اهمیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراگیر کنشها، تصمیمسازیها و در مجموع عملکرد بانکهای مرکزی، چه در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته و چه در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، از زمان شروع بحران بزرگ مالی در سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است. عدم تمایل یا ناتوانی دولتها در استفاده از سیاستهای مالی ضدچرخهای، سیاستگذاری پولی بانکداران مرکزی را به ابزار و اهرم قابل اتکا، قدرتمند و تثبیتکننده برای مولفههای کلان اقتصادی یک کشور مبدل کرده است. بیشتر اهمیت سازوکارهای عملکردی بانکهای مرکزی در سراسر جهان به دلیل نقش محوری در تامین سرمایه متقاضیان داخلی، تامین ارزی فعالان بینالمللی و نقش نظارتیِ بازارساز در کل اتمسفر مالی یک اقتصاد نرمال و استاندارد است. از اینرو، جایگاه و عاملیت موثر سیاستگذاران پولی مرکزی در یک حاکمیت اقتصادی بر هیچ کسی پوشیده نیست. اما به عقیده بسیاری از صاحبنظران مالی و مبتنی بر تجربیات عملی قابل مشاهده در نظام بانکداری کشورهای توسعهیافته، حفظ مشروعیت و به رسمیت شناختن حقیقیِ استقلال عملکردی بانکهای مرکزی، یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت که اصلیترین مولفه اثرگذار برای تضمین طراحی و اجرای موفق سیاستهای کلان اقتصادی است. در واقع، از میان برداشته شدن فشارهای عمیقا سیاسی دولتها و کوتاه شدن دست گروهها و جریانات فکری-عملیاتی مداخلهگرِ غیرمتخصص و غیرحرفهای در حوزه سیاستهای پولی، به بهبود وضعیت مولفههای اصلی اقتصادی، ارتقا سطح شفافیت و پاسخگویی متولیان نظام بانکی و اصلاح ساختارهای غیرکارآمد مالی در یک کشور، کمک شایانی خواهد کرد.
مبتنی بر این مهم، در پرونده جدید پژوهشی، پس از طرح مسئله و بیان مباحث بنیادین و کاربردی، به سراغ بررسی جایگاه و تبیین نقش محوری دو نهاد پولی و بانکی مهم جهان یعنی فدرال رزرو ایالات متحده و بانک مرکزی اروپا، در اقتصاد آمریکا و در مناسبات مالی و اقتصادی منطقه یورو میرویم.
نقشآفرینی بانکهای مرکزی در حاکمیت اقتصادی کشورها
تحلیلگران حوزه پولی و متخصصان صنعت بانکداری بر این باورند که بانکهای مرکزی را باید به عنوان موتور محرک اقتصاد یک کشور در نظر گرفت، جایی که در آن قدرت، نحوه و چگونگی نقشآفرینی ابزارها و مولفههای اثرگذار بر تمامی بخشهای اقتصادی، رصد، کنترل و تنظیم میشود تا مسیر تحقق اهداف کلان حاکمیتی در این حوزه هموار شود. لذا هرگونه نقص و آسیب به این موتور محرک، موجب ایجاد چالشهای عدیده و گاهی اوقات جبرانناپذیر در نظام مالی کشورها میشود.
چارلز گودهارت، اقتصاددان بریتانیایی و متخصص در حوزه توسعه مالی و رشد اقتصادی که پژوهشهایش بر شیوههای حاکمیت بانک مرکزی و چارچوبهای پولی متمرکز است، در تعریف جایگاه بانکهای مرکزی در اقتصاد کشورها، این نهاد را ثمره نهادینهسازی رویههای رقابتی محدودکننده مورد نیاز نظام مالی و بانکی میداند که معتقد است بانکداران مرکزی در صورت عدم دخالت و فشار سیاستمداران، ناجی اقتصاد کشورها خواهند بود. گودهارت اذعان میدارد از آنجایی که بانکهای مرکزی عامل اصلی بهبود رقابتپذیری در هر اقتصادی هستند و به عنوان مرجع تنظیمکننده سیاستهای پولی یک کشور عمل میکنند، اخلال در مکانیزم تصمیمسازی و عملیاتی این نهاد، کشورها را به سوی ورشکستگی مالی و تجربه ناخوشایند بحرانهای عمیق و طولانیمدت اقتصادی و سیاسی خواهد کشاند.
بنابراین میتوان گفت که پایش مستمر سلامت عملکردی اجزای مختلف این نهاد پولی و بانکی مهم، متضمن توسعه متوازن و رشد پایدار اقتصادی در عرصههای مختلف در یک کشور خواهد بود.
حفظ استقلال عملکردی بانکداران مرکزی
یکی از مهمترین مباحث پیرامون نهادهای پولی مرکزی از دیرباز تاکنون، مسئله استقلال بانکداران مرکزی در تصمیمسازیها، طراحی و اجرای سیاستها بوده است. استقلال بانک مرکزی قبل از هر چیز بدین معناست که این نهاد به هیچ عنوان نباید تحت فشارهای فراقانونی در جهت تامین مالی کسری بودجه دولتها از طریق چاپ پول بدون پشتوانه و یا تزریق سرمایه و پولپاشیهای بدون منطق قرار گیرد، زیرا این امر موجب میشود که تمرکز بانکداران مرکزی از اقدامات و فعالیتهای حیاتی نظیر دستیابی به هدفگذاری تورمی، ارتقای غیرمستقیم سطح اشتغال کامل، حمایت از سیاستهای صنعتی یا تخصیص اعتبار به بخشهای دارای نیازهای اجتماعی خاص، مانند مسکن و درمان برداشته شود.
