بازار ارز در سالجاری با سیاستهای موثر و کارآمد بانک مرکزی، روند باثبات و پیشبینیپذیر را در پیش گرفته که این موضوع ناشی از مجموعه اقدامات مهمی است که بانک مرکزی انجام داده است. هدفگذاری کنترل نوسانات بازار ارز، مداخله موثر بانک مرکزی در بازار و استفاده از نهادسازیها و ابزارهای جدید برای مدیریت بازار، از جمله مهمترین اقدامات در دوره ریاست دکتر محمدرضا فرزین در بانک مرکزی است که آثار آن را در ثبات قیمت ارز شاهد هستیم. یکی از نهادسازیهایی که در این دوره انجام شده، تشکیل مرکز مبادله ارز و طلای ایران بوده است.
مرکز مبادله توانسته است در مدت فعالیت خود، نقش کانالهای تلگرامی و فضای مجازی را در قیمتگذاری ارز کمرنگ کند و به نظر میرسد با گسترش فعالیتهای آن، روزی را شاهد خواهیم بود که مرجعیت قیمت ارز و طلا به طور کامل در اختیار این مرکز قرار بگیرد. هفتهنامه تازههای اقتصاد در همین زمینه گفتگویی را با دکتر علی سعیدی، مدیرعامل مرکز مبادله ارز و طلای ایران ترتیب داده است که در ادامه میخوانید.
هدف بانک مرکزی از راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلای ایران چه بوده است؟
وجود بازاری متمرکز، تحت نظارت و مبتنی بر مقررات، یکی از کمبودهای همیشگی فضای اقتصادی کشور در حوزه ارز و طلا بوده است، ما در خصوص بسیاری از انواع اوراق بهادار، بازار متمرکز داریم و این بازار ساختاریافته، تحت مقررات و در حال نظارت است، اما در حوزه ارز که یکی از متغیرهای اصلی اقتصاد است و همینطور طلا که عموم مردم به نوعی درگیر معاملات آن هستند، کمبود یک بازار که متمرکز، شفاف و تحت نظارت باشد و امنیت معاملاتی را برای فعالان اقتصادی ایجاد کند، حس میشد.
فلسفه وجودی و ماموریت مرکز مبادله ارز و طلای ایران، ایجاد بازاری تحت نظارت و ساختاریافته و دارای مقررات مشخص است که کمک میکند مرجعیتی برای نرخ ارز و طلا داشته باشیم. امیدواریم با تاسیس و راهاندازی مرکز مبادله ایران، بتوانیم قیمتهای شفاف و مبتنی بر تحلیلهای بنیادین را در اقتصاد کشورمان شاهد باشیم. سیاستگذاری و حکمرانی این بازار در دست بانک مرکزی خواهد بود، اصولاً سیاستگذاری در بازار ارز و طلا در محدوده فعالیتها و ماموریتهای بانک مرکزی است و آنچه مربوط به اجرا و معاملات است به این بازار برمیگردد و این بازار هم به عنوان مکانیزم اجرایی، تحت نظارت بانک مرکزی خواهد بود و مقررات حاکم بر این بازار توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تصویب خواهد شود و نظارتها هم بر این اساس است.
به طور خلاصه، ایجاد یک مرجعیت قیمت برای ارز و طلا، ایجاد امنیت معاملاتی برای فعالان اقتصادی اعم از معاملات خُرد و کلان که فعالان اقتصادی و عموم مردم بتوانند معاملاتشان را در یک چتر حمایتی انجام دهند که هم از تقلبهای فیزیکی دور باشد و در مورد اوراق بهادار مبتنی بر ارز و طلا هم بتواند یک فضای شفاف و کشف قیمت مناسب داشته باشد، از ماموریتهای این مرکز است.
زمانی که این بازار، یک بازار ساختاریافته شود، دادههای مربوط به معاملات امکان ثبت، طبقهبندی و ارائه خواهد یافت و پژوهشهای مختلف بر اساس آن قابلیت اجرا خواهد داشت. در حوزه ارز شاید نیاز به پژوهشهای بیشتری داشته باشیم و طبیعتاً بانک مرکزی میتواند از نتایج این پژوهشها استفاده کند. اگر مخزنی از دادههای بازار ارز و طلا داشته باشیم، خود مرکز این تحلیلها را انجام خواهد داد، پژوهشگران هم تحقیقات انجام میدهند و نهایتاً بانک مرکزی میتواند از این دادهها، تحلیلها، تحقیقات و پژوهشها بهرهبرداری کند.
