حاکمیت اقتصادی مکزیک، به سبب سیاستگذاری غلط و غیرکارآمد بیش از ۲۵ ساله در حوزه مالی و پولی خود، یکی از شدیدترین بحرانهای مالی و روانی ارزی در آمریکای لاتین را تجربه کرد. راهبران عرصه اقتصاد مکزیک معتقد بودند که بهبود وضعیت مولفههای کلان، افزایش درآمدهای سرانه و دستیابی به رشد پایدار و متوازن، مستلزم بهرهگیری از دلارهای سرشار نفتی (که به سبب افزایش جهانی قیمت نفت، روز به روز بر حجم آن در اقتصاد مکزیک افزوده میشد) در راستای اجرای طرحهای توسعه بلندپروازانه با مداخله مستقیم و کامل دولت در فعالیتهای مالی و اقتصادی است. در حالی که این اهداف آرمانگرایانه به سبب عدم تحقق یک برنامهریزی عملیاتی مدون، پویا و منعطف، اقتصاد مکزیک را به ورطه هولناک یک بحران ارزی مهیب کشاند، به طوریکه بسیاری از صاحبنظران اقتصادی در جهان، فروپاشی قریب الوقوع دولت مکزیک و وقوع هرج و مرجهای سیاسی و اجتماعی ناشی از این بحران را بسیار نزدیک میدانستند، اما تغییر نگرش به موقع، موثر و دقیق دولتمردان و سیاستگذاران پولی نسبت به شناخت گلوگاههای تولید این بحران و عملیاتیسازی پروتکلها و سیاستهای مالی درمانی قابل اجرا، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، نام مکزیک را از یک اقتصاد طوفانزده ارزی، به یک حاکمیت اقتصادی موفق،کارآمد و قابل الگوبرداری در عبور کمهزینه و مدیریت شده از پیامدهای منفی مالی و روانی بحرانهای ارزی مبدل کرد.
جرقه اولیه پیدایش بحران ارزی در مکزیک چگونه زده شد؟
در دهه ۹۰ میلادی، به سبب رونق قابلتوجه صنعت نفت مکزیک و مبدل شدن این کشور به بزرگترین صادرکننده غیرآسیایی و غیرعرب طلای سیاه در جهان، دبی جریان ورودی دلارهای صادراتی به اقتصاد داخلی مکزیک، روند فزایندهای به خود گرفت و همین امر موجب شد که دولت مکزیک در یک حرکت ناپخته، پُرریسک و بلندپروازانه و در جهت سودجویی هرچه بیشتر، پول ملی خود (پزو) را به دلار ایالات متحده، میخکوب کند. با این اقدام نابخردانه، جرقه اولیه بروز بحران ارزی مهیب در اقتصاد مکزیک زده شد. با توجه به اینکه تورم مکزیک بیش از تورم آمریکا بود و با توجه به نرخ ارز اسمی ثابت مکزیک، این میخکوبسازی ارزی باعث شد نرخ ارزحقیقی در مکزیک افزایش یابد. این افزایش، به معنای گرانترشدن متوسط قیمت کالاها و خدمات ساخت مکزیک در مقایسه با ایالات متحده و ماحصل آن، کاهش شدید حجم صادرات مکزیک، افزایش حجم واردات به این کشور و در نهایت، گسترش غیرقابل مهار میزان کسری حساب تجاری مکزیک بود. وقوع چنین رخدادی یعنی کسری فزاینده ترازپرداختهای تجاری و نیاز مبرم اقتصاد مکزیک به تامین مالی خارجی، سرمایهگذاران و وامدهندگان جهانی را در خصوص ادامه مناسبات مالی و اقتصادی با این کشور دچار تردید و نگرانی کرد. بدین ترتیب، تصور عدم توانایی دولت مکزیک در بازپرداخت تعهدات خود، سبب شد که روند کاهش ارزش پزو، به دلیل کاهش چشمگیر اعطای تسهیلات بینالمللی و عدم تمایل به انجام سرمایهگذاری از سوی فعالان اقتصادی خارجی و همچنین به دلیل افزایش سرعت تبدیل پزوی فیزیکی به دلار فیزیکی، شتاب قابل توجهی به خود گرفته و در مدت کمتر از ۲۱ روز، پول ملی مکزیک بیش از ۳۵ درصد سقوط را تجربه کرده و شیوع گسترده بحران ارزی دامنگیر و عمیق در این کشور، به اوج خود برسد.
علل اصلی و بنیادین وقوع بحران ارزی در اقتصاد مکزیک
گسترش پهنه اقتصاد دولتی ناکارآمد و غیرمنطعف
از اواخر دهه نود میلادی و از ابتدای هزاره جدید، اقتصاد دولتی در مکزیک با هدف دستیابی به توسعه سریع، به شدت گسترش یافت. این اقدام نه تنها به تقویت موتور رشد اقتصادی این کشور کمکی نکرد، بلکه زمینه مصرف و هزینه کرد بیرویه و ناصحیح بخش عمده بودجه عمومی را نیز ایجاد کرد. در واقع، گسترش پهنه اقتصاد دولتی در مکزیک، از یکسو به دلیل برونرانی بخش خصوصی پویا و کاهش رقابتپذیری حقیقی، خود زمینهساز افزایش حجم کسری تجاری بینالمللی مکزیک و در نهایت، بروز بحران ارزی شد و از سوی دیگر، به سبب انعطافناپذیری بیش از حد، اتخاذ و اجرای سیاستهای پولی و مالی اضطراری لازم در مواجه با این چالش مهم را، بیاثر کرد.
