پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۵
چرا آفریقا از لحاظ اقتصادی برای ایران مهم است؟

یک کارشناس ارشد حوزه آفریقا و اقتصاد سیاسی با تاکید بر اینکه برای مراودات مالی و تسویه حساب‌ها با کشورهای آفریقایی می‌توانیم از طلا استفاده کنیم، گفت: قاره آفریقا منطقه گم شده و مغفول سیاست‌ خارجی ما در سال‌های گذشته بوده است.

سامان سفالگر، کارشناس ارشد حوزه آفریقا و اقتصاد سیاسی: اهمیت سفر اخیر دکتر رئیسی، رئیس جمهور کشورمان به قاره آفریقا را از سه منظر می‌توان تحلیل کرد؛ بخش اول اقتصادی است. رویکردی که دولت سیزدهم از زمان آغاز به کار مدنظر قرار داده است، فعال‌سازی ظرفیت‌های خفته یا مغفول در حوزه سیاست خارجی است. در این‌جا این سوال مطرح می‌شود که چرا کشورهای اقتصادی مهم هستند؟ در پاسخ به این سوال باید بیان داشت: اول بایستی توجه کنیم که آفریقایی که امروزه با آن سروکار داریم تفاوت‌های فراوانی با ذهنیت اغلب مردم ایران دارد. در حقیقت تصویر سنتی مبنی بر این است که قاره آفریقا همراه با فقر و گرسنگی و عقب‌ماندگی است اما آفریقای کنونی در سال‌های اخیر به هیچ عنوان شباهتی با این تصویر سنتی ندارد. چرا که امروزه قاره آفریقا میزبان کشورهایی همچون زامبیا و تانزانیاست که این کشورها سرعت بالای رشد و پیشرفت اقتصادی را در سطح جهانی تجربه می‌کنند. اقتصادهای قابل تاملی مثل آفریقای جنوبی و یا نیجریه در این قاره وجود دارند که به اهمیت اقتصادی قاره آفریقا اضافه می‌کند. به بیان دیگر، باید توجه داشت که ظرفیت‌های اقتصادی در این قاره، خیلی برجسته است و در نتیجه قاره آفریقا به شدت به سمت رشد و پیشرفت اقتصادی حرکت می‌کند و در این همین رابطه نیز قاره آفریقا را قاره فرصت‌ها می‌نامند.

بخش دوم، از منظر سیاسی این قاره برای کشورمان مهم است. به این دلیل که قاره آفریقا از ۵۴ کشور تشکیل شده که این ۵۴ کشور آفریقایی یک سبد رای قابل تامل و توجه در سازمان‌های بین‌المللی همچون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل متحد دارند که این ظرفیت‌ها به ما کمک می‌کند. بنابراین می‌توانیم پایه روابطمان را با کشورهای آفریقایی بر توسعه مناسبات اقتصادی بگذاریم که این اقدام می‌تواند پیامدهای مثبت سیاسی برای کشورمان به همراه داشته باشد تا بتوانیم از سبد رای بیش از ۵۰ کشور در عرصه روابط بین‌الملل و سازمان‌های بین‌المللی استفاده کنیم تا از یک حمایت سیاسی موثر بهره‌مند شویم.

مولفه سومی که توسعه روابط ایران با قاره آفریقا را دارای اهمیت می‌کند و در سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به آفریقا نیز می‌تواند معنا داشته باشد، بحث رقابت‌های ژئوپلیتیکی در جهان است که الان قاره آفریقا یکی از میدان‌های اصلی در این رقابت جهانی است. به صورت خاص می‌توان به دو کشور چین و آمریکا توجه داشت که به شدت در قاره آفریقا با یکدیگر در حال رقابت هستند؛ جالب است بدانیم که در سال ۲۰۰۰ میلادی، چینی‌ها شریک دست چندم قاره آفریقا بودند ولی در سال ۲۰۰۹ چین به شریک اول اقتصادی قاره آفریقا تبدیل شد. از سال ۲۰۰۹ تا به امروز نیز این مقام و رتبه در اختیار کشور چین در حوزه روابط اقتصادی با آفریقا قرار دارد.