آیا تمام نرخگذاریهای رسمی در بازار طلا هم از این به بعد در مرکز مبادله ایران انجام میشود؟
بازار طلا در کل کشور گسترده است، قیمتگذاری آنچه مربوط به ساخت و ساز طلاست، طبیعتاً توسط فعالان این صنف و اصناف مربوطه اتفاق میافتد و مرکز مبادله ایران در آن بازار دخالتی نخواهد داشت. معاملات مربوط به سکه و شمش، یعنی مواد اولیه و کالای اساسی در حوزه طلا در این مرکز، مبادله خواهد شد. برای کسانی که میخواهند سکه و شمش معامله کنند، مرکز مبادله، بازاری شفاف و امن خواهد بود و به این گروه افراد که ممکن است مردم یا فعالان اقتصادی باشند، کمک میکند.
اما در حوزه سرمایهگذاری، تمایل ما این است کسانی که به قصد سرمایهگذاری دنبال خرید این داراییها هستند، از طریق خرید اوراق بهادار مبتنی بر ارز و طلا، اهداف سرمایهگذاری خود را پیگیری کنند و نیازی نباشد که فیزیک ارز و طلا را بگیرند که طبیعتاً مشکلات امنیتی برای افراد و جامعه ایجاد میکند و همچنین ممکن است معاملات متقلبانهای را رقم بزند؛ بنابراین این بخش از فعالیتها در مجموعه مرکز انجام خواهد شد.
چه تحولات مهمی از طریق فعالیت مرکز مبادله ، در بازار ارز اتفاق خواهد افتاد؟
ابزارهای مالی یا اوراق بهادار مبتنی بر داراییهای ارزی و طلا عمدتاً به دو قسمت ابزارهای تامین مالی و ابزارهای مدیریت ریسک تقسیم میشوند. در حوزه ابزارهای تامین مالی فعال خواهیم بود و اولین عرضه اوراق مرابحه ارزی را این روزها شاهد هستیم و مهلت هفتروزه پذیرهنویسی آن را نیز خواهیم داشت. در این مرحله ۲۰۰ میلیون یورو شامل دو سری ۱۰۰ میلیون یورویی، منابع ارزی را برای پروژههایی که مصارف ارزی دارند، تامین میکنیم. این اوراق چهار ساله با مجوز بانک مرکزی و بر اساس قانون پولی و بانکی منتشر میشود و بازپرداخت اصل و سود اوراق هم صرفاً بر حسب یورو خواهد بود. امیدواریم با انتشار این اوراق خلاء تامین مالی ارزی که در حال حاضر وجود دارد را پُر کنیم و با ادامه این مسیر در سالهای آینده، نتیجه بذری که امروز کاشته میشود، میلیاردها دلار تامین مالی باشد. در حال حاضر، این اوراق در بازار داخلی منتشر شده و امیدواریم در آینده نزدیک، انتشار اوراق بینالمللی را با مرکزیت مرکز مبادله ایران شاهد باشیم.
همچنین صندوق تثبیت ارزی در نظر گرفته شده که در آینده نزدیک به شکل یک شرکت سهامی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد و در دو حوزه مدیریت ریسک و حضور در بازار نقدی، فعالیت خود را بر اساس سیاستهای بانک مرکزی ادامه خواهد داد. معمولاً در ابزارهای مشتقه، موقعیت فروش در بازار ما کمتر متقاضی دارد و صندوق تثبیت ارزی در این معاملات نقش موقعیت فروش را بازی خواهد کرد که عمدتا در گام اول مربوط به پیمانهای آتی و قراردادهای فوروارد و سوآپ میشود که با هدف مدیریت ریسک نرخ ارز فعالان اقتصادی و تجار خواهد بود.
در صندوق تثبیت ارزی به دنبال این هستیم که بتوانیم برای کسانی که مصارف ارزی برای سرمایهگذاری و واردات دارند، اما در زمان مشخصی در آینده نیاز ارزی آنها بروز و ظهور خواهد داشت، مدیریت ریسک انجام دهیم. تعبیر عمومی این کار شاید به عنوان بیمه شناخته شود، ولی این بیمه با آن اتفاقی که در صنعت بیمه میافتد کاملا متفاوت است، چرا که این بیمه در مورد داراییهای مالی است و به عبارت بهتر ما برای ارز، تضمین قیمت خواهیم کرد. البته این کار فعلاً در دورههای کوتاهمدت انجام میشود تا بازار شکل بهتری بگیرد و فعالیتهای خود را به لحاظ مقرراتی، گردش معاملات و سیستمها آماده کند و پس از آن سراغ قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله خواهیم رفت و به دنبال این هستیم بازاری داشته باشیم که بتواند مدیریت ریسک در حوزه معاملات ارز و طلا انجام دهد.