اتکای بیش از حد دولت به درآمدهای نفتی
یکی دیگر از عوامل مهم پیدایش بحران ارزی در مکزیک، اتکای بیش از حد دولت این کشور به استفاده از درآمدهای نفتی در فرآیند توسعه داخلی و عدم توجه به آینده بازار انرژی در جهان بود. همانگونه که در سطور بالا نیز بیان شد، در برههای از زمان، مکزیک یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان لقب گرفت و به سبب این موضوع، درآمد دلاری هنگفتی به این کشور گسیل شد. از آنجا که دولت مکزیک با این آورده مالی سرشار، درصدد اجرای سریع و پُرشتاب طرحهای توسعهای بعضا آرمانی و غیرقابل تحقق بود، هزینهکردهای ناصحیح و ناکارآمد ذخایر دلاری آغاز شد و در طی دو سال و به خیال اینکه این افزایش روزافزون قیمت نفت و منتفع شدن دولت مکزیک از این موقعیت ادامهدار خواهد بود، بیش از ۷۰ درصد اندوخته ارزی این کشور مصرف شد. این اشتباه مرگبار حاکمیتی موجب شد که با سقوط قیمت نفت، کاهش استخراج روزانه و بروز بحران انرژی در جهان، دقیقا در همان زمانی که اقتصاد این کشور به پشتوانه دلارهای نفتی خود احتیاج مبرم داشت، با خالی شدن حسابهای ذخیره ارزی، دولت امکان و توانایی مدیریت صحیح نیازهای داخلی را نداشته باشد و بحران ارزی فراگیر آغاز و بعد از چندی کوتاه، تشدید شود.
عدم انعطافپذیری نرخ بهره در ساختار نظام بانکداری مکزیک
عامل سوم بروز بحران ارزی در مکزیک، عدم انعطافپذیری نرخ بهره بانکی در این کشور بود. اساسا در هنگامه وقوع تنشهای ارزی، ابزار افزایش نرخ بهره موجب میشود که از شدت سرعت خروج سرمایه از کشور و تبدیل داراییها از پول ملی به ارزهای مرجع و داراییهای فیزیکی کاسته گردد اما فقدان چنین سازوکار پویایی در صنعت بانکداری مکزیک و ثابت و دستوری بودن نرخ بهره بانکی به سبب حاکمیت یک نظام بانکی کاملا دولتی، یکی از دلیل اصلی شیوع بحران ارزی مکزیک شد.
وقوع برخی بحرانهای اجتماعی و سیاسی در داخل مکزیک
از دیگر عوامل مهم پدید آمدن بحران ارزی هولناک مکزیک، نابسامانی سیاسی به وجود آمده در آستانه انتخابات این کشور، ترور یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، استعفای وزیر کشور و شورش دهقانها در یکی از ایالات مهم مکزیک بود که نقش مهمی در تشدید نااطمینانی به پول ملی این کشور و گسترش بحران ارزی ایفا کرد.
سیاستهای موفق دولت مکزیک در عبور سربلند از بحران ارزی
دولت مکزیک توانست با اتخاذ سیاستهای پولی و مالی کارآمد و رویکردهای هوشمندانهای که در ادامه ذکر میشود، در مهار و مدیریت بهینه تنش ارزی به وقوع پیوسته و عبور کمهزینه از آن، موفق عمل کند:
تامین مالی مجدد بدهیهای کوتاهمدت ارزشگذاری شده بر حسب دلار
در این سیاست درمانی موفق، دولت مکزیک از طریق مذاکره کارآمد با نهادهای بینالمللی، اعتماد مجدد آنها در جهت اعطای تسهیلات خارجی و تزریق سرمایههای ارزی را جلب کرد. بدین ترتیب یک بسته حمایتی به ارزش ۵۱ میلیارد دلار در اختیار دولت مکزیک قرار گرفت که ۲۰ میلیارد آن از محل خزانهداری ایالات متحده، ۱۷.۸ میلیارد آن از محل صندوق بینالمللی پول، ۱۰ میلیارد آن از طریق بانک تسویه بینالملل و مابقی از سوی بانک جهانی و بانک توسعه اسلامی تامین مالی شده بود.
اقدامات ویژه دولت مکزیک برای خروج اقتصاد این کشور از بحران ارزی، به شرح زیر بود:
*حذف نظام ارزی میخکوب و شناورکردن نرخ ارز با قابلیت انعطاف در تصمیمگیری و اجرا
*اتخاذ سیاست پولی انقباضی در جهت مهار فشار تورمی و کاهش نوسان نرخ ارز
*افزایش قابل توجه نرخهای بهره واقعی و اسمی
*حذف تعیین دستوری نرخ بهره و انعطافپذیری آن بر مبنای نظام عرضه و تقاضای بازار
*وضع محدودیت بر اخذ اعتبارات اضافه و غیر ضروری ارزی از سوی بانک مرکزی مکزیک
*افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده از ۱۰ به ۱۵ درصد
*کاهش اعتبارات اعطایی از سوی بانکهای توسعه دولتی با هدف تعدیل اثر افزایش نرخ ارز بر قیمتهای داخلی و جلوگیری از کاهش قابلتوجه ارزش حقیقی پزو
*افزایش مشارکت خارجی در صنعت بانکداری مکزیک
*همکاری دولت مکزیک با بانکهای سرمایهگذاری به منظور بررسی بدهیهای عمومی معوق ارزشگذاری شده بر حسب دلار
*ایجاد بازارهای آتی برحسب پزوی مکزیک
نظر شما