به گزارش هفتهنامه «تازههای اقتصاد»، سید شمس الدینحسینی، وزیر اسبق اقتصاد و رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مجلس در همایش شهرت و اعتبار بانک مرکزی و نقش آن در اثر بخشی سیاستهای پولی و ارزی اظهار کرد: موضوع شهرت و اعتبار بانک مرکزی در سیاستهای پولی و ارزی، در ادبیات شناخته شدهتر است تا بحث اجرا و سیاست، ما نمیتوانیم بگوییم که مثلا یک اقتصاددان معروف دنیا مانند فیشر را میآوریم تا رئیس کل بانک مرکزی ایران شود و مسائل اقتصاد ایران را حل کند؛ چون گاهی خود این افراد نیز در بحث اجرا موفق نبودهاند.
وی افزود: تعداد مقالات در زمینه مهم شهرت و اعتبار بانکهای مرکزی کم است؛ چون موضوع کیفی است و در شاخص سازیها دچار مشکل میشویم. متاسفانه در کشور ما در حیطه پژوهش و سیاست گذاری و گزینش مدیران به این نکته کم توجه میشود.
حسینی بیان کرد: جایگاه رئیس کل بسیار مهم و باید شخصیتی داشته باشد که بتواند در مقابل برخی تقاضاهای دولت بایستد؛ اما به تنهایی نمیتواند؛ بنابراین باید شخصیتهای معتبری به او کمک کنند، به طور کلی سیاست گذاری به خصوص ارزی و پولی از امور حکمرانی است پس باید مواظب باشیم که در چه سطحی صحبت میکنیم و متاسفانه ما در مقالات این موضوعات را به برخی موارد ساده اقتصاد سنجی تقلیل دادهایم.
وی افزود: بخش ادبیات نظری این موضوع در مقالات به خوبی پیش رفته؛ اما تا به مباحث میانی رسیده و خواستهاند کار کنند با مشکل مواجه شدهاند، حسن شهرت و اعتبار در حکمرانی مهم است و این فقط در حوزه اقتصاد نیست به عنوان مثال در حوزه بهداشت و درمان آیا شهرت و اعتبار مهم نیست که چه کسانی مسئولیت دارند؟ اگر معتبر نباشند آیا میتوانند آرامش بخش جامعه باشند؟ این موضوع حرف جدیدی نیست و این یک بحث حکمرانی است.
رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مجلس تاکید کرد: ما در بالاترین سطح تحلیل اقتصادی صحبت میکنیم، به نظر بنده ما در تحلیلها ۴ سطح نهادی، ساختاری، سیاستی و اجرایی داریم که باید بین آنها تمایز قائل شویم.
رئیس کمیسیون جهش و رونق تولید مجلس گفت: از دهه ۱۹۹۰ میلادی اوصاف ماهیتی در حکمرانی تقویت شده و در بحث سرمایه، امروز ممکن است به سمتی برویم که مشکل سرمایه گذاری همچون نرخ سودها و تکنیکهای بورسی را حل کنیم، ولی دنیا به این نتیجه رسیده که بالاترین سطح سرمایه، سرمایه اجتماعی است.
وی ادامه داد: اگر میخواهید پذیرش سیاست گذاری اقتصادی را افزایش دهید باید سرمایه اجتماعی حکمرانی افزایش یابد. از نظر من شهرت و اعتبار بانک مرکزی شامل نگهداشت، انباشت، افزایش و به کار گیری اعتماد میشود. در امر سیاست گذاری پولی و ارزی هم در سه دهه گذشته فعالیتها برجسته نبود. به عنوان مثال در چند دهه گذشته، بحثها مربوط به کمیتها مانند سیاست مالی بود، اما امروز در مورد مسائل برجسته صحبت میشود.
استقلال بانک مرکزی یک مسئله نهادی است
حسینی مطرح کرد: در گذشتههای دور وقتی حکام، پول کم میآوردند، حجم پول را افزایش میدادند؛ بنابراین عیار پول کم میشد، خزانه دست حکام بود و در این شرایط تعداد سکهها را زیاد میکردند. استقلال بانک مرکزی یک مسئله نهادی است و حتما در اعتبار بانک مرکزی نقش دارد، در حال حاضر پیشرفت مباحثی، چون انتظارات عقلایی سبب شد نگاه به امروز و آینده بیشتر اهمیت پیدا کند.
رئیس کمیسیون جهش و رونق تولید مجلس گفت: وقتی به سراغ هدف گذاری تورمی میرویم، چند ملاحظه داریم، یعنی سیاست گذار باید یک هدف تورمی را مشخص کند و به جامعه اعلام کند و بگوید من بر کدام متغیر اسمی لنگر میاندازم و با سیاست گذاری مشخص کند که به این حرفش معتقد است و فعالان اقتصادی را باور کند. سیاست گذار میگوید برای کنترل نرخ تورم، نرخ اسمی ارز را لنگر خود میکند.
وی افزود: پذیرش فعالان اقتصادی در خصوص تصویری که از آینده ارائه میکنیم موثر بود که اینجا مبحث اعتبار بانک مرکزی مطرح میشود. ما میگوییم اعتبار بانک مرکزی در اثر گذاری سیاستهای پولی و ارزی موثر است. اثربخشی سیاست گذاری و اتحاذ سیاست درست پولی و ارزی بر سیاست بانک مرکزی اثر دارد. ما میخواهیم جلوی بنگاه داری را بگیریم، اما هماکنون به باشگاه داری ورزشی رسیده ایم. رئیس کل بانک مرکزی در این قضیه اجازه ورود نداشته است. اگر بانکها مسیری پیدا کنند که به اقتصاد ورزش کمک کنند خوب است؛ اما باشگاه داری ورزشی کار درستی نیست.
حسینی مطرح کرد: به لحاظ زیربنایی معتقدم اثر بخشی سیاستهای پولی و ارزی تعیین کننده شهرت و اعتبار بانک مرکزی است. در دولت روحانی گفتند پایه پولی را کنترل میکنیم، اما به سراغ ضریب فزاینده رفتند. در دو سال اخیر رشد نقدینکی هم کنترل شده است. باید بتوانیم یک ثبانی در بازار ارز ایجاد کنیم. اقتصاد ما در دوره جنگ اقتصاد جنگی بود. از جنگ که بگذریم، ما باید به یک سری مباحث همچون سیاست ارزی بپردازیم. در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ و شروع قیمتگذاری دستوری ارز، ۶۱ درصد افزایش قیمت را تجربه کردیم که به معنای عدم موفقیت سیاست ارزی در آن زمان بوده است.
وی گفت: بیشترین جهشهای تورمی را زمانی داشتیم که نرخ رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز بالا بوده است. در سال ۱۴۰۱ به میزان ۹۵۰ هزار میلیارد تومان پایه پولی افزایش یافت. مقدار نقدینگی ۷۵۰ همت در سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرده است.
حسینی مطرح کرد: ما نسبت به کیفیت سیاست گذاری باید توجه کنیم. پایینترین نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۵۹ است؛ زیرا تحریم نفتی شدیم و بالاترین نرخ رشد اقتصادی برای سال ۶۱ است که به ۲۴ درصد رسیدغ، چون تحریم نفتی لغو شد. رشد اقتصاد ایران از گذشته مبتنی بر اعتبار بوده است.
رئیس کمیسیون جهش و رونق تولید مجلس در پایان اظهار داشت: ما در حال یک اصلاح نهادی در مجموعه بانک مرکزی هستیم. قانون بانک مرکزی اهدافی همچون اقتدار این بانک را دنبال میکند. ما در مجلس دو موضوع را دنبال میکنیم. در تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار ورود کردیم و قانون تامین مالی تولید و زیرساختها را به سرانجام رساندیم.
نظر شما