مسئلهای که مسئولان بانک مرکزی هم عنوان میکنند این است که مرکز مبادله ایران بتواند به صورت تدریجی بازار غیررسمی و نرخگذاریهای آن را به حاشیه ببرد و حتی حذف کند، این اتفاق چطور رخ خواهد داد؟
تقاضای ارز در بازار غیررسمی چند منشاء دارد. در مجموعه بانک مرکزی در حال حاضر سه نوع ارز عمده داریم که مربوط به تابلوی اول و دوم است، اولی برای نیازهای ضروری است که معروف به ارز ۲۸۵۰۰ تومان است که برای کالاهای اساسی مثل دارو و غذا مورد استفاده قرار میگیرد و محل تامین آن هم از فروش نفت و گاز است.
تابلوی دوم معروف به ارز نیمایی است که از محل صادرات پتروشیمی و محصولات فلزی است و مصارف آن مربوط به واردات ماشینآلات و سرمایه در گردش است که فعالان اقتصادی بعد از ثبت سفارش در این بازار ارز خود را تامین میکنند. نیاز بعدی مربوط به خدمات است که سطح گستردهای از فعالان اقتصادی و عموم مردم را شامل میشود. دانشجویی که خارج از کشور تحصیل میکند، بیماری که برای درمان مجبور است خارج از کشور برود، استادی که برای تحصیلات تکمیلی یا پروژهای قصد سفر خارجی دارد، یا پروازهای هواپیماهای ما که خارج از کشور فرود میآیند و از خدمات فرودگاهی استفاده میکنند. همه این نیازها در مجموعه مقررات ارزی در قالب ۶۳ سرفصل احصا شده است که هر چقدر این نیازها را بیشتر شناسایی کنیم و به مرکز مبادله ایران بیاوریم، بخش اصلی مصارف را تامین خواهیم کرد.
در حال حاضر، تمام این نیازهای خدماتی از طریق مرکز مبادله ایران یا بانک مرکزی تامین میشود و برنامه بانک مرکزی این است که اجرای آن به طور کامل به مرکز مبادله ایران بیاید. اکنون در حال شناسایی تقاضاهای دیگری هستیم که مشروع و قابل قبول هستند و باید آنها را تامین کنیم، اگر نیاز مردم به طور کامل پاسخ داده شود، نیازی در بازار غیررسمی هم نخواهد بود و تقاضایی به وجود نمیآید. بخشی از این تقاضا هم برای حفظ ارزش پول و با انگیزه سرمایهگذاری است، اگر بتوانیم این موارد را به سمت ابزارهای مبتنی بر ارز جهت دهیم، بخش زیادی از این مسئله را هم حل کردهایم که میتواند در قالب اوراق تامین مالی، یا در محدوده قراردادهای مشتقه باشند. اگر بتوانیم به درستی نیازسنجی کنیم و بدانیم متقاضیان، مردم و فعالان اقتصادی چه ارزی نیاز دارند و بتوانیم این ارز را تامین کنیم، طبیعتاً این تقاضا در بازار غیررسمی گسترده نخواهد شد.
دو مورد در بازار اثر میگذارد، یکی مبلغ و دیگری تعداد تقاضا یا تعداد معاملات. بخشی از تقاضایی که الان در بازار ارز ما وجود دارد تعدد زیادی دارد، مانند تقاضاهای ارز مسافرتی و دانشجویی که اگر در بازار رسمی مثل مرکز مبادله ایران پوشش داده شود، این تقاضاها از بازار غیررسمی خارج میشود و جنبههای دیگر در انتها باقی میماند که باید با آنها مقابله شود. ممکن است که عدهای به عمد بخواهند بازار را بر هم بزنند که مسیر برخورد آنها مسیر دیگری است، اما آنچه مربوط به تقاضاهای مشروع و قابل قبول است، مرکز مبادله ایران برای این کار تجهیز شده و بیشتر از این نیز خود را تجهیز خواهد کرد تا بتواند تقاضاها را جذب کند و معاملات رسمی را شکل بدهد.
