پروفسور "راهول دی"، استاد اقتصاد دانشگاه "عظیم پریمجی" هند، معتقد است در دنیای دیجیتال امروز، همه به رسانههای اجتماعی دسترسی دارند و رسانههای بزرگ و رسانههای اجتماعی، انتظارات منفی مردم را در مورد تورم و پول ملی شکل میدهند.
پروفسور "راهول دی"، استاد اقتصاد دانشگاه "عظیم پریمجی"، هند است و دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه حیدرآباد دریافت کرده است. پایاننامه دکترای او به مطالعه تاریخ توسعه سرمایهداری در هند از زمان استقلال میپردازد.
او اخیراً مقالهای در هفتهنامه اقتصادی و سیاسی منتشر کرده است که نقش رسانههای خصوصی را در شکلدهی سیاستهای اقتصادی در هند بررسی میکند.
دی همچنین علاقهمند به اعمال نظریه اقتصادی در حوزههایی است که به طور سنتی به عنوان بخشی از این رشته در نظر گرفته نمیشود.
از جمله آثار وی میتوان به کتاب "سیاست اقتصادی در هند"، اشاره کرد که توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده است. این کتاب از طریق تحلیل اقتصاد سیاسی سیاستهای اقتصادی، درک همهجانبه، در دسترس و در عین حال دقیق از اقتصاد هند ارائه میدهد و استدلال میکند که این سیاستها محصول بحران، ائتلافها و احتمالات هستند و نه لزوماً انتخاب. این کتاب ارزیابی میکند که یک دولت تا چه اندازه سیاستهای خود را بر اساس محدودیتهای اقتصادی و سیاسی که با آن مواجه است، به جای نتایج اقتصادی اجرا میکند. چارچوب کتاب با استفاده از تئوریها برای درک اقتصاد، ایدئولوژی سیاسی، شرایط تاریخی و زمینه بینالمللی، دیدگاههای متعددی را ارائه میکند و سیاستهای اقتصادی را به عنوان نتیجه تعاملات بین پویاییها در اقتصاد تحلیل میکند. متن زیر حاصل گفتگوی هفتهنامه "تازههای اقتصاد"، با پروفسور "راهول دی"، استاد اقتصاد دانشگاه "عظیم پریمجی" هند است:
فرضیه اصلی شما در کتاب "تاریخچه سیاست اقتصادی در هند"، که توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده چیست و پاسخ آن چه بوده است؟
فرضیه اصلی کتاب من این است که سیاستهای اقتصادی عمده در هند (سیاستهای صنعتی، کشاورزی و اجتماعی)، فقط از طریق انتخاب یا طراحی انسان انجام نمیشوند، بلکه بر اساس شرایط شکل میگیرند. پاسخ در این کتاب این است که سیاستهای اقتصادی عمده در هند توسط بحرانهای اقتصادی و سیاسی، سیاستهای ائتلافی و رویدادهای احتمالی جهانی مانند جنگ شکل گرفته است.
تقویت ارزش پول ملی به عنوان یکی از مهمترین اقدامات دولتها شناخته میشود. پیشنیازهای رسیدن به این هدف چیست؟
مهمترین پیشنیاز، قدرت بانک مرکزی یا فدرال رزرو در تاثیرگذاری بر پول ملی است. بانک مرکزی باید از مداخله سیاسی داخلی و بینالمللی، برای حمایت از پول ملی مستقل باشد.
اگر بخواهیم مرحلهبندی کنیم، احیاء و تقویت ارزش پول ملی از کجا باید شروع شود؟ به طور مشخص توصیه شما به سیاستگذاران پولی در ایران چیست؟
با توجه به شناختی که از سیاستهای پولی در کشورهای دیگر دارم، پاسخ خواهم داد. مهمترین جنبه تقویت پول ملی این است که مشخص شود یک کشور به چه چیزی نیاز دارد، مثلاً یک ارز باثبات، ارزی که در سطح بینالمللی پذیرفته شده باشد، ارزی که نرخ مبادله خوبی با سایر ارزها داشته باشد و غیره. یک بار، سیاستگذاران آنچه را که در خصوص ارز میخواهند تعیین میکنند و برای رسیدن به ارز مطلوب خود باید تصمیمات بلندمدتی اتخاذ کنند تا اطمینان حاصل شود که ارز به اهداف از پیش تعیین شده دست مییابد. به عنوان مثال، اگر سیاستگذاران بخواهند ارزی باثبات ایجاد کنند، ممکن است تصمیم بگیرند که سیاستهایی را برای مهار یا کنترل تورم، مانند حفظ نرخ بهره پایین اتخاذ کنند.
