سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۳
روسای بانک‌های مرکزی کانون توجهات مخاطبان اخبار اقتصادی

اظهارات روسای کل بانک‌های مرکزی و مقامات پولی در کانون توجهات مخاطبان رسانه‌ها است. با این وجود، رسانه‌های جمعی بر سیاست‌گذاری‌های کلان و انتظارات اقتصادی جامعه اثر دارند.

موضوع تاثیر محتوای رسانه‌ای و خبری بر چگونگی خلق و عملیاتی‌سازی تصمیمات مرتبط با سیاست‌گذاری‌های کلان اقتصادی یک کشور و همچنین پیامدهای این اثرات بر شکل‌گیری انتظارات عقلائی و غیرمنطقی شهروندان و فعالان اقتصادی در دهه‌های اخیر، به ویژه پس از تکرر وقوع بحران‌های مالی و اقتصادی در پهنه جهان، از اهمیت خاصی برخوردار شده است. از آنجا که پیش‌بینی و انتظارات ناشی از بمباران اطلاعاتی رسانه‌ها بر رفتار اقتصادی افراد، چه متولیان سیاست‌های اقتصادی و چه شهروندان عادی جامعه، در افق‌های زمانی کوتاه‌مدت و بلندمدت و به طبع آن، بر روند حرکت متغیرهای اقتصادی در بستر جهانی، اثرگذار است، مطالعات و پژوهش‌های میان رشته‌ای رسانه و اقتصاد، جلوه دیگری به خود گرفته است. به همین دلیل است که اهتمام ویژه به مسئله تاثیر رویکرد و موضع رسانه‌های اجتماعی بر نحوه عملکرد و تصمیم سیاست‌گذاران کلان و افکار عمومی، ما را در پیش‌بینی و برآورد وضعیت آتی شاخص‌های کلان اقتصادی و چشم‌انداز تغییرات بلندمدت آنها، یاری می‌رساند.

مبتنی بر این مهم، در پرونده پژوهشی حاضر، به بررسی جایگاه، نقش و اثر جریان‌های خبری و رسانه‌ای در تحقق اهداف مرتبط با سیاست‌های‌ کلان‌اقتصادی در جوامع مختلف و همچنین نقش رسانه‌های جمعی بر شکل‌گیری انتظارات در جامعه می‌پردازیم.

جریان‌های خبری و اثر عملکرد رسانه‌ای بر پیشبرد سیاست‌های کلان اقتصادی

رسانه‌ها، خط مقدم اطلاع‌رسانی جمعی و فراگیر در باب موضوعات مختلف اقتصادی هستند. سایت‌های خبری عمومی و اقتصادی، صفحات مجازی مرتبط با اخبار اقتصادی در پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی منتسب به دولت‌ها، جناح‌های سیاسی و اقتصاددانان و تحلیلگران، بخش‌های خبری اقتصادی رادیو و تلویزیون، ستون‌ها و صفحات اقتصادی رسانه‌های مکتوب مانند روزنامه‌ها و مجلات، کنفرانس‌های خبری، نشست‌های مطبوعاتی مدیران بانک مرکزی، وزرا و متولیان امور اقتصادی و صنعتی، همه و همه، منبع تغذیه‌پذیر و بی‌پایان انتقال داده‌ها، اطلاعات و محتوای خبری به مخاطبان حرفه‌ای و شهروندان عادی یک کشور هستند.

به زبان ساده، در هر کشوری، دولت و کابینه اقتصادی حاکمیت، هر سیاستی را طراحی، برنامه‌ریزی و اجرا کند، یا حتی فقط قصد انجام آن را داشته باشد، شهروندان و عموم مردم، به سرعت از طریق محتوای مندرج در رسانه‌های جمعی و خبری، مطلع شده و بر همان اساس، انتظارات اقتصادی آتی خود را شکل می‌دهند.

روی دیگر این سکه آن است که پژوهش‌های میان رشته‌ای بسیاری نشان می‌دهد که پارامتر "موضع‌گیری رسانه‌ای" و "نحوه و چگونگی انتقال خبر" بر پیشبرد و یا توقف پیاده‌سازی و تحقق یا عدم تحقق و حتی در به نتیجه رسیدن سیاست‌های کلان اقتصادی و هدف‌گذاری‌های مبتنی بر حوزه‌ها و بخش‌های مختلف اقتصادی، به شدت تاثیرگذار است. به عنوان نمونه، هنگامی‌که در شرایط تورمی و تلاطم بازارهای مالی، افراد برای کاهش هزینه فرصت نگهداری پول، به سراغ سایر ابزارهای حفظ ارزش دارایی‌ها از جمله ارز، طلا یا سهام می‌روند، وقوع این امر، قطعا به علت اطلاعات و داده‌هایی است که مردم و تحلیلگران، از طریق انتقال محتوای رسانه‌ها دریافت می‌کنند. لذا در این مواقع است که اعمال هرگونه سیاست متفاوت از جریان فکری و انتظارات عموم مردم از سوی دولت، بدون حمایت صحیح و همه‌جانبه رسانه‌های جمعی، با شکست مواجه خواهد شد.