تفاوت مرکز مبادله ایران با بازار متشکل ارز ایران چیست و چه اشکالاتی در کار وجود داشته که برطرف شده است؟
مرکز مبادله ایران، مرکزی نیست که به قصد انتفاع شکل گرفته باشد و هدفگذاری و جهتگذاری خاصی را بر اساس منفعت گروه خاصی تعریف کند، بلکه یک مجموعه حاکمیتی است که به دنبال ایجاد مرکزی است که بتواند به شکل مقرراتی و ساختاریافته معاملات را در خود متمرکز کند، بنابراین چنین نیست که برای کسب سود یا حداکثر کردن منافع، معاملات خاصی را انجام دهد، این ویژگی خاصی است که مرکز مبادله ایران دارد و با اهتمامی که مسئولان بانک مرکزی به ویژه رئیس کل بانک مرکزی در خصوص این بازار دارند، این مرکز به صورت کارشناسی به وجود آمده و مسیر خودش را هم بر همین اساس طی خواهد کرد. مطالعات در این مرکز شکل خواهد گرفت و عملا بر اساس این مطالعات، این مرکز شکل گرفته تا بتواند کمبودی که قبلا احساس میشد را به طور کامل پوشش دهد.
جهشهای ارزی در مقاطع مختلف، تاثرات منفی بر اقتصاد ما داشته است. این مرکز چقدر ظرفیت دارد تا بتواند جلوی جهشهای ارزی را بگیرد؟
بخش عمدهای از کار، این است که بدانیم این جهشها به چه علت اتفاق افتاده است، بنابراین یک گروه مطالعاتی متمرکز نیاز داریم که گذشته اقتصاد را بررسی و دادهها را تجمیع کند. در حال حاضر گروه مطالعات متشکل از متخصصین اقتصاد و علوم مالی این کار را انجام میدهند و نتایجی را به دست آوردهاند و وظیفه خود میدانیم نتیجه تحقیقات را در اختیار بانک مرکزی قرار دهیم، دادههایی هم که ممکن است در اختیار همه نباشد از بانک مرکزی درخواست کردیم تا گروه مطالعاتی ما آنها را بررسی کند. مهمترین یافته ما این است که اگر زمانی تقاضاهای عمده که مربوط به نیازهای ارزی واردات، به ویژه مواد اولیه است، به موقع تامین ارز نشود، جهش قیمتی اتفاق میافتد وگرنه تقاضاهای خُردی که در بازار است به طور معمول پاسخ داده میشود. از ابتدای سال معادل ۷۸۰ میلیون دلار ارز (بصورت دلار و یورو) در قالب سهمیه ۲۰۰۰ دلاری و ۱۹۴ میلیون دلار ارزهای خدماتی سرفصل های ۶۳ گانه به مردم داده شده که تعداد زیادی را شامل میشود. نیازهای خُرد جامعه را منابع ارزی کامل میتواند پاسخ بدهد، اما اینکه چطور این جهشها اتفاق میافتد بررسی شده و نتایج خوبی هم به دست آمده و در قالب پیشنهاداتی به بانک مرکزی ارائه خواهد شد، آنجا هم در کمیتههای تخصصی کار خواهد شد و آنچه قابلیت داشته باشد تبدیل به سیاست میشود و امیدواریم این جهشها در آینده اتفاق نیفتد.
آیا بحث دلارزدایی در قالب تامین ارز نیازهای خدماتی در مرکز مبادله ایران مطرح است؟
بله؛ به طور مثال برای ارزهای مسافرتی برنامهریزی کردیم که برای کشورهای اطراف خودمان که مقصد مسافران ایرانی است ارز همان کشور را در اختیار مسافر قرار بدهیم که عبارتند از سفرهای زیارتی به عراق بر اساس دینار، عربستان بابت حج به شکل ریال، برای ترکیه به شکل لیر. مطالعات آن انجام شده و اقدامات اجرایی که نیاز بوده را پیگیری کردیم و به دنبال این هستیم ارزی که مردم نیاز دارند، تامین کنیم. ما مسافران میلیونی به این کشورها داریم و اینها تقاضای زیادی را در حوزه دلار ایجاد میکنند، با تمام این کشورها مراودات تجاری داریم و قراردادهای سوآپ دو طرفه و پیمانهای پولی با این کشورها داریم یا در برنامه بانک مرکزی است که ایجاد شود؛ به طور مثال، از کشور ترکیه لیر تامین خواهیم کرد، این کار هم برای آنها و هم برای مسافر ایرانی راحتتر است؛ چرا که اگر دلار بدهیم دو بار نرخ تسعیر به او تعلق میگیرد که اگر بتوانیم از همان ابتدا اسکناس کشور مقصد را تامین کنیم، که عمدتاً برای سفرهای هوایی پشت گیت خواهد بود، هم برای مسافر راحت است و هم برای بانک مرکزی.