دستیابی به پیش نیازهای تقویت ارزش پول ملی مانند رشد مثبت اقتصادی و کنترل تورم، چقدر زمینه را برای رشد ارزش پول ملی فراهم میکند؟
این با توجه به فضای سیاسی یک کشور متفاوت خواهد بود. کشورهایی که در سطح بینالمللی بیشتر به سرمایه و تجارت وابسته هستند، کنترل عرضه پول و ایجاد یک ارز قوی را سختتر میبینند. این به این دلیل است که تغییرات در تجارت بینالمللی و حرکت سرمایه میتواند ارزهای آنها را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین کشورهایی که دولت باثباتی در قدرت ندارند، تقویت پول خود را با مشکل مواجه میکنند. برای افزایش موفقیتآمیز نرخ رشد پول ملی، یک کشور نیازمند سیاستهای اقتصادی پایدار و بلندمدت برای تضمین رشد اقتصادی است.
اعتماد عمومی به دولت و شفافیت در سیاستها، چه اثری در سطح انتظارات مردم نسبت به نوسانات تورمی و نرخ ارز دارد و چه راهکارهایی برای افزایش اعتماد عمومی نسبت به سیاستهای کلان اقتصادی وجود دارد؟
اعتماد و شفافیت در سیاستها، مهمترین جنبههای سیاستگذاری است. من در کتابم نوشتهام که هند اصلاحات بازار را در سال ۱۹۹۱ انجام داد، اما صاحبان مشاغل و سرمایهگذاران به دولت ایمان نداشتند و در اقتصاد سرمایهگذاری نکردند. دولت جدید در سال ۲۰۰۳ روی کار آمد و اعتماد سرمایهگذاران را نسبت به دولت افزایش داد، در نتیجه اقتصاد هند به سومین اقتصاد سریعالرشد در جهان از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ تبدیل شد.
دو استراتژی وجود دارد که دولت هند برای ایجاد اعتماد در سیاستهای عمومی استفاده کرده است. آنها اقتصاددانان مستقر را به عنوان بخشی از تیمهای سیاستگذار، به ویژه آنهایی که هیچگونه وابستگی سیاسی ندارند، قرار دادند. دولت هند همچنین، روشنفکران مشهور عمومی را در نقش مشاور اقتصادی برگزیده است. ثانیاً، دولت باید از نمایندگان شرکتهای بزرگ و بانکها، درباره سیاستهای کلان اقتصادی بازخورد بگیرد. این به ایجاد اعتماد با جوامع تجاری و مالی کمک میکند.
به نظر شما رسانهها چه نقشی در تاثیرگذاری بر جامعه در زمینه افزایش انتظارات تورمی دارند و از آنسو نیز چه وظایفی برای کمک به سیاستگذار در کنترل انتظارات جامعه دارند؟
در دنیای دیجیتال امروز، همه به رسانههای اجتماعی دسترسی دارند. رسانههای بزرگ و افراد در رسانههای اجتماعی انتظارات مردم را در مورد افزایش تورم و افت ارزش پول ملی شکل میدهند. این میتواند اطلاعات مفید یا اطلاعات متناقض باشد. در حالی که رسانهها باید مسئول شکل دادن به دیدگاههای مثبت در مورد سیاست پولی یا انتقاد آگاهانه باشند، بسیاری از رسانهها از اخبار جعلی یا استدلالهای ناآگاهانه برای تاثیرگذاری بر مردم استفاده میکنند و این بخشی از صنعت رسانه مدرن است. کشورها به منابع رسانهای قابل اعتماد نیاز دارند، تا مردم بتوانند سیاستها را درک کنند و تصمیمات خوبی بگیرند.
نظر شما