این در شرایطی است که غرب نیز به این توسعه و نفوذ چین بسیار حساس است. بنابراین توسعه روابط ایران با کشورهای آفریقایی می‌تواند در قالب رقابت‌های ژئوپلیتیکی ایران و غرب معنای خاصی داشته باشد به ویژه اینکه باید توجه داشت که کریدورهای قدرت جهان نیز از غرب به سمت شرق در حال تغییر است و ما در این فضا نمی‌توانیم به صورت منفعل عمل کنیم. بنابراین این سه مولفه، در مورد اهمیت سفر رئیس جمهور کشورمان به قاره آفریقا به صورت کلی مورد توجه است.

همچنین به صورت خاص در حوزه دستاوردهای اقتصادی سفر رئیس جمهور کشورمان به آفریقا باید در نظر داشت که کار ما در قاره آفریقا از یک منظر می‌تواند چندان هم سخت نباشد. به این دلیل که ایرانی‌ها یک نفوذ تاریخی قابل توجه در قاره آفریقا به ویژه در شرق و شمال این قاره دارند. مثلا ما در کشوری مثل تانزانیا در طول تاریخ مهاجرت اقوام بلوچ و شیرازی را داشته‌ایم. بنابراین ایران نفوذ تاریخی و فرهنگی خوبی در شرق و شمال آفریقا داشته و امروزه نیز این نفوذ را در مرکز آفریقا داریم. در حقیقت بسترهای تاریخی در این باره وجود دارد که این‌ها می‌تواند زمینه‌ساز توسعه فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی باشد.

حال در پاسخ به این سوال که چرا آفریقا از لحاظ اقتصادی برای ایران می‌تواند مهم باشد باید گفت که به این دلیل که ماهیت قاره آفریقا به شدت به رشد و توسعه اقتصادی گرایش دارد و الان به سرعت به سمت آن در حال حرکت است، بنابراین بدون تردید این کشورها به ظرفیت‌های تولیدی اقتصاد ایران نیاز دارند. به بیان دیگر کالاها و خدماتی که ما می‌توانیم به کشورهای آفریقایی ارائه کنیم، در قیاس با کشورهای غربی و حتی بعضاً رقبای شرقی، از مزیت قیمتی برخوردار است.

یکی از دلایل موفقیت چین در قاره آفریقا هم همین بود که در قیاس با رقبای غربی، کالاها و خدمات ارزان‌تری را ارائه کرده است. حال باید توجه داشت که مزیت کشورمان در این بخش، بیشتر است و بر اساس پایه تاریخی که می‌توانیم بر روابطمان سوار کنیم، می‌توانیم نفوذ اقتصادی خوبی را در قاره آفریقا داشته باشیم. از سوی دیگر، قاره آفریقا هم برای کشورمان مهم است. از این بابت که مواد خام غنی و اولیه در این قاره وجود دارد و ما می‌توانیم از این بخش استفاده کنیم تا برخی از نیازهای وارداتی را تامین کنیم.

یک سری موانع هم در بحث توسعه روابط ایران با آفریقا وجود دارد؛ به گونه‌ای که بزرگترین مانعی که در مسیر توسعه روابط ما با آفریقا مطرح است، هجمه تبلیغاتی، رسانه‌ای و فرهنگی است که در طی سالیان پس از انقلاب اسلامی علیه ایران ایجاد شده است. جریانات سیاسی و رسانه‌ای غربی به نوعی عمل کرده‌اند که در ذهن افکار عمومی و فعالان تجاری و نخبگان سیاسی کشورهای آفریقایی اینگونه القا شده است که ارتباط با ایران به یک خط قرمز پرهزینه تبدیل شده است. در این رابطه در اتاق فکر توسعه روابطمان با قاره آفریقا که به نظر می‌رسد در دولت سیزدهم در قالب دیپلماسی کلی توسعه روابط با مناطق مغفول و جغرافیاهای گم شده در سیاست خارجی ایران تقویت شده است، باید به این موضوع توجه ویژه شود تا بتوان در این عرصه کار کرد. البته برخی بازوهای رسانه‌ای هم در این رابطه داریم؛ به طور خاص در سال ۱۳۹۸ رسانه‌ای برون مرزی و با جامعه هدف کشورهای آفریقایی تاسیس شده است که در این رابطه می‌تواند کنشگری فعالی داشته باشد. یعنی از یک رسانه خبری به عنوان ابزار دستگاه دیپلماسی در قبال کشورهای آفریقایی تبدیل شود تا ذهنیت مخدوش شکل گرفته توسط غرب علیه ایران را به چالش بکشیم و بتوانیم شرایط را به گونه‌ای فراهم کنیم تا به یک دیپلماسی عمومی و ایجاد آشنایی ملت‌های آفریقایی با ظرفیت‌های ایران دست یابیم.

