محمود زرین ماه، پژوهشگر اقتصادی: انتظارات تورمی جامعه که ناشی از وجود نااطمینانی و نگرانی نسبت به آینده است، طبق اعلام بانک مرکزی تا حدودی کاهش یافته است، با این حال باید در نظر داشت که وجود نوسانات در قیمت کالاها به هزینهکرد ناصحیح منابع ارزی از یک طرف و از طرف دیگر تغییر در قیمت دلار ارتباط دارد، بنابراین تا زمانی که درآمد ـ هزینههای ارزی به درستی مدیریت نشود، به صورت ۱۰۰ درصد نمیتوان با اطمینان تاکید کرد که از انتظارات تورمی خبری نیست.
البته بانک مرکزی معتقد است که با اعمال سیاستهای پولی، کنترل ترازنامه بانکها و تثبیت اقتصادی توانسته در مسیر کنترل تورم گام بردارد که نشانه آن هم افت انتظارات است، بحثی در درستی این اظهارنظر نیست و کنترل ترازنامه بانکها و تثبیت اقتصادی، از اقدامات موفق بانک مرکزی است، ولی مسئله مهم موقتی نبودن و ادامه یافتن این مسیر است.
در این رابطه با چند مسئله روبرو هستیم که نخستین آن در کنار محدود بودن ورودی درآمد دولت، خروجی بسیار بالای آن است. مسئله دیگر این است که با وجود قدرت خرید دارندگان درآمد بالا، که این درآمد الزاماً از صادرات و واردات یا تولید هم به دست نیامده، قیمتها را سخت میتوان پایین نگه داشت.
البته این مشکل بدون راهحل نیست، اما راهکار آن در کشور ما یعنی در نظرگرفتن بسته مالیاتی، مورد توجه قرار نمیگیرد. بر فرض باید برای مسکن و خودروی اول، دوم و سوم درصد مالیاتی تعیین کرد و چنانچه بتوان اقتصاد کشور را با مالیات کنترل کرد، میزان سود سپرده بانکی نیز کاهش خواهد یافت. اگر مدیران بانکها از ترس اینکه پولها از بانک بیرون نرود، در یک مسابقه نادرست و خطرناک سود سپرده قرار بگیرند،کنترل قیمت تورم و مهار نرخ دلار بسیار سخت خواهد بود.
مدیریت یارانه انرژی از مسائلی است که توانایی حل مشکلات اقتصاد ایران را دارد. ۱۰۰ میلیارد دلار بابت یارانه انرژی پرداخت میشود، هیچ جای دنیا چنین سوخت رایگانی در اختیار مردم خود قرار نمیدهد.
بیگمان انتظارات تورمی کاهش پیدا کرده، قیمت مسکن و خودرو از فروردین کنترل شده و میزان حس نااطمینانی جامعه نسبت به لزوم تبدیل منابع مالی به داراییهای امن کم شده است، ولی به دلیل نبود پشتوانه و زیرساخت قوی، حفظ این وضعیت شاید کار سختی باشد.
به طور مثال اگر هزینه ارزی کشور ما ۱۰ باشد، ورود ۶ است، بنابراین دائماً مجبور هستیم با شگردهایی این ورود و خروج را کنترل کنیم. به طور نمونه تا آخر سال حدود ۴.۵ میلیارد دلار بنزین وارد میکنیم، اما هزینه بنزین به شکلی درآمده که ممکن نیست دارندگان خودروی شخصی بهخاطر آن از تردد با خودرو خود صرفنظر کنند.
کاهش نرخ تورم به عنوان وظیفه اساسی بانک مرکزی شمرده میشود، اما باید این نکته را هم مورد توجه قرارداد که عملیاتیکردن این کار تنها از بانک مرکزی بر نمیآید. سایر بخشهای اقتصادی کشور و وزارتخانهها در توفیق و یا عدم موفقیت برنامههای ضد تورمی بانک مرکزی موثر هستند. قانونگذار در سطح کلان باید در این زمینه ورود پیدا کند و اصل کار در مجلس باید انجام گیرد، زیرا قوه عاقله به حساب میآید، بنابراین نیاز است تا قانونی به تصویب برسد که راه گریزی باقی نگذارد و به نتیجه مورد نیاز برسد.
در صورتیکه مالیات بر املاک، خودرو و عایدی قانونی شود، دیگر احتیاجی به فروش نفت نخواهد بود. کما اینکه میبینیم برخی از کشورهای دنیا مانند نروژ، فنلاند، دانمارک، لوکزامبورگ و آلمان از نعمت نفت بیبهره هستند، اما با تولید و مالیات اقتصاد را مدیریت میکنند.
ایران بهشت معافیت مالیاتی شده است. صاحبان بسیاری از برجها و منازلی که خالی از سکنه هستند در خارج از کشور به سر میبرند، بنابراین در صورتیکه به دنبال اقتصاد سالم در کشور هستیم، باید به سمت تصحیح اینگونه مسائل حرکت کنیم.
نظر شما