مسیر دلارزدایی نه تنها در کشور ما، بلکه در کشورهای دیگر شکل گرفته است، بقیه کشورها هم به خاطر ریسکهایی که برای دلار پیشبینی میکنند، این مسیر را شروع کردهاند. ما هم در این مسیر گام برداشتیم و مرکز مبادله ایران هم این کار را شروع کرده، کاری که باید در مرکز اتفاق بیفتد جمعبندی شده و در خصوص تامین اسکناسها اقدامات اجرایی را پیگیری میکنیم تا توسط بانکهای عامل قابلیت اجرا پیدا کند.
آیا برنامهای هم برای افزایش مناسبات مرکز مبادله ایران و تامینکنندگان و مصرفکنندگان ارز وجود دارد؟
یکی از برنامههایی که در مرکز داریم، ایجاد ارتباط با تامینکنندگان و مصرفکنندگان عمده ارز است که این مسیر را مدتی است شروع کردهایم، به عنوان مثال با وزارت گردشگری، شرکتهای توریستی بزرگ و شرکتهای هواپیمایی، جلسات متعددی داشتیم تا منابع درآمدی و مصارف ارزی آنها را احصاء و مسیرهای اختصاص ارز را تعریف کنیم. این کار در مورد صنعت پتروشیمی و سایر صنایع که از طرفی درآمد ارزی دارند و از طرف دیگر برای واردات ماشین آلات یا مواد اولیه خودشان به مصارف ارزی نیاز دارند، نیز انجام شده است.
بانک مرکزی این وظیفه را برای ما تعیین کرده و ما هم وظیفه خود میدانیم که ارتباط مستقیم با فعالان اقتصادی ایجاد کنیم. فضایی را در مرکز به ایجاد ارتباط دوطرفه با فعالان اقتصادی اختصاص دادهایم تا حرفهای آنها را بشنویم و خدماتی که مورد نیاز است را احصا کنیم و انتقالدهنده پیام به سیاستگذار باشیم و بانک مرکزی از طریق این مرکز بتواند نظارت بر بازار را بهتر، دقیقتر و به صورت مویرگی انجام دهد.
در پایان اگر مطلبی باقیمانده، به عنوان جمعبندی بفرمایید.
یک مطلب هم مربوط به ایجاد شفافیت معاملاتی به خصوص در مورد ارزهایی است که بانک مرکزی تخصیص میدهد. در حال حاضر، بانک مرکزی اعداد درشتی را به اقتصاد وارد میکند. طبق آخرین آماری که بانک مرکزی اعلام کرده است، امسال ۱۲ میلیارد دلار ارز ۲۸۵۰۰ تومانی، ۲۰ میلیارد دلار ارز به طور متوسط ۳۷ هزار و ۵۰۰ تومانی و ۱۰ میلیارد دلار هم ارز اشخاص تقریباً بین ۴۲ تا ۴۴ هزار تومان با کارمزدهای مربوطه پرداخت شده است؛ بنابراین، ۴۲ میلیارد دلار ارز به طور میانگین به قیمت ۳۶ هزار تومان اختصاص داده شده است، یعنی ۴۲ میلیارد دلار از مصارف ارزی کشور ما در حوزه مصارف عمومی و صنعتی به طور میانگین با ارز ۳۶ هزار تومانی بوده است. به دنبال این هستیم که شاخصهایی تعریف کنیم تا این اطلاعات و اعداد را به طور کامل و با فواصل زمانی مشخص و معنادار به مردم و فعالان اقتصادی برای ارزشگذاری ذهنی خودشان ارائه دهیم تا استفاده کنند.
امروز در جامعه ما آنچه بیش از هر چیزی خودش را نشان میدهد، ارز غیر رسمی است که میدانیم کمتر از ۲۰ درصد کل معاملات را به خود اختصاص میدهد و آن ۲۰ درصد هم مربوط به زمانی است که تقاضاهای اصلی بازار را پاسخ ندادهایم؛ بنابراین باید آن تقاضاها را به این بازار بیاوریم و با این نرخ به آن پاسخگو باشیم. نرخی که در اقتصاد امروز اثر میگذارد، در واقعیت اقتصاد و با نگاه بنیادین، همان ارز ۳۶ هزار تومان است؛ اما در ذهن مردم این نرخ نیست و نرخ غیر رسمی است و طبیعتاً در قیمتگذاری سایر کالاها از زمین و ساختمان تا خودرو و هر معامله دیگری، همان ارز غیررسمی اثر میگذارد. با اینکه یک نرخ مشخص و رسمی نیست، ولی در ذهن همه و به شکل روانی اثرگذار است و قیمتگذاریها را تحت تاثیر قرار داده است. قصد داریم این دادهها را معرفی کنیم و شاخصهایی بگذاریم تا فعالان اقتصادی و مردم برای ارزشگذاری روی انواع دارایی و معاملاتشان از آن استفاده کنند.
نظر شما