دومین چالش بحث بروکراسی‌های پیچیده است که در این راستا باید بتوانیم تا حد امکان بروکراسی‌های پیچیده را کنار بگذاریم و زمینه را برای توسعه بهتر و مناسب‌تر فعالیت‌های اقتصادی میان ایران و کشورهای آفریقایی فراهم کنیم؛ البته باید توجه داشت در این چارچوب، مهم‌تر از نگاه و نگرش آفریقایی‌ها نسبت به ایران، باید نگرش خود ما هم به آفریقایی ها در دستور کار باشد. چراکه همانطور که اشاره شد، ما هم بعضا شناخت درستی از واقعیت‌های قاره آفریقا نداریم. در نتیجه ضرورت دارد که در این شرایط، واقعیت‌های کشورهای آفریقایی را بهتر بشناسیم تا بتوانیم روابط بهتری را برقرار کنیم.

قاره آفریقا بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد. به بیان دیگر قاره آفریقا یک بازار صادراتی بسیار خوب برای کشورمان است. ایران برای صادرات به آفریقا مزیت‌های صادراتی مختلفی نیز دارد؛ اول اینکه نیازهای وارداتی کشورهای آفریقایی را با هزینه به مراتب کمتری می‌توانیم تامین کنیم و دوم اینکه با توجه به شرایط تحریمی که وجود دارد، مشوق‌هایی را در قالب شیوه‌های پرداختی به کشورهای آفریقایی ارائه کنیم. یعنی شرایط مساعدی را از منظر پرداخت می‌توانیم با طرف‌های آفریقایی فراهم کنیم که شاید این شرایط پرداختی مدنظر را آن‌ها با کشورهای غربی نمی‌توانند داشته باشند. بنابراین هم از حیث هزینه و هم از نظر شرایط پرداخت، می‌توانیم مزیت‌هایی را به آفریقایی‌ها ارائه کنیم که در بازار بیش از یک میلیارد نفری این قاره، هم می‌تواند سبد صادراتی ایران را متنوع کند و هم منابع ارزی قابل توجهی را برای کشورمان فراهم کند. این دو محور در شرایطی است که می‌دانیم کشورمان ظرفیت‌های فراوانی را در حوزه تولید دارد. مثلا در حوزه محصولات غذایی، فناوری، خودرو و پزشکی، ظرفیت‌های گسترده‌ای داریم که قاره آفریقا به آن‌ها نیاز دارد که بر اساس نیاز آن‌ها، می‌توانیم با توجه به مزایای مذکور، توسعه صادرات داشته باشیم تا در نهایت به یک شریک ویژه اقتصادی برای آفریقا تبدیل شویم که می‌تواند ارزآوری قابل ملاحظه‌ای را برای کشورمان به همراه داشته باشد.

کشوری مثل چین که به عنوان شریک اول قاره آفریقا مطرح شد، به مراتب سابقه حضور تاریخی کمتری نسبت به ایران در این قاره دارد. مشکل ما این است که در سال‌های گذشته، ظرفیت‌های تاریخی را فعال نکردیم و بر آن مناسبات اقتصادی را بنا نکردیم و به تناسب آن روابط سیاسی هم توسعه پیدا نکرده است و اساسا قاره آفریقا منطقه گم شده و مغفول سیاست‌ خارجی ما در سال‌های گذشته بوده است.

