روند بازار ارز در چندماهه اخیر با وجود تمام فشارهای تحریم اقتصادی و بینالمللی، با ثبات نسبی همراه بوده است. هر چند در بازههای زمانی، نرخ ارز تحت تاثیر عوامل غیراقتصادی و هیجانی، افزایش اندکی داشته، اما پس از چند روز دوباره به روند باثبات بازگشته است. در این میان، سفتهبازان ارزی با سوار شدن بر موج اخبار منفی، تلاش میکنند که چشمانداز جهش ارزی در ماههای آتی را به افکار عمومی و فعالان اقتصادی القا کنند. اقدامی که درگذشته نیز به دفعات تکرار شده بود، اما هر بار با شکست مواجه شد. چرا که بانک مرکزی در مقام بازارساز، رفتار بازار ارز و فعالیتهای سوداگرانه را رصد و با اختیارات و اقتدار قانونی، بازار ارز را مدیریت و کنترل کرده است.
در این باره دکتر یونس سلمانی، معاون سابق هماهنگی و محیط کسب و کار وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفتگو با هفتهنامه تازههای اقتصاد، معتقد است: تعامل بانک مرکزی و وزارت صمت در زمینه تقویت منابع ارزی و تامین نیاز ارزی متقاضیان، باعث شده تا بازار ارز روند باثباتی را تجربه کند و تا پایان سال و حتی سال آینده، جهش ارزی نخواهیم داشت. این در شرایطی است که با رویکرد بانک مرکزی مبنی بر راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلای ایران، کمک خواهد شد تا مرجعیت نرخ از بازار غیررسمی به بازار رسمی منتقل شود و شاهد محدودتر شدن بازار غیررسمی باشیم. در ادامه مشروح گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد، با دکتر یونس سلمانی را میخوانید.
با گذشت بیش از هفت ماه از سال، روند کلی بازار ارز از یک ثبات نسبی برخوردار بوده و در مجموع شاهد موثر واقع شدن مدیریت بانک مرکزی در بازار ارز کشور هستیم و تحلیلها حاکی از تداوم روند آرامش بازار است. نظر شما در اینباره چیست و چه راهکارهایی را برای حفظ آرامش بازار ارز پیشنهاد میکنید؟
باید توجه داشت که ثبات ارزی، ضرورتی اجتنابناپذیر در اقتصاد کشورمان است. یعنی هر دیدگاه و سیاست اقتصادی اگر قرار است که با موفقیت همراه شود، بایستی بحث ثبات در حوزه ارز را فراهم کند. حال با توجه به این رویکرد، اگر ثبات بر روی یک نرخ ارز مشخصی شکل بگیرد، برای حرکت و گام اول اقدام خوبی است. اینکه با استفاده از عوامل در اختیار بانک مرکزی، اجازه نوسان قابل توجه به نرخ ارز ندهیم، رویکرد مطلوب، مثبت و پسندیدهای برای کل اقتصاد تلقی میشود. چرا که پاشنه آشیل اقتصاد ایران و دلیل کل عدم توازنهای، بیثباتیها و نااطمینانیها در اقتصاد، نوسان شدید نرخ ارز است.
اما با ثبات ارزی میتوان اصلاحات خوبی را در عرصه اقتصاد انجام داد، تا بتوان عوامل بنیادی که میتواند خود حوزه ارز را ثبات بدهد، رقم زد. مثلاً در بحث ثبات حوزه ارز، باید توجه داشت که رویکرد کوتاه مدتی از سوی بانک مرکزی در نظر گرفته شده است. کما اینکه مسئولان بانک مرکزی نیز به آن اشاره داشتهاند. ولی برای اینکه بعد از مدتی از تمرکز بر نرخ مشخصی دست برداشته شود، بایستی توجه داشت که بنیانهای بازار کمک کند که حداقل ارز در بازهای نوسان کند که خیلی بیثباتی به همراه نداشته باشد. لازمه این مسئله هم این است که بنیانهای جریانهای ارزی را تقویت کنیم که راهکار آن نیز افزایش آوردههای ارزی کشور است. یعنی خالص جریان ارز کشور افزایش پیدا کند و در دسترس هم باشد. این موضوع نیز به کار دستگاههایی که مکمل ماموریتهای ارزی بانک مرکزی هستند گره میخورد، مثل وزارت صمت که متولی توسعه صادرات است.
لذا معتقدم تا انتهای سال، با توجه به رویکرد مثبت بانک مرکزی و وزارت صمت (مدیریت ثبت سفارشها، مصارف و منابع ارزی)، شاهد ثبات نرخ ارز در بازار باشیم. با تداوم همکاری و همافزایی بانک مرکزی و وزارت صمت، این ثبات ارزی را نه تنها تا پایان سال خواهیم داشت، بلکه در سال آینده نیز امکان تداوم آن وجود دارد. در مجموع معتقدم در کوتاهمدت، چارهای جز راهکار و رویکرد کنونی بانک مرکزی نداریم.
البته ممکن است که تحت تاثیر شوکهای سیاسی مثل جنگ اخیر غزه، برخی نوسانات ارزی در بازار آزاد داشته باشیم، ولی به واسطه اینکه دست بانک مرکزی و وزارت صمت از منظر ارزآوری و منابع در دسترس، پُر است، شوکهای سیاسی قادر نخواهند بود که ثبات ارزی بازار را متاثر کنند. هر چند که نوسانات کوچک قابلپیشبینی است، اما به نظر میرسد خبری از نوسانات ارزی که منجر به بیثباتی معنادار شود تا پایان سال نخواهد بود.
از جمله اقدامات موثر بانک مرکزی در ماههای گذشته در بازار ارز، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تخصیص ارز کالاهای اساسی با نرخ ۲۸۵۰۰ تومان بود. این تصمیم را چگونه ارزیابی می کنید؟
در بحث حذف ارز ترجیحی، موضوع بر سر فشار به پایه پولی بود. به گونهای که رشد پایه پولی متاثر از مابهالتفاوت نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی و بازار آزاد بود که این چالش در متغیرهای پولی خودش را نشان داد و در نهایت، به افزایش تورم در سطح جامعه منجر شد. ولی با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی مشکل فشار به پایه پولی را نداریم. در کل با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی و بر اساس مکانیزمی که در بانک مرکزی طراحی شد، شاهد هستیم که برخلاف گذشته، یک گام رو به جلو برداشته شده است. یعنی پایه پولی از ارز ۲۸۵۰۰ تومان متاثر نمیشود، ولی در ارز ۴۲۰۰ تومانی به شدت از این ناحیه، مشکلات پایه پولی و تورم به وجود آمد.
بانک مرکزی اقدام به راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا کرده است. این مرکز به مرور به فرماندهی ارزی کشور تبدیل خواهد شد. تا چه میزان کمرنگشدن بازارهای غیررسمی در پی فعالسازی این مرکز، در ثبات بازار ارز تاثیرگذار بوده است؟
در حوزه ارز، یک مسئله اساسی این است که بازارهای غیررسمی در تعیین نرخ ارز مرجعیت دارند و دلیلش هم این است که عمده بازیگران، نفع خود را در این میبینند که نرخ بازار غیررسمی را مبنای قراردادها قرار بدهند. ولی نفع شخصی است و لزوماً نفع کلان اقتصاد و جامعه و حاکمیت در این نیست. بنابراین با رویکرد بانک مرکزی مبنی بر راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلای ایران، کمک خواهد شد تا مرجعیت از بازار غیررسمی به بازار رسمی منتقل شود. اگر مرجعیت قیمت ارز را از بازار غیررسمی بگیریم، با وجود شکلگیری قیمت در بازار غیررسمی، ولی آثار آن در سایر بخشهای اقتصادی منعکس نمیشود و تاثیری از این مسئله بر فضای اقتصادی شاهد نخواهیم بود. شرط کافی برای پایانبخشی یه سیگنالدهی بازار غیررسمی، این است که نیازهای مشروع تقاضاکنندگان ارز همچون ارز سفر را در مرکز مبادله ارز و طلای ایران پاسخ دهیم تا این تقاضا به بازار غیررسمی وارد نشود. از سوی دیگر باید به تقاضای طلا در این مرکز هم توجه ویژهای شود و همچنین راهاندازی مشتقات ارزی در این مرکز باید اجرایی شود. معتقدم اگر بانک مرکزی موفق شود تا مرکز ارز و طلا را توسعه دهد و حاکمیت (بانک مرکزی و دستگاه متولی تولید و سیاستگذاری تجاری کشور) نیز به این توسعهبخشی مرکز مبادله توجه و کمک کند، به نظر میرسد میتوانیم خروجی قیمت ارز در این بازار را به عنوان مرجع قیمتی در حوزه ارز کشور در نظر بگیریم، بنابراین اگر این اتفاق بیفتد، عملاً بازار غیررسمی کارکرد خود را در سیگنالدهی به سایر بخشها، از دست خواهد داد و اثرگذاری نخواهد داشت. با این رویکرد خطر و ریسکی نخواهیم داشت و تا به امروز نیز بانک مرکزی موفق عمل کرده است. اما برای پایدار شدن اهداف بانک مرکزی، ضرورت دارد که مرکز مبادله روز به روز توسعه و عمق پیدا کند.
با اقدامات بانک مرکزی همچون الزام به داشتن حساب ارزی در بانکهای عامل، چند ماهی است خبری از صفهای خرید ارز در مقابل صرافیها نیست و سوداگری از بازار ارز خارج شده است. این دستاورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در گذشته بسیاری از مردم نگرانیهایی در خصوص حفظ ارزش پول و تامین نیازهای ارزی شخصی و خدماتی همچون مسافرت داشتند، ولی سیاستهای جدید بانک مرکزی در خصوص تامین نیازهای ارزی مردم و اصلاح رویهها و سازکارهای گذشته، منجر به این شد که دیگر مردم نگرانی از بابت تامین ارز نداشته باشند و تقاضای سفتهبازی ارز هم با اصلاح فرایندهایی همچون حساب ارزی، حذف شد و خبری از صفهای خرید در مقابل صرافیها نیست. از سوی دیگر، ثبات نرخ ارز هم به برچیده شدن صفوف خرید ارز کمک کرد. چرا که وقتی بازار ارز یکطرفه و دائماً در حال افزایش است، مردم برای خرید ارز هجوم میآورند، ولی با ثبات ارزی شکل گرفته در ماههای اخیر، این مسئله رخ نداده و خبری از تقاضای سفتهبازی نیست.
آزادسازی منابع ارزی ایران در خارج از کشور و تقویت ذخایر ارزی در کنار ارسال سیگنال مثبت به بخش تجارت خارجی نیز به عنوان یک عامل مهم در ثبات بازار ارز مطرح است. در این زمینه چه دیدگاهی دارید؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به دو فاکتور مهم توجه داشت. اول، ورودی جریان ارز که عمدتاً از محل صادرات است و دوم نیز مدیریت منابع ارزی. هر چقدر منابع ارزی در دسترس باشد، دست سیاستگذار ارزی برای تامین ارز باز است و این تامین میتواند با سرعت بیشتری انجام شود و در نتیجه هر چقدر سرعت بیشتر باشد و دوره زمانی تامین ارز کوتاهمدت شود، مسلماً این سیگنال را به فعال اقتصادی منعکس میکند که کشور از نظر منابع ارزی هیچ مشکلی ندارد و تقاضا به موقع تامین خواهد شد. حال در خصوص آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده ایران در برخی کشورها، باید در نظر داشت که با این اقدام، منابع ارزی در اختیار بانک مرکزی قرار گرفته و در چارچوب مصارفی که بانک مرکزی تعریف کرده است، مصرف خواهد شد و عملاً این اطمینان را به فعالان اقتصادی میدهد که بانک مرکزی از نظر تامین ارز هیچ مشکلی ندارد و در نتیجه به آرامش و ثبات بازار ارز کمک موثری داشته است.
نظر شما