اکبر کمیجانی - رییس کل اسبق بانک مرکزی: به رئیس کل و همکاران ایشان در بانک مرکزی تبریک میگویم، با وجود سختیها و فراز و نشیبهایی که در صحنه اقتصاد سیاسی و عملی داشتیم، توانستند با استقامت و پایبندی، هدفی را که در آغاز سال گذشته در مورد رشد نقدینگی اعلام کرده بودند، تحقق بخشند و خود این پایبندی و استقامت در فرونشاندن انتظارات تورمی و زدودن نااطمینانیها از محیط اقتصاد نقش بسزایی داشته و انشاءالله این تجربه خوبی که اندوخته شده و عملکرد خوبی که حاصل شده، بتواند چراغ راه سالجاری و سالهای آینده باشد.
واقعیت این است که در کنار مجموعه اقدامات بسیار خوب و ارزشمندی که بانک مرکزی انجام داده، نباید به برخی از اتفاقات خوشیمنی که در طی سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ رخ داد و بستر را برای تحقق اهداف بانک مرکزی و نهایتا شروع روند نزولی نرخ تورم و بهبود رشد اقتصادی فراهم کرد، غافل شویم. میخواهم بگویم همچنان دو چالش مهم پیش روی سیاستهای پولی وجود دارد. یعنی سیاستهای ارزی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و نرخ ارز در کوتاهمدت و میانمدت در شکلدهی انتظارات و تورم نقش بسزایی دارد. یک مسئله تداوم تحریمهاست که متاسفانه بانک مرکزی به طور مستقل نمیتواند کاری کند. البته رئیسکل در فرصتهای مقتضی برای ایجاد ارتباط با بانکهای مرکزی دنیا گامهایی برداشتهاند و توصیه من این است که حتماً از هر فرصت ممکنی که برایشان پیش میآید، برای برقراری ارتباط و روابط با بانکهای مرکزی دنیا بهره بگیرند چرا که میتواند یک مقداری در آرام نگه داشتن محیط و فضای اقتصاد و پاسخ به انتظارات تورمی و اطمینانبخشی اثرگذار باشد.
نکته مهم دیگر این است با وجود اینکه وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه به انضباط مالی اشاره دارند و شاهد هستیم که دولت هم سعی کرده به آن پایبند باشد، ولی وقتی به برخی نمادها و مصداقها نگاه میکنیم، به نظر میرسد همچنان این فشار و سلطه مالی دولت بر سیاستهای پولی و بر نظام بانکی حاکم است. حجم عملیات بازار باز طی این دو سال گذشته آرام آرام در حال افزایش بوده و این را چیزی جز برآیند تحمیلهای بودجهای و تسهیلات تکلیفی نمیبینم. تا آبان و دی ماه حجم توافق خرید به علاوه تسهیلات قاعدهمند به مرز ۱۴۰ هزار میلیارد تومان رسیده بود، ولی شرایطی که در پایان سال ایجاد شد، تقریبا از اواخر بهمن ماه به بالای۲۰۰ هزار میلیارد تومان گام برداشت و شاهد بودیم در برخی از هفتهها تا مرز ۲۵۰-۲۴۰ هزار میلیارد تومان رسید و امروزه تا ۲۳۰ هزار میلیارد تومان میرسد. اگر این نمادی از بیانضباطی مالی و احیانا سلطه مالی نیست، چه عواملی باعث شده این قضیه رخ دهد؟ صحبت از ناترازی و سالمسازی بانکها میکنیم، ولی تا زمانی که این ارتباط بین سیاست مالی و سیاست پولی به آرامش نرسد و آرامش خیال برای بانک مرکزی از این ناحیه ایجاد نشود، با توجه به برقرار بودن شرایط تحریم، فکر میکنم مسیر بسیار دشوار و پُرسنگلاخی برای بانک مرکزی خواهد بود.
یک نکته دیگر که باید به آن توجه کرد این است که در کنار مجموعه اقداماتی که بانک مرکزی انجام داد، بهبود شرایط اقتصاد کلان نیز به وجود آمد و بهبود در درآمدهای نفتی ایجاد شد که در سایه آغاز مذاکرات هستهای بود که از اوایل سال ۱۴۰۱ آغاز و در ابتدای جنگ اسرائیل و حماس و تجاوزهای این کشور متوقف شد. مجموعه اقدامات بانک مرکزی در کنار این محیط ایجاد شده موجب جریان یافتن منابع ارزی بیشتر به سمت تولید شد و زمینه را برای رشد اقتصادی فراهم کرد. اگر بخواهیم چنین تجربهای در سالجاری تحقق پیدا کند، مجبوریم به مسئله بهبود روابط خارجی و سالمسازی در ساختار مالی دولت بیشتر از گذشته توجه کنیم.
در بازار ارز با وجود فراز و نشیبی که از اواخر اسفندماه داشتیم و در فروردین ماه حالت طوفانی را پشت سر گذاشت، خوشبختانه اکنون شرایط مهیا شده و اقدامات بانک مرکزی امروز در کاستن نرخ ارز بسیار اثرگذار بوده، به نظر من بهترین زمان این است که در این محیط آرام شده انتظارات تورمی و تا حدودی کاسته شدن از شدت نااطمینانیها، راجع به عملکرد مرکز مبادله ارزی و در جهت کاستن شکاف بین نرخ ارز نیمایی و نرخ بازار تعمق بیشتری صورت بگیرد. گرچه میدانم خوشبختانه بانک مرکزی اعلام کرده که تالار خرید و فروش ارز توافقی قرار است به زودی شروع شود و این میتواند بستر حرکت به سمت یکسانسازی نرخ ارز را فراهم کند. البته همه اینها را در گروی دو شرط بهبود در ساختار مالی دولت و بهبود در روابط خارجی و کاسته شدن از نقش تحریمها میدانم.
نظر شما