لذا به همین دلیل است که تحقیقات مختلف پژوهشگران و اقتصاددانان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد، محتوای رسانه‌ای و خبری، اهرم بسیار مهم و تاثیرگذار بر شکل‌گیری الگوی انتظارات ذهنی افراد نسبت به آینده بازارها و متغیرهای اقتصادی است که خود این مولفه نیز به طور معنادار و محسوس می‌تواند بر نحوه عملکرد و تصمیمات سیاست‌گذاران کلان اقتصادی در یک اقلیم، موثر واقع شود.

رسالت رسانه‌ها در انتقال اطلاعات و اثرگذاری بر انتظارات

هم سیاست‌گذاران در بدنه اقتصادی یک حاکمیت و هم فعالان اقتصادی (چه به عنوان یک شهروند عادی و چه به عنوان یک تحلیلگر حرفه‌ای) بر اساس انتظارات و پیش‌بینی‌های خود از وضعیت آتی اقتصادی، هم مبتنی بر دانش و اطلاعات شخصی و هم مبتنی بر بازخورد جریانات رسانه‌ای و خبری، تصمیمگیری و اقدام می‌کنند. این مسئله در بسیاری از پژوهش‌های معتبر علمی به اثبات رسیده که در ذیل برخی از آنها را مشاهده می‌کنید:

مروری بر تجربیات پژوهشی تاثیر رسانه بر عملکرد سیاست‌گذاران و شهروندان

*به عنوان نمونه، شاید جالب باشد که بدانید، برخی تحقیقات، از وجود شواهد اولیه در مورد "حساسیت پذیری انتظارات اقتصادی افراد نسبت به تفاوت در محتوای رسانه‌ای دریافتی"، خبر می‌دهند. یعنی تفاوت در نحوه و نوع ارائه اطلاعات و داده‌های اقتصادی مشابه، میتواند اثر متفاوت و قابل‌توجهی بر عملکرد سیاست‌گذاران اقتصادی و انتظارات اقتصادی عموم جامعه بگذارد. یعنی نحوه پوشش خبری و رسانه‌ای موضوعات اقتصادی به ویژه انتقال اطلاعات در مورد مباحث اقتصادی ملی و منطقه‌ای، بر تحقق و یا عدم تحقق یک سیاست کلان منطقه‌ای یا ملی، با اثرگذاری بر ارزیابی شهروندان نسبت به انتظارات آتی در حوزه‌های مالی و سرمایه‌گذاری، تاثیر معنادار می‌گذارد.

*در نمونه دیگر، پژوهش دایک و زینگالس، دو تن از متخصصان حوزه اقتصاد اطلاعات، با ارائه شواهدی از ادراک متفاوت متولیان اقتصادی یک جامعه و شهروندان یک کشور نسبت به یک محتوای اقتصادی یکسان ارائه شده توسط چند رسانه، نقش پیچیده و متنوع‌تری برای رسانه‌های خبری در شکل دادن به تصمیمات و عملکرد سیاست‌گذاران در مقابل انتظارات اقتصادی شهروندان قائل می‌شود. آنها همچنین با یک پیمایش میدانی فراگیر در بریتانیا، به این نتیجه رسیدند که بسیاری از شهروندان این منطقه، اطلاعات اقتصادی خود را به طور مستقیم از محتوای خبرگزاری‌های رسمی اقتصادی به دست می‌آورند و دریافتند که رسانه‌ها، ابزار تاثیرگذاری در انتخاب و تکمیل تکه‌های پازل انتظارات اقتصادی آتی بریتانیایی‌ها و همچنین بر نحوه و نوع چینش سیاست‌ها و هدفگذاری‌های آتی متولیان اقتصادی دولت بریتانیا محسوب می‌شوند.

*در اجلاس اقتصادی سالانه دافوس در سال ۲۰۲۱، استیگلیتز، برنده جایزه نوبل ۲۰۰۱ اقتصاد اعلام کرد که رسانه‌ها، در جهت جلوگیری از عدم تقارن اطلاعاتی و به خصوص در ترویج شفافیت در حوزه عمومی، نقش غیرقابل انکاری دارند. همچنین وی در ادامه سخنرانی خود، خاطرنشان کرد: "روسای بانک‌های مرکزی، نسبت به مطالبی که از آنها در رسانه‌ها درج می‌شود، حساس باشند. ما در نظرسنجی‌های فراگیر خود دریافته‌ایم که، مخاطبان رسانه‌ها، به طور طبیعی، بیشترین توجه خود به شکل‌دهی انتظارات آتی در مورد بازارها را معطوف به سخنان روسای بانک‌های مرکزی و سایر مقامات پولی کشورشان در خصوص نرخ‌های تورم، ارزش پول ملی، ارز و طلا و بازارهای سهام می‌کنند".

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha