پروفسور نادر انتصار- رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما آمریکا: پیرامون مسائل سیاسی و تنشهای خاورمیانه باید گفت که اقتصاد و سیاست به هم مرتبط هستند و دو روی یک سکه محسوب میشوند. کمبودها و چالشها در یک حوزه به حوزه دیگر سرایت میکند و به عبارت دیگر، ریسکها و عدم قطعیتهای سیاسی، همواره بر عملکرد اقتصادی کشورهای خاورمیانه تأثیر دارد.
نه تنها بازارهای ارز در کشورهای خاورمیانه از اثرات سیاسی و تنشها در امان نیستند، بلکه ما شاهد همین روند در بازارهای ارزی قوی مانند بازارهای ایالات متحده، ژاپن و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز هستیم. همانطور که عنوان شد، از آنجایی که اقتصاد و سیاست بسیار به هم مرتبط هستند، محافظت از بازارهای ارز در برابر تحولات سیاسی داخلی یا بینالمللی تقریبا غیرممکن است.
من به طور کلی با این ارزیابی که تنشهای سیاسی، فضای مدیریت بازار ارز را از دست بانک مرکزی خارج میکند، موافق هستم، به ویژه در کشورهایی مانند ایران که بانکهای مرکزی از استقلال لازم برای عمل به آن اندازه که باید به آنها در عمل اجازه داده شود، برخوردار نیستند. اگر به بانکهای مرکزی استقلال کافی داده نشود، نمیتوانند به طور موثر عمل کنند. البته این بدان معنا نیست که بانکهای مرکزی تحت هر شرایطی میتوانند از ارزش پول ملی محافظت کنند. با این حال، آنچه واضح است اینکه بدون استقلال مورد نیاز، بانکهای مرکزی تحت کنترل منافع قدرتمند سیاسی و اقتصادی باقی میمانند و در نتیجه قدرت مانور آنها محدود میشود و در انجام وظایف خود، کارآیی کمتری پیدا میکنند.
کشورهایی مانند ایران که آمریکا با آنها روابط خصمانهای دارد، اگر اصرار داشته باشند که برای مبادلات اقتصادی خود به دلار آمریکا تکیه کنند، در معرض نحوه تصمیم ایالات متحده در استفاده از دلار به عنوان سلاحی برای ویران کردن آن اقتصادها قرار خواهند گرفت. تا زمانی که دلار آمریکا ارز غالب تجارت بینالملل باقی بماند، دور شدن از تکیه بر دلار در روابط تجاری خارجی دشوار است. با این وجود، ظهور بلوکهایی مانند بریکس یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا ممکن است به مکانیسمهای غیر دلاری فکر کنند، اما این یک روند طولانی مدت است چون اقتصاد بیشتر کشورهای عضو این بلوکهای نوظهور نیز وابسته به دلار هستند. صحبت از دلارزدایی یک چیز است، اما انجام چنین کاری در کوتاهمدت و یا میانمدت، چیز دیگری است.
نظر شما