی، عضو هیأتعلمی دانشگاه مفید به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
به نظر میرسد که تابآوری بازار ارز در یکسال اخیر افزایش یافته و با وجود بروز چند شوک سنگین، نرخ ارز ثبات نسبی داشته است. دلیل این امر را چه میدانید؟
واضح است که بانک مرکزی در این دوره به خوبی توانست نرخ ارز را تثبیت کند که یکی از علل اصلی آن، افزایش صادرات نفتی و رشد ذخایر ارزی بانک مرکزی است. بنابراین بانک مرکزی خیلی نیاز نداشت که از نرخ اعلامی تخطی کند و نرخ ارز تثبیت شد. واقعیت این است که در کشورهای در حال توسعه، نیاز به واردات به ویژه واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای نیاز مبرمی است و اگر نرخ ارز تثبیت شود، باعث میشود امکان واردات کالاهای سرمایهای به کشور بهبود پیدا کند و از این جهت، تثبیت شدن نرخ ارز میتواند زمینه تصمیمگیری بهتر تولیدکنندگان را هم فراهم کند. اما مسئلهای که وجود دارد این است که در کشورهای در حال توسعه، مخصوصا کشورهایی که بیشترِ ارز وارداتی به کشور به یک یا چند محصول صادراتی محدود است، این وضعیت میتواند بسیار شکننده باشد. وقتی ذخایر بانک مرکزی به هر دلیلی مثل کاهش صادرات یا تحریمها یا فشارهای بیرونی کاهش پیدا کند، میتواند اثرات مخربی داشته باشد و بانک مرکزی را مجبور کند از نرخ ارز ثابتی که تعیین کرده، تخطی کند و به یک نرخ ارز جدیدی وارد شود.
اقدامات یکسال اخیر بانک مرکزی در بهبود زیرساختهای بازار ارز، از جمله راهاندازی مرکز مبادله، تامین نیازهای واقعی ارزی برای واردات کشور و تقویت دیپلماسی بانکی چقدر موثر بوده است؟
نقش بانک مرکزی در ثبات نرخ ارز در این دوره نقش بیبدیلی است، راهاندازی مرکز مبادله ارزی، تأمین نیازهای ارزی برای تامین نیازهای وارداتی کشور و توسعه دیپلماسی بانکی و...، اقدامات مهمی است که بانک مرکزی انجام داده است. اما چالشی که وجود دارد این است که بیشترین منبع ورود ارز به کشور، فروش نفت است و اگر این تک محصول با مشکل مواجه شود و نتوانیم به راحتی آن را صادر کنیم، ذخایر ارزی کشور دچار تلاطم خواهد شد و تلاطم ذخایر ارزی خودش را به تلاطم در بازار ارز و قیمت دلار خواهد رساند و در نتیجه میتواند آسیب هم داشته باشد.
بنابراین بانک مرکزی باید سریعتر صندوق تثبیت ارزی را راهاندازی کند تا این صندوق بتواند جلوی این تلاطمهای احتمالی و نوسانات نرخ ارز را بگیرد، علاوه بر این، بانک مرکزی باید مواظب باشد که نرخگذاری ارز تفاوت جدی با نرخ تورم نداشته باشد تا این باعث نشود که تفاوت قیمت بانک مرکزی و قیمت بازاری ارز باعث ایجاد رانت و فسادهایی شود که همین ذخایر محدودی هم که بانک مرکزی دارد، از دستش خارج شود و افراد بتوانند اینها را به هر دلیلی وارد بازار واقعی کنند و از تفاوت قیمت، سودهای هنگفتی به دست بیاورند.
اگر سیاست تثبیت ارزی در دوره اخیر به اجرا گذاشته نمیشد، امروز اقتصاد و بازار ارز چه وضعیتی داشت؟
عدم اجرای سیاست تثبیت برای کشورهایی مثل ما که نیاز به واردات کالاهای سرمایهای مخصوصا برای رونق تولید داریم، میتواند آسیبهای جدی داشته باشد، چون معمولاً نرخ ارز شناور در کشوری که ذخایر ارزی با تلاطم مواجه است و بازار به دلیل اخبار و تورم شدید نوسان دارد، میتواند آسیب جدی به زیرساختهای تولیدی کشور بزند، اما بانک مرکزی با اجرای سیاست تثبیت حداقل توانسته در کوتاهمدت جلوی این نوسان و عدم اطمینان تولیدکنندگان را بگیرد، ولی برای اینکه ببینیم این واقعا منجر به تولید بهتر و افزایش واردات کالاهای واقعی سرمایهای شده، نیاز داریم که مقداری بیشتر صبر کنیم و زمان بیشتری بگذرد تا ببینیم اثر سیاست تثبیت بر روی کدام بخش از واردات بیشتر مؤثر بوده است. آیا واردات کالاهای سرمایهای بیشتر افزایش پیدا کرده که منجر به تولید میشود، یا بیشتر کالاهای مصرفی وارد کشور شده و توانسته مثلا نیازهای مصرفی ما را برآورده کند.
فضاسازیهای کانالهای تلگرامی و فضای مجازی چقدر در تلاطم بازار ارز موثر است؟
وقتی عمق بازار کم باشد، مثل حوض کوچک آب است که سنگ کوچکی بیندازید، کلی طول موج ایجاد میکند. بازار ارز ما هم قاعدتا بازار ارز بزرگی نیست، حجم ارزی که وارد و خارج میشود نسبت به کل ارزی که در دنیا وجود دارد، خیلی زیاد نیست. فضاسازیهای تلگرامی و فضای مجازی هم میتواند در این بازار مؤثر باشد، اما نباید یادمان برود اگر ذخایر ارزی ما مناسب باشد، قاعدتاً فضاسازیها نمیتواند خیلی دامنهدار باشد و به همان سرعتی که ایجاد میشود میتواند از بین برود، اگر اخبار واقعی منتشر شود. بنابراین نمیگویم که اثر ندارد، میتواند هیجاناتی در نرخ ارز ایجاد کند و نرخ ارز را تغییر دهد، اما واقعیت این است که این هیجانات نمیتواند دائمی باشد، وقتی بازار ارز ما دچار نوسان واقعی نشده باشد و ذخایر ارزی ما به صورت واقعی کاهش پیدا نکرده باشد.
آیا ابتکار بانک مرکزی در تامین ارز اربعین سال گذشته به دینار به جای دلار، به سایر نیازهای ارزی کشور به ویژه در بخش خدماتی قابل تعمیم است؟
تجربه خیلی خوبی است و برای ارز حجاج هم میشود این کار را دنبال کرد و برای سفرهای توریستی به کشورهای همسایه مثل ترکیه، امارات و... نیز میتوان این تجربه را به کار بست. اما به نظر میرسد دو نکته خیلی مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد. نکته اول اینکه ما چه مقدار از پول این کشورهای همسایه یا کشورهای منطقه منا مثل دینار، ریال عربستان یا لیر ترکیه در کشور داریم تا بتوانیم به افرادی که نیاز به پولهای این کشورها دارند بدهیم. تامین نیاز ما به کالاهای سرمایهای معمولاً از کشورهای پیشرفته مثل کشورهای اروپایی یا کرهجنوبی و ژاپن است و مسئله این است که ارز مورد نیاز این کشورها را آیا در اختیار داریم که بخواهیم تأمین کنیم. نکته دوم این است که اگر ما سراغ این برویم که مثلاً روپیه زیادی وارد کشور کنیم، در مقابل نفتی که به هند میفروشیم و به گردشگری که میخواهد به هند سفر کند روپیه بدهیم، مشکلی که وجود دارد این است که اگر این ریسک را کنیم، ممکن است روپیه با تضعیف شدید مواجه شود و این تضعیف پول ملی هند به شدت میتواند روی درآمدهای ارزی ما اثر بگذارد و کاهش درآمدهای ارزی ما را به دنبال داشته باشد. باید مراقبت کرد که متنوعسازی این پولها به جای دلار خیلی مهم است، وگرنه اگر به به جای دلار روی پول خاصی مثل روپیه یا یوآن یا غیره متمرکز شویم، ممکن است تضعیفهای شدید پولهای ملی آنها روی کاهش درآمدهای ما اثر سوء داشته باشد و باعث شود درآمدهای ارزی به شدت کاهش پیدا کند، بنابراین این آسیبها را هم باید مورد توجه قرار دهیم.
اقدامات بانک مرکزی در دوره اخیر چقدر به پیشبینیپذیری بازار ارز برای تجار و فعالان اقتصادی کمک کرده و چه توصیهای در این زمینه به بانک مرکزی دارید؟
در کوتاهمدت باعث شده بازار ارز خیلی خوب پیشبینیپذیر شود، اما باز این نکته را هم باید مورد توجه قرار دهیم که آیا این پیشبینیپذیری منجر به این شده که کالاهای واسطهای و سرمایهای بیشتر وارد کشور شده یا باعث افزایش واردات بیرویه کالاهای مصرفی شده که این آسیب است. از طرف دیگر، باید دائمی بودن این پیشبینیپذیری هم تا حدی تضمین شود و این دائمی بودن یک مقداری آسیب دارد و آسیبش هم این است که ممکن است قیمت نفت کاهش پیدا کند، ممکن است دچار تحریمهای شدیدتر و سختگیری بیشتر در تحریمها شویم و این باعث میشود که امکان تثبیت دائمی وجود نداشته باشد، علاوه بر اینکه در داخل هم تورمهای شدید میتواند جلوی تثبیت دائمی روی یک نرخ را بگیرد، هر چند شتاب تورم به دلیل کنترل نقدینگی که بانک مرکزی در سالجاری و اواخر سال قبل به خوبی انجام داده، کُند شده است اما به هر حال اینها ریشههای ایجاد عدم امکان تثبیت نرخ ارز هستند که باید بانک مرکزی مراقبت کند که این پیشبینیپذیری در بلندمدت هم اتفاق بیفتد.
به هر حال، در کشوری که با کمبود منابع ارزی مواجه است و از طرفی نیاز به واردات کالاهای سرمایهای دارد، به نظر میرسد که اجرای سیاستهای ارزی تثبیتی از سیاست ارز شناور بهتر است، مخصوصا که منبع عرضه ارز در کشور ما بیشتر دولت است، چون فروشنده عمده کالای صادراتی ما یعنی نفت و مشتقات نفتی و گاز و ... است، ولی باید حواسمان باشد که این سیاستهای تثبیتی منجر به این هم خواهد شد که از آن طرف استقلال بانک مرکزی در اجرای سیاستهای پولی با مشکل جدی مواجه شود که در این صورت ممکن است سیاستهای مالی و پولی در سیستمی که نرخ ارز آن ثابت است، با عدم کارآیی مواجه شود.
نظر شما