همچنین حفظ استقلال عملکردی بانکداران مرکزی، یعنی اینکه آنها مجبور نباشند به جای طراحی و اجرای سیاستهای پولی میانمدت و بلندمدت استاندارد و کارآمد، از طریق کنترل قهری جریان سرمایه و از روشهای پُرریسک و آسیب زننده به بدنه اقتصاد داخلی، سعی در مدیریت نرخ ارز داشته باشد.
به همین دلیل است که صاحبنظران پولی و بانکی بر این باورند که ترویج فراگیر و همهجانبه پارادایم فکری و عملی "استقلال عملکردی بانکداران مرکزی"، به بهبود وضعیت شاخصهای کلان مالی، خلق بستر توسعه پایدار و رشد متوازن و حقیقی اقتصادی در اقصی نقاط جهان کمک شایان خواهد کرد و فقدان آن، تبعات منفی جبران ناپذیری بر جای خواهد گذاشت.
مشروعیتبخشی به کارکرد مستقل بانک مرکزی
جیمی کاروانا، مدیرکل بانک تسویه بینالملل و ریاست یکی از مراکز معتبر علمی و از ارکان اصلی پژوهشهای عملیاتی در حوزه بانکداری و سیاستهای پولی، تحقق مهمترین رسالت بانکداران مرکزی در اقتصاد امروز جهان یعنی مبارزه و رویارویی موفق و کمهزینه با بحرانهای مالی و اقتصادی را مستلزم استقلال مدیران بانکهای مرکزی در طراحی و اجرای سیاستهای پولی موثر میداند. در واقع، پیششرط نانوشته لازم که میتواند اهرمهای عملیاتی و ابزارهای پولی در دست فدرال بانکهای جهان برای بهبود وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی، به ویژه مواجه با تورم بالا از طریق تعیین هدفگذاری رسمی تورمی و تلاش برای دستیابی به آن را کارآمد نماید، مشروعیت بخشیدن دولتها به استقلال عملکردی بانکهای مرکزی و عدم مداخله جریانات فکری غیرعلمی و غیربهینه از سوی مقامات حاکمیتی در حوزه سیاستگذاری پولی و مناسبات مالی و بانکی است.
جیمی کاروانا در ادامه میافزاید که تجربه تحقق عملی استقلال بانک مرکزی در اقتصادهای پیشرفته جهان نظیر فدرال رزرو ایالات متحده، بانک مرکزی اروپا، بانک مرکزی بریتانیا، بانک مرکزی کانادا، بانک مرکزی سنگاپور و بانکهای مرکزی منطقه اسکاندیناوی نشان داده است بانکداران مرکزی در برهههای حساس تاریخ اقتصادی جهان، به ویژه در هنگامه رویارویی با بحرانهای فراگیر مالی، به سبب استقلال در تصمیمسازی و اجرا توانستهاند کارنامه موفقتری در عبور کمهزینه از تنشهای اقتصادی از خود برجای بگذارند. بنابراین میتوان گفت که عدم اهتمام به مسئله مشروعیتبخشی به استقلال عملیاتی بانکهای مرکزی، پیامدی جز زوال قابلتوجه وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی و خروج ریل اقتصادی کشورها از مسیر اصلی پیشرفت خود و قرار گرفتن در سراشیبی تنشها و فروپاشیهای مالی، سیاسی و اجتماعی ندارد.
منابع:
-
A group of authors(۲۰۲۳),”Central banking in the Americas: Lessons from two decades”, Book collection of comprehensive operational researches in banking, Center For Fundamental Economic Studies, Switzerland: Basel, Bank for International Settlements (BIS).
-
Buch, Claudia(۲۰۲۳),”Central bank independence and the mandate – evolving views”, Remarks prepared for the international high-level symposium in honour of Stefan Ingves, Sweden: Stockholm.
-
Ganas, J., & Sawyer, M.(۲۰۲۴),”Independence’ of Central Banks and the Political Economy of Monetary Policy”, Review of Political Economy, ۳۶(۲), ۵۶۵–۵۸۰. https://doi.org/۱۰.۱۰۸۰/۰۹۵۳۸۲۵۹.۲۰۲۳.۲۱۸۹۰۰۶.
-
Pastein, Gerald(۲۰۲۲),”Central banks as agents of economic development”, WIDER Research Paper, No. ۲۰۰۶/۵۴, ISBN ۹۲۹۱۹۰۸۲۲۳, The United Nations University World Institute for Development Economics Research (UNU-WIDER), Helsinki.
-
https://www.researchgate.net/publication/۳۱۱۷۰۲۵۷۸_Role_of_Central_Banks_in_the_Economy
نظر شما