در قاره آفریقا کشوری داریم به نام جمهوری دموکراتیک کنگو که این کشور از لحاظ آمارهای اقتصادی، جزو کشورهای فقیر قاره آفریقا محسوب می‌شود. اما ارزش منابع طبیعی این کشور مثل طلا، به اندازه مجموع تولید ناخالص ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا است. یعنی یک ثروت طبیعی فوق‌العاده عظیم و گسترده در این کشور آفریقایی است.

ظرفیت‌های مواد خام و طبیعی در این قاره بسیار غنی است و با توجه به منابع طلا در این کشورها، قطعا می‌توانیم در بحث صادرات به آفریقا، برای مراودات مالی و تسویه حساب‌ها، از طلا استفاده کنیم که این اقدام به کاهش چالش‌های تحریمی از یک سو و تقویت پشتوانه پول ملی از سوی دیگر، منجر خواهد شد که دستاورد مهمی برای اقتصاد کشورمان خواهد بود.

الان شرایط جهان تغییر کرده و یک شکافی میان غرب و شرق جهان ایجاد شده که شروع آشکارش جنگ روسیه و اوکراین بود و همچنین نشانه‌های جدی از افول قدرت غرب و تغییر کریدورهای قدرت در جهان ایجاد شده است. در دوره جدید و در شرایط جدید نظام بین‌الملل که تغییرات بسیار سریع است، فضای مناسبی برای بازیگری ایران ایجاد شده است که باید به صورت پله‌پله و گام‌به‌گام اقدام کرد. در این راستا روابط بانکی هم یک بخشی از مناسبات ایران و کشورهای آفریقایی است که وقتی به تدریج و منطقی جلو برویم، در نتیجه مناسبات و مراودات بانکی ایران و کشورهای آفریقایی تقویت می‌شود و توسعه می‌یابد.

مسلماً بانک مرکزی دستور کارهایی دارد که یک بخش آن معادلات اقتصادی داخلی و بخش دیگر نیز در بعد خارجی و بین المللی است تا روسای بانک‌های مرکزی کشورها جلسات مختلفی در جهت تحقق اهداف و برنامه اقتصادی و بانکی داشته باشند. باید توجه داشت که بانک مرکزی کشورمان بخشی از دیپلماسی رسمی اقتصادی ایران است که با همکاری وزارت امور خارجه طی می‌شود. به اعتقاد بنده این مساله در دولت سیزدهم بیش از پیش تقویت شده است و این نزدیکی قابل مشاهده‌تر است و نمودهای عینی آن را در سفرهای ماه‌های اخیر رئیس کل بانک مرکزی به کشورهای مختلف جهان می‌بینیم. قطعا اگر ما یک برنامه منسجم برای قاره آفریقا ترسیم کنیم، با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی و تاریخی که با قاره آفریقا داریم و مزایای اقتصادی که اشاره شد، بدون تردید بانک مرکزی می‌تواند بخش قابل توجهی از دیپلماسی را معطوف به کشورهای آفریقایی کند و در آینده شاهد سفرهای مکرر رئیس‌کل بانک مرکزی به کشورهای آفریقایی باشیم که می‌تواند در تسهیل روند توسعه‌ای روابط ایران و آفریقا نقش داشته باشد. در مجموع این دیپلماسی اقتصادی بانک مرکزی، می‌تواند یک نقطه عطف قابل توجه را به ویژه در کم اثرکردن تحریم‌های اقتصادی و بانکی علیه ایران به همراه داشته باشد. اتفاق و رویکردی که پیش تر در سفر آقای رئیس جمهور به منطقه آمریکای لاتین نیز شاهد بودیم که نشان می‌دهد دولت سیزدهم آگاهانه در این راستا حرکت می‌کند. زیرا پیش‌تر فعال‌سازی ظرفیت‌های اقتصادی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را داشتیم و بعد منطقه آمریکای لاتین و سفری که رئیس جمهور کشورمان به سه کشور این منطقه داشت و حالا نوبت به آفریقا رسیده است. به نظر بنده وقتی تکه‌های پازل را کنار یکدیگر می‌گذاریم نشان می‌دهد که اراده دولت و بانک مرکزی برای توسعه مناسبات اقتصادی ایران در مناطق گم شده در سیاست خارجی ایران قوی است که امیدواریم اتفاقات خوبی در آینده رقم بخورد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha